
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِاللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَاللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُاللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دلهای شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانههای [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن میسازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشتهى يزدان / با همه مردمان با ايمان
به گزارش 598 به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، سید حسن حسینی ارسنجانی از نویسندگان کشورمان هم اکنون نوشتن کتابی را در دست دارد که مانند دیگر کتابهای او داستان انقلاب است و در فضای انقلاب رخ میدهد.
این داستان که به گفته نویسندهاش تقریبا نیمه مستند است و از یک ماجرای واقعی در شهر محل زندگی نویسنده کتاب الهام گرفته شده است، مربوط میشود به ماجرای دانش آموز باهوش و البته بسیار شجاعی که یک دستگاه فرستنده رادیویی میسازد و در روز 4 آبان هم زمان با سخنرانی شاه به مناسبت چهارم آبان بین سخنرانی او صدای عرعر الاغ پخش میکند و باعث وهن و ایجاد اختلال در سخنرانی شاه میشود.
بعد از این ماجرا، ماموران شاه به دنبال یافتن این خرابکار کوچک هستند تا او را بیابند و همین فراز و فرودهای داستان را شکل میدهد.
به گفته ارسنجانی این کتاب احتمالا «ردیف 49» نام خواهد گرفت و تا کنون این نویسنده طرح داستان را نوشته و قرار است رمان او 8 فصل داشته باشد.