598؛ چند هفته قبل امير قلعهنویي درست وسط حاشيه گرفتار بود؛ دعوا با عليپور، مسئله آلاشپورت و مافياي فدراسيون به شدت در ادبيات امير قلعهنویي ديده ميشد. آن روزها علي فتح الله زاده مصاحبه کرد: «امير قلعهنویي تمرکزش را روي تيمش بگذارد»
امير در واکنش به اين حرف با پوزخند گفت: «اگر روي کارم تمرکز نداشتم که صدرنشين نبودم!»
***
دو شب پيش محمد رويانيان مصاحبه کرد: «علي دايي کمي تمرکزش را بيشتر کند و حاشيهها را کمتر»
دايي در پاسخ گفت: «آقايان بدانند که من تمرکز کامل دارم»
***
دو اتفاق مشابه و احتمال دارد که دو نتيجه مشابه هم داشته باشد.
استقلال از صدر سقوط کرد و اگر و تنها اگر همه بازيهايش را هم ببرد باز هم با صدر فاصله دارد!
پرسپوليس هم حالا با کسر يک امتياز و دو محروميت يک جلسهاي براي دايي در معرض سقوط (احتمالي) قرار دارد و اين البته منهاي عدم تمرکز دايي است.
در واقع هر دو مدير يک نکته را گوشزد کردند. رويانيان اعلام کرد دعواها را بگذار بر عهده من. دايي اما تلويحا قبول نکرد، کما اينکه امير قلعهنویي هم قبول نکرد.
پرسپوليس هنوز سقوط نکرده است و اين را نوشتيم تا دايي سقوط نکند. نوشتيم تا دايي ببيند اتفاق مشابهي درست پهلوي دستش رخ داده است. نوشتيم تا علي دايي چشمهايش را باز کند.
اتفاقا امير قلعهنویي هم بر اين باور بود که ميتواند از پس همهچيز برآيد. او هم تصور ميکرد که يک تنه مافيا و عليپور و آلاشپورت و همه را ضربه فني ميکند اما او ضربه شد. فاصله با صدر جدول اين را ميگويد.
دايي هم بايد بداند که تقسيم وظايف لازم است. برخي از وظايفش برعهده سرپرست تيم است، برخي ديگر به عهده محمد رويانيان و مدير باشگاه برخي مدير روابط عمومي و البته وظيفه دايي موفق شدن در مستطيل سبز چمن است. همين و بس...
علي دايي روي نقطه عطف است. او يا بالاتر از اين ميرود و بالاخره صدر را به اشغال خود درميآورد يا اينکه با اين حاشيهها تيمش را پايين ميکشد.
دستورالعمل و نتيجه کار امير قلعهنویي پيش چشم دايي است. خواه درس گيرد، خواه ملال!