انتشار مجدد روزنامه‌های زنجیره‌ای

به گزارش 598 به نقل از خبرنگار « خبرنامه دانشجویان ایران»؛ روزنامه های زنجیره ای لقبی است که به روزنامه های دوران دوم خرداد داده  شد چرا که افراطیون اصلاح طلب که امروزه خود را برند تمام قد اعتدال گرایی می نامند و منتقدین خود را افراطی می خوانند در آن روزها بعد از انجام تخلفاتی که منجر به تعطیلی روزنامه یشان می شد با هماهنگی وزیر وقت ارشاد دولت خاتمی روزنامه ی دیگری با همان مشی راه اندازی و خط خاص خبری خود را پیگیری می کردند.

 

این روزنامه ها با انتشار مطالبی ساختارشکنانه همچون:

 

* «به خدا هم مي توان اعتراض كرد و او را فتنه گر ناميد»( كاظم اصفهاني, روزنامه ايران/ ۲۴ تير ۷۹)

 

* «اگر مجوز راهپيمايي به هرگروه بر اساس قانون داده شود، اشكالي ندارد. حتي عليه خدا» (روزنامه آفتاب امروز ، 2/6/78)

 

* «حذف صحنه هاي جنسي و مشروب خواري از فيلم هاي مستند هيچ مستند شرعي ندارد! كجاي فقه آمده كه گفتن و شنيدن اين كه پسري بهدختري بگويد دوستت دارم ، حرام است؟» (محمد جعفر هرندي، هفته نامه ي آبان ، 9/11/78)

 

* «در بعد مسائل فرهنگي سه مشكل هست كه حوزويان بايد آن را حل كنند . يكي موسيقي به نحوي كه انسان هر وقت دلش خواست ضبط را روشن كند و يكي هم رقص و ديگري ماهواره به نحوي كه در فيلم به زنان از زانو به بالا عريان هم بتوان نظر انداخت» (جهانبخش محبي نيا. آفتاب امروز ، 3/7/78)

 

* «نظريه ي غيرت ديني، ويران كننده ي انديشه و فرهنگ و تمدن است» (عطا مهاجراني. آريا، 79/1/16)

 

* «يك زماني مردم ميگفتند چون عيسي (ع) اين سخن را گفته پس درست است، اما امروز عيسي كه سهل است، خود خدا هم اگر حرفي بزند و آن حرف با عقل مردم منطبق نباشد، نخواهند پذيرفت. امروز خدا در جامعه هيچ كاره است» (محسن كديور، سال 79)

 

* «مظاهر ديني چون حجاب و حياي زنان، نماد عقب افتادگي است» (نوشين احمدي،تير ۷۷، ماهنامه جامعه سالم)

 

* «آن دسته از جواناني كه به مساجد روي مي آورند يا كتب ديني را مطالعه مي كنند، از نظر ساختار فكري و رواني ضعيف هستند! يعني ضعفاي نسل جوان از نظر فكري و رواني و كم اطلاع ترين آنها هستند» (محمد مجتهد شبستري، ۱۵دي ۷۸، روزنامه فتح ص ۸)

 

* «قوانين شرعي در مورد زنان ظالمانه است» (مهرانگيز كار، ۷ بهمن ۷۸، عصر آزادگان)

 

* «اينكه پيامبر را ابوالقاسم لقب داده اند، نه ابو فاطمه، حاكي از غلبه فرهنگ جاهلي مرد سالاري است» (مرضيه آذر افزا، ۱۳ مهر ۷۸، ماهنامه پيام‌ها‌جر)

 

* «تفكر شيعه گري موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي است» (سالار بهزادي، ۲۳ آبان ۷۸ صبح امروز)

 

* «هيئت‌ها‌ي مذهبي، منشا خشونت اند» (محمد قوچاني، ۲۰ فروردين ۷۹، عصر آزادگان)

 

* «فرهنگ شهادت خشونت آفرين است.اگر كشته شدن آسان شد، كشتن هم آسان مي شود» (عبدالكريم سروش، روزنامه نشاط - ۷۸/۳/۱۲ ص۶)

 

* «برخورد با توهين كنندگان به مقدسات، چون منجر به اشاعه توهين مي‌شود، خود اشاعه فحشا است» (عطا مهاجراني، ۵ مهر ۷۸، اخبار اقتصاد)

 

 و ...  که اهانت های آشکار به دین و مذهب اصلی مردم ایران تلقی می شود موجبات تعطیلی خود را فراهم می آوردند.

 

 

روزنامه های زنجیره ای که آن روزها با نام ها و مطالب رنگارنگ مختلف وتیترها و سوژه های هماهنگ منتشر می شدند  ظاهرا با روزی کار آمدن دولت یازدهم قصد به میدان آمدن دارند.

 

این روزنامه ها برخلاف مشی گذشته شان اما اینبار سعی کرده اند چهره افراطی خویش را با نقاب اعتدال بپوشانند و بعنوان مدافع اعتدال گرایی به میدان بیایند و هر کس که به آنها انتقادی وارد کرد او را از پس نقابشان متهم به افراط گرایی نمایند.

 

روزنامه بهار روز چهارشنبه با انتشار یادداشتی با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی؟» که محتوای ضد شیعی داشت خاطرات تلخ انتشار مطالب ضد دین و تشیع در روزنامه های زنجیره ای را یاددآوری نمود گرچه این یادداشت با عذر خواهی مدیر مسئول روزنامه بهار و تعطیلی تاکتیکی این روزنامه برای فرار از مجازات روبرو شد اما هر چه هست پشت پرده می گذرد چرا که روز گذشته روزنامه "هم میهن" از روزنامه های زنجیره ای دوران دوم خرداد با سردبیری محمد قوچانی، سردبیر و سرمقاله نویس روزنامه های مختلف زنجیره ای در دوران دوم خرداد، و مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران که به اتهام اختلاس مورد محاکمه قرار گرفت و زندانی شد، نیز انتشار یافت تا رویه بازنشر روزنامه های زنجیره ای تکامل یابد و احتمالا در آینده کامل تر هم شود.

 

محمد قوچانی در توضیح اینکه روزنامه هم میهن در دوره جدید چه روندی را پی خواهد گرفت در سرمقاله روز شنبه این روزنامه با عنوان «هم میهن نه ارگان دولت نه ارگان اپوزیسیون» می نویسد: هم میهن نه ارگان دولت است نه ارگان اپوزیسیون، روزنامه هم میهن خود را یک روزنامه حرفه ای معتقد به گفتمان «اصلاح- اعتدال» می داند.

 

این یادداشت محمد قوچانی در حالی در دوره جدید روزنامه هم میهن با عنوان حمایت از گفتمان اعتدال نگاشته شده است که وی در روزگاری نه چندان دور در دوران دوم خرداد با انتشار مقالاتی در روزنامه هایی همچون نشاط به صورت افراطی از مواضع رفرمیست ها و اپوزیسیون در موضوعاتی همچون قتلهای زنجیره ای، کوی دانشگاه، اصلاح قانون مطبوعات دفاع می کرد.

 

قوچانی این روزها درحالی خود و روزنامه تحت امرش را در دفاع از رئیس جمهور روحانی، اکبر هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و .... یک معتدل می نامد که روزگاری در سرمقاله ها و کتابهایش با تخریب این افراد که درجانح راست سنتی حضور داشتند روزگار خویش را سپری می کرد و از قبل آن امرار معاش می کرد.

 

سردبیر روزنامه هم میهن در مقدمه کتاب «پدرخوانده و چپ های جوان» آنچنان بر هاشمی رفسنجانی و خانواده اش می تازد که گویی با و و خانواده اش دشمنی خونی داشته است ، وی در این کتاب هاشمی رفسنجانی را خانواده اقتدار لقب می دهد و برای آزادی از زندان یک عنصر «افراطی رفرمیست» بنام "اکبر گنجی"، معروف ب

 

ه اکبر پونز (بخاطر فرو کردن پونز بر پیشانی زنان بد حجاب) که این روزها او را با عنوان انکار کننده امام زمان(عج) در جامعه می شناسند؛ گنجی در دوم خرداد هاشمی رفسنجانی متهم به دست داشتن در قتل های زنجیره ای کرده بود و کتابی هم با عنوان عالیجناب سرخ پوش در همین مورد نوشته است، دست به دعا بر می دارد.

 

به نظر می رسد که محمد قوچانی سردبیر و رزونامه نگار دیروز و امروز رونامه های زنجیره ای سعی دارد با معتدل نامیدن خویش گذشته سراسر از افراط خویش را از ذهن مردم پاک نماید و با رویکردی جدید انتشار روزنامه های افراطی و زنجیره ای دوران دوم خرداد را پیگیری نماید.