به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، هر چند که از روی کار آمدن دولت یازدهم
زمان زیادی نگذشته ولی حسن روحانی و محمد جواد ظریف را به شناختهشدهترین
مقامات ایرانی در جهان تبدیل کرده است. شاید یکی از مهمترین دلایل این
موضوع، تغییر در نحوه تعامل با دنیا و علی الخصوص آمریکا از سوی دولت باشد
که در گفتوگوی تلفنی رئیسجمهور با رئیسجمهور آمریکا نیز خودنمایی کرد.
پس
از همین سفر و تلاش برای ارتقای روابط دیپلماتیک، رئیسجمهور به بیان
دیدگاهش درخصوص تلاشهای دیپلماتیک دولت پرداخت و گفت که «با وجود اینکه
تنها ۵۰ روز از آغاز به کار دولت جدید گذشته است، اما به اندازه ۵۰۰ روز در
عرصههای مختلف از جمله عرصه دیپلماسی فعالیت شده و کارنامه مثبت به جا
مانده است».
عملکرد دولت تا به امروز نشان داده که حجتالاسلام
روحانی به جای تمرکز بر حوزه اقتصاد برای افزایش رونق اقتصادی، نگاهش به
سوی دستگاه دیپلماسی کشور است تا از طریق آن رونق را به اقتصاد کشور
بازگرداند.
به
اعتقاد او شاید یکی از مهمترین مسائل در این زمینه، حل مساله فیما بین
تهران و واشنگتن است. بر همین اساس نیز پس از بازگشت به ایران، سخن از
نظرسنجی برای برقراری رابطه با آمریکا و شناسایی درصد مخالفین این موضوع
گفت. این موضع دولت و همچنین اقداماتی در این راستا همچون گفتوگوی تلفنی
با اوباما نگرانیهایی را در داخل کشور برانگیخت.
مخالفین رابطه با
آمریکا، ضمن اینکه گفتوگوی ۱۵ دقیقه ای روحانی با اوباما را خطایی
استراتژیک در سیاست خارجی میدانند، بر این موضوع تاکید دارند که سابقه
تاریخی آمریکا اثبات کرده که نباید به این کشور خوشبین بود. این البته همان
بیانی است که رهبر انقلاب چندی پیش به آن اشاره کردند و در چرایی آن
آوردند که آمریکا، خودبرتربین، غیرمنطقی، عهدشکن و سخت در پنجه تصرف و
اقتدار شبکه صهیونیسم بینالمللی است.
* فرستادن پالسهایی برای حسننیت از سوی آمریکا
نمونهای
از خروارها پرونده بیاعتمادی به ماجرای آزادی گروگانهای آمریکایی در
لبنان با میانجگری ایران اشاره میکنند. هر چند پیش از آن و در زمان حیات
امام خمینی (ره) سفر مکفارلین به ایران برای ارتباط واشنگتن- تهران با
فرمان امام، افشا شد و این ماجرا به افتضاحی برای آمریکا تبدیل شد، ولی پس
از رحلت امام عزیز در سال ۱۹۹۱ که مقارن با ریاستجمهوری آقای هاشمی
رفسنجانی در ایران و بوش پدر در آمریکا بود، از سوی آمریکا پالسهایی برای
تهران ارسال شد.
بوش پدر که یکی از دستورکارهایش را آزادی
آمریکاییهایی که در لبنان توسط حزبالله به گروگان گرفته شده بودند،
خوانده بود؛ در آن زمان آمریکا رابطهای با ایران نداشت، بنابراین امکانی
برای مذاکره بین طرفین وجود نداشت و به گفته "برنت اسکوکرافت" مشاور امنیت
ملی آمریکا این کشور نمی خواست درباره گروگانها مذاکرهای بکند.
بر
همین اساس بوش پدر با صدور یک بیانیه زیرکانه، ایران را تنها ابزار ممکن
برای آزادی گروگانها دانست. او در بیانیهاش آورد که «امروز آمریکاییهایی
هستند که بر خلاف میلشان در سرزمینهای بیگانه به خاطر چیزی که مسئولش
نیستند، نگهداشته شدهاند. در این باره میتوان همکاری نشان داد و این
همکاری تا مدتها به خاطر آورده میشود».
بوش پدر در بیانیهاش تاکید کرده بود: "حسن نیت"، "حسن نیت میآورد".
این
بیانیه که حکایت از یک اقدام در برابر یک اقدام از سوی ایران بود، توسط
ایران دریافت شد و اکبر هاشمی رفسنجانی رئیسجمهوری وقت ایران خطاب به
آمریکاییها اعلام کرد: «ایران این آمادگی را دارد که با آن کشورهایی که
آمادگی داشته باشند که سیاست برخورد مساوی و بدون باجخواهی و انحصارطلبی و
توسعه طلبی دارند، با اینها کار کند».
اگرچه
اظهارات طرف ایرانی از سوی آمریکا مورد توجه قرار نگرفت ولی پس از انتشار
تصاویر یکی از گروگانهای آمریکایی که به دار آویخته شده بود، رئیسجمهور
آمریکا ناچار شد که به ایران متوسل شود. بوش پدر در اولین گام با خاویر پرز
دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد تماس گرفت و از وضعیت گروگانها ابراز
نگرانی کرد و گفت که «میتواند امتیازهایی به ایران بدهد. البته تا جایی که
لزومی به مواجهه مستقیم با آنها نباشد».
* دیدار فرستاده آمریکا با ظریف و هاشمی
دبیرکل
سازمان ملل نیز "جیانی پیکو" که از مشاورانش بود را به ایران میفرستند.
ماموریت پیکو این بود که رفسنجانی را به آزادی گروگانها راغب کند. فرستاده
آمریکا به ایران پس از ورود به تهران با "محمد جواد ظریف" دیدار میکند.
پس از این دیدار، وی به همراه ظریف وارد دفتر کار هاشمی رفسنجانی میشود.
طرف ایرانی به جهت اینکه قصد داشته مذاکرات پنهانی بماند، حتی مترجم را هم
از جلسه خارج میکند.
* کمک به آزادی گروگانها "بیاَجر" نیست
مشاور
دبیرکل سازمان ملل در این جلسه به هاشمی میگوید که رئیسجمهور آمریکا
تقاضا کرده که به آزادی گروگانهای آمریکایی در بیروت کمک کنید. البته این
کمک بیاَجر نمیماند. هاشمی نیز پاسخ میدهد که «ما اولا نمیدانیم این
گروگانها در لبنان هستند یا خیر؟ اما اگرآمریکاییها حسن نیتشان را نشان
دهند و مطمئن شویم جدی هستند و اگر کاری از دست ما ساخته باشد، هم به خاطر
لبنان و هم مسائل انسانی این کار را خواهیم کرد. اما بدین شرط که آمریکا در
مساله جنگ ایران و عراق در تعیین متجاوز و خسارتها، بیطرفانه عمل کنند و
از سیاستهای خصمانهاش را در قبال ایران دست بردارد».
* ماموریت به سپاه برای آزادسازی گروگانها
پس
از آن رئیسجمهور وقت ایران، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسداران را
احضار میکند و از او میخواهد که موضوع را بررسی کند که میتواند در این
زمینه کاری انجام دهد یا نه؟ محسن رضایی نیز یکی از فرماندهای سپاه را به
لبنان میفرستد تا با اعضای بلندپایه حزبالله برای آزادی گروگانها
مذاکره کند. این گفتوگوها به نتیجه نمیرسد اما رضایی به آن فرمانده
دستور میدهد که تا زمان آزادی گروگانها در لبنان بماند.
سرانجام،
پافشاری ایران اثرگذار میشود و مقامات حزب الله آزادی گروگانها را
میپذیرند و ظرف دو ماه و نیم بعد گروگانها "یکی یکی" آزاد میشوند. پس از
آزادی گروگانها، ایران در انتظار مشاهده حسننیت طرف غربی و همان اَجری
که بوش پدر (رئیسجمهور وقت آمریکا) داده بود، می ماند اما پس از گذشت
مدتها خبری از وعده طرف آمریکایی نمیشود لذا مقامات ایرانی با دبیرکل
سازمان ملل تماس میگیرند که چرا خبری از تحقق وعده بوش پدر نشد؟
مقامات
ایرانی که در داخل کشور نیز به شدت به جهت کمک برای آزادی گروگانها و عدم
دریافت امتیاز از آمریکاییها تحت فشار بودند، با پیکو، همان فرستاده
دبیرکل سازمان ملل به تهران تماس میگیرند که چرا آمریکا نامه تشکر
نمیفرستد؟
جان پیکو نیز به گوش مقامات آمریکایی میرساند که
ایرانیها منتظر یک حرکت از طرف آمریکا هستند. باید منصف باشیم، چون من به
آنها قول دادم.
* خلف وعده آمریکا
پس از تلاشهای ایران برای دریافت پاسخ، برنت اسکوکرافت
با اعضای شورای امنیت ملی آمریکا جلسه میگذارد و پس از جلسه تصمیم گرفته
میشود که آمریکا به زیر میز توافقات فیمابین تهران-واشنگتن بزند. آنان
به بهانه انجام حرکتهای تروریستی از جمله ترور مخافان حکومت و همچنین
فتوای چند سال گذشته امام خمینی(ره) درخصوص ارتداد سلمان رشدی، بهبود روابط
را بسیار بسیار سخت دانستند و مدعی شدند که تهران عملا به وعدههایی که
پیشتر مبنی بر حسن نیت داده بود، عمل نکرد.
آمریکائیها میگفتند،
"ما گفتیم نشان دادن حسننیت باعث حسننیت متقابل میشود، ولی نگفتیم اگر
ایرانیان گروگانها را آزاد کنند، بدون توجه به باقی قضایا، به این
اقدام پاسخ مطلوب و مساعد میدهیم. ما گفتیم حسننیت به دنبال خود حسننیت
میآورد. انجام دادن وقایع تروریستی دیگر، تعریف آمریکا از حسننیت
نیست."
پس
از آزادی گروگانها و رسیدن آنها به واشنگتن، مقامات کاخ سفید که سرخوش از
یک معامله تمام برد و بیهزینه بودند اما اوضاع در ایران عکس آن بود چرا
که در ازای آزادی گروگانهای آمریکایی، هیچ امتیازی شامل حال ایران نشد و
ما فقط یک پل برای رسیدن کاخ سفید به اهدافش شده بودیم.
* کلاهی که سر ایران رفت
هاشمی
رفسنجانی در کتاب خاطراتش در این باره نوشته است که «آقای [سیدحسین]
موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گفت سفیر سوییس – حافظ منافع آمریکا –
آمده و پیامی از [جورج] بوش، رئیسجمهوری آمریکا آورده است. او در این پیام
به طور خصوصی از کمک ما در آزادی [رابرت] پل هیل، گروگان آمریکایی تشکر
کرده و گفته است که حافظ اسد [رئیسجمهور سوریه] به او اطلاع داده که ایران
در این امر کمک موثر کرده است و نیز گفته اطلاعات آمریکا میگوید
گروگانها ایرانی در دست مارونیها، در همان روزهای اول کشته شدهاند،
ولی باز هم آنها آمادگی دارند که پیگیری مساله گروگانها را ادامه دهند.
گفتم به صورت شفاهی جواب بدهند که اگر زندانیهای لبنانی از اسرائیل آزاد
نشوند، مساله گروگانها احتمالا پیچیدهتر میشود.» (خاطرات هاشمی-ص۸۳)
سه
روز بعد از این پیام تشکر، آمریکا از ایران میخواهد پیشنهاداتش را برای
جبران لطفی که در قبال آزادی گروگانهایش در لبنان کرده ارائه دهد: «آقای
[سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گزارش مذاکره با سفیر سوئیس،
[حافظ منافع ایالات متحده]، درباره گروگانها را داد و گفت سوال کرده که
انتظار داریم چه اقدامی در مقابل آزادی گروگانها انجام شود؛ پیشنهادهایی
ارائه دادم.» (خاطرات هاشمی، ص۸۸)
فردای آن روز "فرانک رید"، دومین
گروگان آمریکایی هم آزاد میشود، اما در رفتار آمریکا که گویا تشخیص داده
اوضاع به سودش در حال تغییر است، نشانههایی مبنی بر عدم وفا به عهد دیده
میشود.
موضوعی که هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۹
این چنین روایتش میکند: «شب به خانه آمدم. در حالی که مشغول نوشتن خاطرات
بودم، به اخبار بخش فارسی صدای آمریکا [VOA] گوش میدادم، خبر داد که دومین
گروگان آمریکایی در لبنان، امشب آزاد شد. اظهاراتی شده که نشان میدهد،
دولت آمریکا میخواهد تا پایان آزادی همه گروگانهایش، امتیازی ندهد. به
نظر میرسد، اگر چنین باشد، لبنانیها آزادی گروگانها را متوقف میکنند و
آمریکا پشیمان میشود.» (خاطرات هاشمی- ص۹۰ و ۸۹)
سالها بعد از این
ماجرا، هاشمی درخصوص آمریکا میگوید: «وقتی آمریکاییها درست عمل به
وعدههایشان عمل نمیکردند، کار ناقص میماند».
* اعتماد دوباره به آمریکا؟
به
هر روی تلاش هاشمی رفسنجانی برای ارتباط گیری با آمریکا علیرغم نشان دادن
حُسننیت، بیثمر ماند و او تا پایان ریاستجمهوریاش منتظر ماند که شاید
خبری از تحقق وعدههای داده شده از سوی کاخ سفید شود، اما امروز ۲۲ سال از
آن روزها گذشته ولی هنوز خبری از تحقق وعدههای کاخ سفید نشده است.
اکنون
دولت جدید با رویکردی جدید در ایران روی کار امده است. دولت روحانی در
تلاش است تا از طریق مذاکره و گفتوگو با آمریکا، موانع پیش روی کشور را
برطرف کند. حال اینکه عنصر شماره یک این میدان- جواد ظریف- که عهدهدار
دستگاه دیپلماسی کشور است، به خوبی در جریان اعتماد ایران به آمریکا در
جریان آزادسازی گروگانها بوده است.
ظریف حالا وزیر امور خارجه
ایران است، وی که در دفاعیاتش از خود در جلسه رایاعتماد مجلس، مشارکت
گسترده مردم در انتخابات و پذیرش رویکرد رئیسجمهور را دارای این پیام برای
جهانیان دانسته بود که مردم ایران برای تعامل عزتمند با جهان بدون ذرهای
کوتاه آمدن از حقوق حقه و براساس اصل عزت، حکمت و مصلحت آماده است، باید
بیشتر تاریخ و سوابق تاریخی آمریکاییها در دادن وعده و وعید و عمل به این
وعدهها را مطالعه کند.
منبع: تسنیم