وی افزود: اما آیت الله جوادی آملی در شرح «الّا من ظُلِم»، معتقدند که این استثناء می تواند متصل نیز باشد، در آنجا که تظلم و فریاد زدن افشاگرانه شخص ستمدیده واجب یا مستحب و در نتیجه محبوب خدا واقع می شود. عین عبارت ایشان در جلد21 تفسیر تسنیم، ص242 به شرح زیر است: بین «جهر سوء» (جهر بد) و «جهر به سوء» (جهر بدی) فرق است؛ «جهر سوء» (آشکار کردن گناه) برای همگان بد است و استثناء نمی پذیرد؛ اما «جهر به سوء» برای جلوگیری از ظلم و فریاد زدن افشاگرانه شخص ستمدیده واجب یا مستحب است، محبوب خداست و در این صورت، استثنای «الّا من ظُلِم» نیز می تواند متصل باشد، بدین شکل: «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول لاحد الّا جهر من ظُلم». گفتنی است مفاد «لا یُحِبّ» نفی محبت همراه با کنایه از کراهت الهی است و همان گونه که امر بعد از نهی یا مورد توهّم خطر، بیش از رفع منع را نمی رساند و اثبات وجوب یا استحباب نیازمند دلیل دیگر است، از استثنای ستمدیده: «الّا من ظُلِم» نیز تنها جواز افشاگری استفاده می شود؛ نه اثبات محبوبیت آن(اعم از وجوب یا استحباب)، زیرا خدای رحمان فقط واجبات و مستحبات را می پسندد و در محدودۀ امور و حق شخصی(همچون سرقت مالی و مانند آن)، غیبت و شکایت و حکایت بدی و ظلم ظالم، جایز است نه واجب یا مستحب تا محبوب باشد، اما در حقوق عمومی یا دینی، نه تنها جایز بلکه محبوب است، زیرا یا مصلحت تامّ و ملزم دارد و واجب است؛ یا مصلحت ناقص و غیر ملزم دارد و مستحب است.
وی با بیان اینکه آیه دیگر، آیه 194 سوره بقره است که خداوند می فرماید: «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ» پس هر کس به شما ستم کرد شما هم به همان اندازه که به شما ستم کرده اند بر آنان ستم کنید، اظهار داشت: این آیه حکایت از این دارد که خداوند به ما اجازه داده است که آنگاه که مورد ظلم و ستمی واقع می شویم پاسخ ظلم را بدهیم. در آیه 41 سوره شوری هم آمده بود: «وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ» هر کسی از پی ستم دیدن، انتقام گیرد راه تعرضی بر علیه آنها نیست. علامه طباطبایی در ادامه شرح آیات بعدی می فرمایند: تنها محکومیت از آنِ کسانی است که به مردم ظلم می کنند و می خواهند بدون حق در زمین طغیان کنند. آری ستمگران محکوم هستند به اینکه از آنها انتقام گرفته شود.
افروغ با تأکید بر اینکه طبق آیات فوق خصوصاً، آیه اول، خداوند اجازه نفرین را به مظلومان در برابر ظلم و تعدی نسبت به خود را داده است، افزود: علامه طباطبایی در شرح آیه 48 سوره نساء می فرمایند: مفسرین هر چند که در تفسیر کلمه سوء اختلاف کردند که به چه معناست، بعضی گفتند نفرین است، بعضی گفتند نام بردن از ظلم اوست و از این قبیل معانی دیگر. همه این معانی مشمول اطلاق آیه شریفه می باشد. پس دیگر جهت ندارد که هر مفسری کلمه سوء را به یکی از آن معانی تفسیر کند یعنی معنای نفرین از کلمه سوء می توان کرد. حال اینجا این سؤال مطرح می شود که واقعاً آمریکا به ما ظلم نکرده است ؟! آیا قطع نظر از اتفاقات قبل، حین و بعد از انقلاب اسلامی، همین تحریم های نابرابر و غیر منصفانه و جهت دار مصداق ظلم نمی باشد؟
این محقق و استاد دانشگاه اذعان کرد: در یکی از نشست هایی که بنده در ایتالیا داشتم، به رئیس دانشگاه گریگوریا گفتم: من قبول دارم که یک معنای عدالت می تواند بخشش باشد و باید توصیه به بخشش کرد، قرآن هم توصیه به بخشش کرده است، اما چرا همیشه باید به مظلوم توصیه به بخشش کرد، چرا کسی جلوی ظالم را نمی گیرد؟! چرا به فلسطینی ها می گوئید ببخشید، چرا به اسرائیلی ها نمی گوئید ظلم نکنید و چرا جلوی ظلم آنها را نمی گیرید؟ بخشش در کنار عدالت خوب است و معنا می دهد. این نکته خیلی ظریفی است.
وی تأکید کرد: سؤال من این است که آیا آمریکا در حق مردم ما ظلم کرده است یا خیر؟ اگر کسی شک دارد می تواند در مورد این موضوع بحث کند. از قبل از انقلاب اسلامی، آمریکا چه بلایی بر سر ما آورد. اوج بهترین رابطه ما با آمریکا در زمان شاه بود، ببینید چه وضعی داشتیم که بعضیها فکر می کنند با برقراری رابطه با آمریکا، مشکلات کنونی ما همه حل می شود! مگر ما زمانی بهترین رابطه را با آمریکا نداشتیم، چه چیزی عاید ما شده بود؟! شاخصهای سیاسی و اقتصادی، فرهنگی؛ وضعیت ما را در آن زمان به خوبی نشان می دهد. ما یک کشور پیرامونی و شبه سرمایه داری وابسته بودیم که مأموریت داشتیم از منافع آمریکا در منطقه دفاع کنیم. آیا «وابستگی» به بیگانه نباید به حیثیت عده ای بر بخورد.
وی در ادامه سخنانش تصریح کرد: اگر کسی بخواهد به آیات قرآن استناد کند، قرآن کاملا روشن کننده است. حداقل واکنشی که مظلوم می تواند انجام دهد این است که نفرین کند. مرگ بر آمریکا یعنی نفرین بر سیاست های ظالمانه و سلطه گرانه آمریکا. منظور ما و مردم شریف و غیور ما از مرگ بر آمریکا شهروندان آمریکایی نیستند، آمریکایی ها هم می دانند که منظور ما از مرگ بر آمریکا آنها نیستند. منظور سیاست های سلطه گرانه و یکجانبه گرایانه آمریکاست. این عوام فریبانه است که عده ای رندانه در داخل می کوشند بین این دو خلط کنند. برای مثال اگر منظور مردم از مرگ بر شوروی مردم شوروی بود، چرا پس از فروپاشی شوروی سابق مردم به شعار خود ادامه ندادند؟ مردم شوروی که کماکان زنده بودند.
این استاد دانشگاه با طرح مجدد این سؤال که آیا واقعاً آمریکا از اول انقلاب اسلامی تاکنون در حق ما ظلم نکرده است؟!، گفت: مردم ما هوشیارانه متوجه شدند و با این شعار مخالفت خود را نشان دادند. مردم ایران حتی باید مقابله به مثل کنند، اما کی و کجا توانستند مقابله به مثل کنند و انتقام بگیرند. کجا انتقام گرفتند؟! برخی از آقایان در شرح ها و تحلیل هایشان سخن از دشمنی ما با آمریکا می کنند، ما کجا با آمریکایی ها دشمنی کردیم؟ ما اصلاً فرصت دشمنی نداشتیم، ما حتی فرصت انتقام را هم نداشتیم. ما فقط یک «نفرین» و یک «مرگ بر آمریکا» گفتیم. ما کجا دشمنی کردیم!، آمریکا دشمنی کرده است!
وی با اشاره به اینکه آمریکا از اول انقلاب تاکنون انواع و اقسام شیطنتها و ظلمها را روا داشته است، بیان کرد: ما ملت نجیبی هستیم، ببینید پشت جنگ تحمیلی چه کشوری خوابیده بود؟! پشت کودتاهای پی در پی نظامی چه کشوری خوابیده بود؟! پشت تحریمهای ناروا و ناجوانمردانه چه کشوری خوابیده بود؟! انواع و اقسام سلاحهای هسته ای را دارند و حتی آنرا به کار گرفته اند اما امروز دم از اهداف صلح جویانه هسته ای برای خودشان می زنند و ما را متهم به اهداف غیر صلح آمیز می کنند. اگر این مصداق ظلم نیست، پس چه چیز مصداق ظلم است؟!
وی با بیان اینکه اصولاً نطفه اسرائیل براساس ظلم و اشغال نامشروع بسته شده است و روز به روز بر ظلم خود افزوده است، اظهار داشت: جنایتهای اسرائیل، جنگهای غزه، سی و سه روزه و ... را ببینید! برخلاف برخی شهروندان آمریکایی و روشنفکران متعهد و آزادیخواه در آمریکا، سران این کشور چه واکنشی نسبت به این گونه ظلمها نشان می دهند؟ در خود آمریکا شاهد این هستیم که برخی روشنفکران متعهد این کشور از جمله نوام چامسکی علیه سیاستهای یک جانبه گرا و ظالمانه و سلطه جویانه آمریکا موضع می گیرند. ملتی در ایران قیام کرده و آمریکاشناسی خوبی را انجام داده است و متوجه شده ریشه همه عقب ماندگیها از کجاست و شعار مرگ بر آمریکا داده است. البته این تنها مربوط به ملت ما نیست هرجا که تظاهراتی انجام می شود که بوی قطع وابستگی و حتی استبداد ستیزی می دهد شعار مرگ بر آمریکا هم به گوش می رسد.
وی با اشاره به اینکه شعار مرگ بر آمریکا منحصر به ایران و ایرانیان و انقلاب اسلامی هم نیست، گفت: منتها انقلاب اسلامی به بسیاری از کشورها و معترضان جرأتی داد و تقدمی در نگرش جمعی به شعار مرگ بر آمریکا دارد و الا به صورت پراکنده در تظاهرات بیشتر کشورهای دنیا شعار مرگ بر آمریکا و آتش زدن پرچم آمریکا را می بینید که البته به هیچ وجه به معنای مردم و شهروندان آمریکا نیست. منظور سیاستهای بیرونی آمریکا در قبال سایر کشورهاست.
افروغ در ادامه سخنانش با بیان اینکه آقایان بیایند ظلم را تعریف کنند، اذعان کرد: شرایط مذاکره را نگاه کنید کاملا غیرمنصفانه است. ما معمولاً در جنگ با عراق، خیلی ملاحظه می کردیم که خدای ناکرده مقابله به مثل نکنیم. مثلا اگر آنها شیمیایی می زدند ما نزنیم، اگر آنها شهرهای ما را بمباران می کنند ما این کار را انجام ندهیم؛ به این خاطر که ممکن است بی گناه و افراد غیر نظامی کشته شوند، رفتار آنها با اسرای ما و رفتار ما با اسرای آنها را ببینید، (و البته سرنوشت صدام و کشور عراق را هم ببینید). مسأله تحریم ناجوانمردانه آمریکا را ببینید، مگر فقط دامن سران کشور را گرفته، مگر دامن صاحبان قدرت را گرفته؛ تمام مردم را درگیر کرده است. این مصداق ظلم نیست؟!
وی تأکید کرد: براساس عدالت کیفری همه در برابر قانون یکسان هستند. آیا همه در برابر قانون هسته ای یکسان هستند؟ یک قانون بین المللی در ارتباط با انرژی هسته ای ایجاد شده و پای NPT هم به میان آمده است، اما کشور غاصبی که به آن نپیوسته و تهدید هسته ای هم به حساب می آید، غالب رایزنی ها تا کنون به نفع او و در جهت منافع او صورت گرفته است، آیا این مصداق ظلم نیست؟ خودشان انرژی هسته ای داشته باشند اما دیگران نداشته باشند، آیا این مصداق ظلم نیست؟! این همه ظلم در جهت ایجاد مانع برای پیشرفت کشور ایجاد شود، اما مردم یک کشور عطف به حق طبیعی و قرآنی خود واجب نباشد یک مرگ بر آمریکا و یک نفرین بر او بگویند؟ این از حرفهای عجیب و غریبی است که ما می شنویم. به هر حال فکر می کنم این یک سناریوی طراحی شده است.
وی بیان کرد: روز اولی که بحث اخیر آمریکا مطرح شد مطلبی نوشتم تحت عنوان اما و اگر رابطه و مذاکره با آمریکا، گفتیم اگر فقط یک مکالمه است مشکلی نیست، اگر فقط یک مذاکره است باز هم با رعایت ملاحظاتی مشکلی نیست، اما اگر می خواهد به رابطه بیانجامد شرط و شروط دارد، گفتند فقط مذاکره است. گفتیم عیب و اشکالی ندارد، هشیارانه و با اعتماد به رهبری نظام منتظر نتایج آبرومند مذاکرات می مانیم. اما دفعتاً مشاهده کردیم که مسئله رابطه با آمریکا از سوی برخی رسانه ها و زیر سؤال بردن شعار مرگ بر آمریکا و انتساب آن به پرچمدار اصلی و واقعی این شعار از سوی یکی از آقایان مطرح شد و نامه ای خاص به امام(ره) را مطرح کردند. باید به نامه ها اعتبار دهیم یا مواضع روشن امام(ره)؟ باید به خاطره استناد کنیم یا مستندات معتبر و مورد قبول امام؟ اینها همه دست به دست هم می دهد که احساس خطر کنیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: به تعبیر مرحوم مدرس: «اگر قرار است بمیریم چرا با دستهای خودمان»؛ بیائیم نحوه مدیریت را عوض کنیم. بیائیم شیوه اداره کشور را عوض کنیم. به ساده زیستی اول انقلاب برگردیم. از تمام قابلیت ها و فعلیت های داخل استفاده کنیم و مدیریت جهادی و مطرح در دفاع مقدس را احیا کنیم. البته امیدوارم چه کار به جاهای سخت بکشد و چه نکشد، این اتفاق رخ دهد، که راه نجات و پیشرفت درون زای ما در رجعت به این الگوی مدیریتی و این سبک زندگی است. نشود خدای ناکرده سیاست های سازش و مبتنی بر ذلتی بر ما تحمیل شود که آیندگان ما را لعن و نفرین کنند، همان گونه که ما امروز مسببان قراردادها و معاهدات ترکمنچای و گلستان را لعن و نفرین می کنیم. خدا نکند که آیندگان ما را نفرین کنند.
افروغ با اشاره به اینکه ما باید به روحیه انقلابی خودمان برگردیم، تصریح کرد: یادمان نرود چه اصولی در دفاع مقدس داشتیم. مدیریت شرایط جنگی فراموش نشود. به ساده زیستی برگردیم که با آن، خیلی از مسائل حل می شود. تمام اذهان را باید فعال کنیم. از تمام ظرفیتها باید استفاده و مقابله کنیم. برخی ها طوری از آمریکا صحبت می کنند انگار همه چیز به آمریکا بر می گردد. انگار خدا را فراموش کرده اند، «و ما لکم من دون الله من ولی و لا نصیر»، خدا منتقم است، خدا نصرت دهنده مظلومان و انتقام گیرنده از ظالمان است. این چه تصویری است که برخی از آمریکا به دست می دهند! واقعاً مایه شرم است. عده ای واقعاً وا داده اند و وادادگی خودشان را القا می کنند!