به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس، اخیرا برخی رسانههای غربی در گزارشهایی ابراز میدارند که ایالات متحده قریب به یازده میلیارد دلار تسلیحات مختلف از جمله موشکهای پیشرفته و دوربرد بالستیک در اختیار ریاض و ابوظبی قرار داده است. رسانهها سعی دارند بدون مداقه زیاد، این خرید تسلیحاتی را به تقابل اعراب حاشیه خلیج فارس با جمهوری اسلامی ایران نسبت دهند اما واقعیت آن است که برخی از این تجهیزات برای هدف قرار دادن ایران از برد زیادی برخوردارند. دو کشور همسایه برای هدف قرار دادن یکدیگر تنها به موشکهای معمولی نیاز دارند نه موشکهای بالستیک دوربرد.
بدیهی است که غرب موشکهایی در اختیار ریاض قرار نمیدهد که قابلیت هدف قرار دادن فلسطین اشغالی را داشته باشند، بنابراین موشکهای دوربرد ریاض نه در تقابل با ایران به کارش میآیند و نه در تقابل با اسرائیل. تنها حریفی که ممکن است ریاض برای ضربه زدن به اهداف و منافع آن نیاز به چنین موشکهایی دارد، روسیه است. اگرچه سعودیها هرگز نخواهند توانست قلمرو سرزمینی روسیه را بهخاطر پدافند موشکی کمنظیر این کشور هدف قرار دهند اما قادرند منافع این کشور در آسیای میانه را تهدید کنند. روسها آسیای میانه را قلمرو غریبه نمیشناسند، هم در آن منافع دارند و هم بر اساس سنت دوران شوروی خود را حاکم آن میشناسند.
با این حال بدیهی است که ریاض به صورت سیستماتیک توان تهدید نظامی مسکو و منافع این کشور را ندارد. عربستان سعودی قدرتی نیست که در عرصه نظامی حتی توان تهدید ایران را داشته باشد و بنابر نظر استراتژیستهای مختلف، ظرف کمتر از 48 ساعت در یک رویارویی نظامی میتوان عربستان را فلج کرد. بنابراین روسها در صورت لزوم به راحتی از پس ریاض برخواهند آمد.
راهی که رژیم آلسعود برای ضربه زدن به مسکو انتخاب کرده، توسعه تروریسم سلفی در گستره سرزمینی آسیای میانه و قفقاز است. سعودیها در این مسیر دو متحد هم دارند، ترکیه و جمهوری آذربایجان.
* مشکل دیرینه روسها با تروریسم سلفی
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، یکی از چالشهایی که روسها همواره با آن مواجه بودند، جداییطلبی در چچن بود. چچن، بخشی مسلماننشین در روسیه است که ابتدا با انگیزههای ملیگرایانه قصد جدایی از خاک سوریه و استقلال را داشت. با سرکوب این گروه چچنی توسط ارتش روسیه، بهمرور فضا برای عرض اندام نیروهای رادیکال در این منطقه فراهم شد.
گروه طالبان که آن روزها قدرت را در افغانستان در دست داشت، استقلال چچن را از روسیه به رسمیت شناخت و این در حالی بود که خود تنها از سوی عربستان و امارات عربی متحده بهعنوان دولت افغانستان بهرسمیت شناخته شده بود. همان دو دولتی که اکنون یازده میلیارد دلار سلاح از ایالات متحده خریداری کردهاند. این نشان میداد که جریانات سلفی در حال سرمایهگذاری بر روی مخالفان مسلمان دولت روسیه هستند و کم کم به تسری ایدئولوژی خود به قلمرو روسها مبادرت خواهند ورزید.
روسها از این پس با مشکلی بهنام گسترش تروریسم سلفی در قلمرو خود و همچنین در آسیای میانه یعنی حیات خلوتشان روبرو بودهاند. با بروز بحران سوریه در خاورمیانه و تقابل جدی روسها با تروریستهای مورد حمایت عربستان سعودی و ترکیه، نوعی هماهنگی بین این دو کشور در راستای پیشبرد پروژه فوق مشاهده میشود.
جمهوری آذربایجان، متحد ترکها نیز در این پروژه فعالیت میکند. در فاز جدید پروژه تسری تروریسم سلفی به روسیه، تروریستهای چچنی و قفقازی با سرمایهگذاری دار و دسته بندر بن سلطان از طریق جمهوری آذربایجان و ترکیه عازم سوریه میشوند و عملا به یک تشکل نظامی در این کشور تبدیل شدهاند. تروریستهای سلفی در سوریه در حال دستیافتن به یک ساماندهی نظامی تمامعیار و تمرین نبردهای آتی با ارتش روسیه هستند.
ارتش روسیه بسیار قدرتمند است اما ارتش آمریکا هم بسیار قدرتمند بود. تروریستهای سلفی هم در عراق و هم در افغانستان بلایی بر سر ارتش آمریکا آوردند که در آینده تاریخنگاران باید بنویسند. همین بلا را طبعا بر سر ارتش روسیه هم میتوانند بیاورند البته با یک تفاوت، ارتش آمریکا در خاک خود با سلفیها نجنگید اما ارتش روسیه مجبور است در خاک خود با آنها مواجه شود.
شاید از همین روست که مسکو به هیچ رو راضی به تسری گفتمان سلفی در خاورمیانه و از جمله سوریه نیست. پروژه مشترکی که آلسعود، ترکیه و آذربایجان شروع کردهاند، بقای نظام حاکم در روسیه با خطر جدی مواجه میکند.
اخباری که از سوریه میرسد بیانگر آن است که تروریستهای چچنی با تشکیل گروههای مجزا، شاگرد اولهای کلاس جنایتورزی آلسعود هستند. اخیرا تصویری از یک تروریست چچنی منتشر شد که بیش از 300 نفر را در سوریه سربریده بود.
این جنایتکاران روزی به روسیه بازمیگردند و درسهایی را که در سوریه آموختهاند در عمل نشان میدهند.