گفتوگوي رجانيوز با آيت الله دكتر محسن حيدري را كه به مقوله وحدت اصولگرايان و تشكيل جبهه پايداري انقلاب اسلامي اختصاص دارد، در ادامه مي خوانيد:
اینروزها با توجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات مجلس، موضوع وحدت و ارائه لیست واحد از سوی اصولگرایان بسیار شنیده می شود، این موضوع، طوری عنوان می شود که وحدت در هر شکل ممکن میان جامعه اصولگرایان امری لازم است، تحلیل شما از عنوان و مفهوم "وحدت" چیست؟
برای پاسخ به این سؤال باید به این نکته اشاره کنم که "وحدت" یک عنوان عام است و تفسیرهای مختلفی می توان برای آن داشت، ولی وحدت مؤمنین و به تعبیری وحدت اصولگرایان در مقابل کفار، منافقین، فتنه گران و جریانات انحرافی یک امر لازم است.
وحدت از دیدگاه اسلام و قرآن شرایطی دارد و یکی از شرایط آن "هدف مشخص" است و اینکه "محور وحدت" باید مشخص باشد و ویژگیهای افرادی که به این ریسمان وحدت چنگ می زنند، باید مشخص باشد، اینها همه موارد مهمی است که باید بر آن تاکید کرد. خداوند كه در قرآن کریم می فرماید "وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ"، خطاب به مؤمنین است، وظيفه کسانی که به پیامبر ایمان دارند، چنگ زدن به اين ريسمان الهي است اما مصداق حبل الله، قرآن و عترت و به عبارت دیگر "ولایت "است.
ولایت "ولی خدا" همیشه محوریت وحدت است و از آنجا که ما معتقدیم در عصر غیبت، ولی فقیه نماینده و نايب عام امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) است، بنابراین، در عصر غیبت باید همه وحدت و اتحاد بر اساس محور ولایت فقیه باشد.
آیت الله مصباح در سخنراني همایش جبهه پایداری بيان كردند که "وحدت ارزش مطلق نیست و صرف تصور اینکه هر جا عنوان وحدت بود، نميشود حرفي بر ضد آن زد و همه بايد تسليم شوند، غلط است."
کاملاً صحیح است، وحدت اگر مطلق باشد، میشود وحدت بر اساس هر محوری و با هر هدفی! این میشود وحدت مطلق که ما در اسلام وحدت مطلق نداریم. هدف باید اقامه کلمة الله باشد و اجرای احکام و اهداف ارزش های الهی باشد و اعتصام باید به حبل الله، بر اساس محوریت ولایت الهی باشد و با "مؤمنین" باشد.
وحدت با منافقین و فتنهگران معنا ندارد. وحدت باید با کسانی باشد که ظاهر و باطنشان یکی باشد و هدفشان هم هدف متعالی است. بنابراین، وحدت به معنای مطلق وجود ندارد و فرمایش آیت الله مصباح کاملا منطبق بر تعالیم قرآن است.
شبهه ای که در موضوع وحدت میان اصولگرایان پیش می آید، وحدت با کسانی است که اگرچه در زمره اصولگرایان دانسته ميشوند اما در مواردی در اجرای دستور صریح رهبر معظم انقلاب سستی کردند، مثلاً آقا در جریان فتنه تاکید داشتد که نخبگان اعلام موضع کنند اما عده ای از نخبگان اصولگرا موضع صریح در محکومیت فتنه نداشتند يا با تأخير و دوپهلو چنين اقدامي كردند. سؤال اینجاست که آیا می توان با کسانی که در فتنه 88 سکوت کردند، به وحدت رسید؟
مادامی که این افراد موضع خود را نسبت به فتنه گران اعلام نکرده باشند، مشکوک هستند و وحدت پیدا کردن با آنها عین بی عقلی است. باید صراحتاً تولی و تبرای خود را روشن کنند. فتنه گران اساس نظام و انقلاب و اسلام و ولایت فقیه را هدف و در مقابل آن قرار گرفتند، بنابراین سکوت در مقابل اینها نوعی همراهی با فتنه گران است و وحدت پیدا کردن با ساكتين اساساً بیمعناست. باید مرزبندی خود را روشن و اين موارد را محکوم كنند، خط خود را از فتنه گران جدا کنند تا بتوان آنها را بهعنوان مؤمن و اصولگرا تلقی کرد.
اصولگرای واقعی همان "مؤمن" یعنی مؤمن به همه اصول الهی از جمله ولایت فقیه است. باید ایمانشان را به ولایت فقیه اثبات کنند، تولای تنها هم کافی نیست بلكه تبری و فاصله گرفتن از دشمنان ولایت فقیه هم لازم است، همانطور که در توحید ابتدا "لا اله" و نفي طواغيت را داريم بعد "الا الله" و اثبات.
جبهه پایداری انقلاب اسلامی با حمایت بزرگانی از جمله آیت الله مصباح یزدی و آیت الله خوشوقت اعلام موجودیت کرد، نظرتان در مورد تشکیل این جبهه چیست؟ آیا این اعلام موجودیت می تواند موجب ایجاد انشقاق در بین اصولگرایان شود؟
خیر، پدیده بسیار مبارکی است و ما تبریک عرض می کنیم و تایید می کنیم چون کسانی که در این زمینه اقدام کرده اند، افراد شناخته شدهی اصولگرا هستند و موضعشان در مقابل جریانهاي نفاق و فتنه مشخص بوده و نسبت به خطوط انحرافی موضع شفافی دارند، بهويژه که بزرگانی همچون آیت الله مصباح و آیت الله خوشوقت هم در این جهت پیش قدم شدند و تایید کردند.
ما هم به نوبه خود از این جریان مبارک و با میمنت حمایت می کنیم و این در واقع یک جبهه ای در درون اصولگرایان است. این جبهه ضمن موضع روشن در قبال "اهل سکوت"، فتنه گران و جریانهاي انحرافی، پایبند به ولایت فقیه هستند. انقلاب اسلامی با توجه به کفر ستیزی و نفاق ستیزی که دارد، خود به خود دشمنانی دارد که برای نظام مشکلاتی ایجاد می کنند و در مقابل آن ها باید ایستاد و ایستادگی همان پایداری و مقاومت است، همانطور که حزب الله در لبنان در مقابل صهیونیست ها می ایستد، ما هم باید در ایران "جبهه مقاومتی" برای مقابله با جریانهاي انحرافی و فتنه گر وابسته به استکبار داشته باشیم. باید روح و اخلاق پایداری و مقاومت را احیا کنیم و در مقابل آن ها بایستیم و بنا بر این اسم بسیار با مسما و حركت خوبي است.
مقام معظم رهبری مسئولان را از دخالت در انتخابات نهی کردند و همینطور در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس تاکید داشتند که نمایندگان مجلس به کانون های قدرت و ثروت نزدیک نشوند. اما اخیراً برخی افراد که هم اکنون صاحب منصب هستند اصرار بر معرفی نماینده خاصی از طرف خودشان دارند، نظر شما در مورد این موضوع چیست؟
صاحب منصبانی که خود را اصولگرا می دانند، در واقع دارای دو حیثیت هستند؛ یکی منصبی که دارند و دیگری وابستگیشان به حزب و یا جمعیتی از اصولگرایان. اگر حیثیت اصولگراییشان را در نظر بگیرند که دیگر شخص آنها مطرح نیست. ممکن است یک حزب صدها عضو داشته باشد، طبیعتاً یک نفر یا تعداد محدودی نماینده معرفی می کند و نماینده آن جریان در واقع نماینده افراد صاحب منصب عضو در آن حزب هم هست و معنا ندارد نماینده مستقلی داشته باشد. اگر حیثیت صاحب منصب و حقوقی فرد را در نظر بگیریم که بنا بر نهی صریح مقام معظم رهبری، صاحب منصبان و مسئولین نباید دخالت کنند. پس بهعنوان "شخص" هم معنایی ندارد که نماینده داشته باشند چرا که مورد نهی مقام معظم رهبری قرار می گیرند.