بولتن نیوز: "نوشابه امیری" عضو
شورای سردبیری سایت خبری و ضد انقلابی روز آن لاین در گفت و گو با سایت
توانا با عنوان " روزنامه نگار نباید ذهنش را به دو قطب خوب و بد تقسیم
کند" مطالبی را مطرح کرده که نشان می دهد خود او نیز قادر نیست بی طرفانه
به مسائل جامعه نگاه کند و با خوب و بد کردن آدم ها و رفتارها و به خصوص
با حمله کردن به نظام جمهوری اسلامی و مسوولان نظام، از روزنامه نگاری، به
عنوان وسیله ای برای پیگیری اهداف سیاسی خود وجریان ضد انقلاب استفاده
کرده است.
مصاحبه کننده سایت توانا که سعی کرده از نوشابه امیری، به
نوعی شبیه سازی از اوریانا فالاچی داشته باشد و او را فالاچی در روزنامه
نگاری ایران معرفی کند، از او سوال کرده که وضعیت خود را با خانوم فالاچی
چگونه مقایسه می کنید؟
امیری پاسخ داده که من در غرب نبودم که بدانم
چه جور روزنامه نگار بودند، حالا البته دارم میبینم در این چند سالی که
این جا هستم و حسرتش را میخورم اما بر اساس تجربه واقعی خودم،
میتوانم بگویم حدودا ۵، ۶ ماه قبل از انقلاب تا یک سال بعدش و از این
طرف هم ۱ سال و نیم بعد از آقای خاتمی، دورانی بود که روزنامه نگار بودن
به من حس خوبی میداد.
همین نکته نشان می دهد که در دوره یک و سال
ونیم بعد از شروع دولت آقای خاتمی، که حمله به ارزش ها، تضعیف یک جریان
فکری سیاسی در کشور که امروز به نام اصول گرا شناخته شده اند، نقد برخی
احکام مذهبی و ایجاد جو التهاب و تضعیف ایمان مردم و جریان سازی در
دانشگاه ها و سطح جامعه، پرده دری از برخی مسائل کشور وانتشار بی حساب و
کتاب نشریات را شاهد بوده ایم برای امثال نوشابه امیری، بسیار جالب و خوب
بوده است.
چگونه دراین دوران که مطبوعات با تند روی، موجب ریختن آبروی
بسیاری شدند و تهمت و توهین و برملاشدن بسیاری از اخبارشخصی و گروهی مورد
توجه مطبوعات بود می تواند خوب ارزیابی شود؟ این در حالی است که امیری
معتقد است روزنامه نگار باید ذهن خود را از خوب و بد دور کند.
با آن
تندروی هایی که در داخل داشتند و با نتایجی که غرب برای کشورها و ملت های
جهان ایجاد کرده آیا انصافا فضای روزنامه نگاری غرب، حسرت خوردن دارد؟ اگر
ما فضایی برای گفت وگو داشته باشیم با همین تندروی هایی که صورت دادند به
کجا می رسد؟ و افرادی که در غرب هستند چرا از این آزادی برای تخریب و
تضعیف مذاهب و مسلمانان و ... استفاده می کنند؟
اگر
قرار است که روزنامه نگار چنین باشد، چرا دوره ای که خود روزنامه نگاران
اصلاح طلب آن را نادرست می دانند و معتقدند که با تندروی خود باعث ناامیدی
مردم از جریان اصلاحات شدند و عده ای از مسوولان احساس کردند که ایمان و
اعتقاد مردم تضعیف شده است، می تواند دوره خوبی ارزیابی شود؟ آیا در
شرایطی که عده ای از مردم، به رشد و بازسازی ساختار سیاسی، اجتماعی و
فرهنگی امیدوار بودند، باید به گونه ای رفتار می شد که باعث برخورد و تنش
بین گروه های سیاسی وافراد و ... شود؟
آیا به قول شما، از این دوره پر
نشاط مطبوعاتی به نفع کشور ومردم و بهبود اوضاع بهره بردید یا باعث
ناامیدی مردم و گردش تحولات سیاسی شدید؟
"نوشابه
امیری" با وجودی که اعلام کرده که به زندان نرفته و معتقد است که چارچوب
های روزنامه نگاری باید تاحدودی بومی و متناسب با شرایط هر جامعه ای باشد،
اظهار داشت که روزنامه نگاری دوره شاه، روزنامه نگاری تعریف شده تری بود.
شما دیگر این نگرانی را نداشتید که به خاطر نوشتن گزارش اقتصادی
دستگیرتان کنند! بالاخره یک چیزهای بود که میدانستیم نباید بگوییم، اما
در هر حال کارمان را میکردیم. این طور نبود که شبانه شما را ببرند،. آن
دوره یک روزنامه نگاری آرامی بود ولی خب یک سری حرفهایی را
نمیتوانستی بزنی و اینها آدم را اذیت میکرد.
سوالی که برای
خواننده مطرح می شود این است که شما که زندان نرفته اید و شکنجه نشده اید
بر چه مبنایی، نظام را زیر سوال می برید؟ خود شما اعلام کرده اید که هیچ
مصاحبه ای از شما تکذیب نشده و دلیلش این بود که در جایی که ملاحظات را
رعایت کرده اید دلیلی برای تکذیب وجود نداشته اما قبل از انقلاب، ساواک
مصاحبه شما با هژبر یزدانی را تکذیب کرده و با وجود انتشار عکس های آن،
مصاحبه را تکذیب کرده اند، حال چگونه است که معتقد شده اید روزنامه نگاری
در زمان شاه آرام تر از حالا بوده است؟ دم خروس یا قسم را باور کنیم!
شما
که هر مصاحبه ای را حتی با آقای منتظری، تاجیک، خاموشی، رفیق دوست و ...
انجام داده اید و کسی مانع نشده و مصاحبه هم منتشر شده، زندان نرفته اید و
... بر چه مبنایی معتقدید که دوره شاه بهتر از حالا بوده، و دوره جمهوری
اسلامی را دوره مناسبی ارزیابی نکرده اید؟
اگر
عده ای تندروی ها و بی حرمتی ها و حمله کردن به ارزش ها را انجام نمی
دادند و حداقل مثل شما عمل می کردند، بازهم همین ارزیابی را ارائه می
دادید؟ آیا حرکت در فضای آرام و بی طرفانه و بدون تندروی، اثر گذارتر است
و روزنامه نگاران داخل و خارج را در خدمت به کشور به کار می گیرد یا شرایط
فعلی، که عده ای ترک وطن کرده اید تا به ضدیت خود با نظام و انقلاب وکشور
ادامه دهید و منافع آمریکا و کشورهای غربی را دنبال کنید؟ به راستی نتیجه
آن هم تندروی ها برای کشور چه بوده است؟
وی دربخش دیگری از گفت و گو با
توانا گفته است: وضعیت خانم فالاچی با ما فرق میکند. او در یک جامعه
آزاد زندگی کرده. ما همیشه انتخابمان بین کسی بوده که خیلی بد بوده و
کسی که قرار بوده خیلی بد نباشد. ولی آنها نه، آنها در جهان آزاد
زندگی کرده اند و در معرض جریانهای فکری مختلف قرار گرفته اند، با این
جریانها زندگی کرده اند. خانم فالاچی نگرانی نداشته که دستگیر شود،
بعدا عضو حزبی بوده، نگران نبوده که میگویند چرا راست بودی، حالا چپ
شدی. یعنی این جا شما این حق را دارید که نظرتان تغییر کند.
این جملات
نیز نشان می دهد که شرایط جامعه ایران را کاملا بد و خیلی بد می بیند و
بین آنها باید انتخاب کند و ذهن بی طرف یک روزنامه نگار را ندارد و نکته
دیگر این است که تصور کرده دنیای غرب که امروز در آتش فاصله طبقاتی و بی
عدالتی و سرکوب جوانان و رنگین پوستان می سوزد، هیچ مشکلی ندارد و کاملا
آزاد است. در حالی که اگر انحصار برخی ابررسانه ها بر تحلیل اوضاع نباشد و
دائم بر طبل بد گفتن از برخی ادیان و کشورها نکوبند، افکار عمومی قطعا به
نوع دیگری شکل می گیرد که نتیجه غیر از این دارد که تصور کنیم هیچ مشکلی
در آن جوامع وجود ندارد.
نتیجه گسترش اینترنت و اطلاع رسانی آزاد، کم
کم خود را نشان داده و همین آزادی خواهی و عدالت خواهی در کشورهای عربی و
اروپا وآمریکا، نتیجه آن است که رسانه های غربی که به نوعی تفکری خاص را
دنبال کرده اند نسبت به گذشته تضعیف شده اند و دیگر نمی توانند مسلمانان
را تروریست معرفی کنند.
اگر فضای زمان فالاچی مناسب و آزاد وآرمانی بود
قطعا به قول نوشابه امیری از آن طرف بام نمی افتاد و مواضع ضد مسلمانان
نمی گرفت . پس حتی فالاچی هم نتوانست ذهن خود را از خوب و بد دیدن دور
کند. سری به گزارش فالاچی در مورد حمله یک جنگنده به مواضع مردم ویتنام
بزنید تا متوجه شوید که فالاچی هم در آن هنگام نتوانست بی طرف باشد واو که
مانند بسیاری از غربی ها و رسانه های آنها و نوشابه امیری، لاف بی طرفی می
زد، از اصولی که دم می زد عبور کرد.
امیری اگر چه معتقد است که عضویت
در حزب و تمایلات سیاسی ندارد اما طوری حرف می زند و رفتار می کند که با
افراد دارای تمایل سیاسی فرقی ندارد.
او ادعا کرده که روز آن لاین می
خواهد کمک به گردش آزاد افکار، به انتقال نظریات بشر دوستانه و میدان دادن
به جریانهای فکری در جامعه کمک کند و تریبون مردم باشد. اما آیا این
تریبون بی طرف است؟ آیا همه می توانند در آن سخن بگویند؟ اگر این گونه است
چرا اکثر چهره های ضد انقلاب فراری در آن سخن می گویند؟
نوشابه امیری،
گفته است که در دوران مجلس ششم که نمایندگان پشت در مجلس نشسته بودند، در
دوران انتخابات، در دورانهای مختلف، تظاهرات، راهپیمایی ها، وقتی جایی
نداشتند، حرفشان این جا گفته میشد و در ایران کپی میشد و در ایمیلها
دست به دست میگردید. به نظر من ما نقشمان را بازی کردیم و حاصل زحمتان
را هم می بینیم!
همین
یک پاراگراف نشان می دهد که روز آن لاین و نوشابه امیری، بی طرف نیستند و
به دنبال ضدیت با نظام هستند و در مراحل مختلف سال های اخیر، به دنبال آن
بوده اند که یک طرف را که در راستای منافع آنهاست از نماینده مجلس ششم تا
جریان فتنه، خوب نشان دهند و طرف دیگر را بد نشان دهند و از خود سوال
نکنند که مگر قرار نیست که روزنامه نگار بی طرف باشد و خوب و بد نبیند.