خبرنامه دانشجويان ايران: علي خضريان//
هفتهی گذشته «ژنو» پايتخت سوئیس ميزبان نشستي با حضور ایران و 6 کشور
امریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آلمان در ظاهر مذاکرات هسته ای بود
كه طي چند سال گذشته اين كشورها برای چندمین بار آن را تجربه مي كردند تا
بالاخره بعد از 10 سال از آغاز پرونده هسته ای ایران در سطح جهاني اين بار
چهارمین تیم ایرانی با هدايت محمدجواد ظريف سکاندار این پرونده شود. پیش از
این حسن روحانی از سال 82 تا 84؛ علی لاریجانی از سال 84 تا 86، سعید
جلیلی از سال 86 تا 92 مسئول ایرانی تیم مذاکره کننده بودند.
در واقع تیم جدید برای اولین بار از
دولت اصلاحات تا دولت احمدی نژاد در وزارت امور خارجه شکل گرفته و شورای
عالی امنیت ملی در این پرونده دستی ندارد؛ حالا اما هدف تیم ایرانی تغییر
نکرده است و عادي سازي پرونده هسته اي ايران و به دنبال آن رفع و کاهش
تحریمها مهمترین اولويت تیم ایرانی است. دکتر حسن روحانی در این رابطه
میگوید: «تحریمهای اعمال شده علیه ملت ایران ظالمانه است. ملت ایران
تخلفی انجام نداده که مستحق تحریم باشد. علاوه بر این امروزه استفاده از
ابزار تحریم، امری ارتجاعی است و دوره آن گذشته است. بخصوص در شرایطی که
حتی غرب با چالشهای اقتصادی روبه رو است، ابزار تحریم از کارآمدی پیشین
خود برخوردار نیست.»
اما سؤال مهم این است که تحریمها واقعاً کار کیست؟
نخستین مرحله تحریم های آمریکا از سال
1979 تا 1995 میلادی در واکنش به بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا و حمایت
دولت ایران از گروههای افراطی منطقه بود.
دومین مرحله از تحریم ها از سال 1995 تا
2006 اعمال شد که هدف آن تضعیف ایران از طریق هدف قرار دادن صنایع نفت و
گاز و جلوگیری از دسترسی این کشور به فناوریهای موشکی و هسته ای بود. تحریم
های آمریکا همچنین شرکت های کشور ثالث را که در بخش انرژی ایران سرمایه
گذاری کنند هدف قرار داد، اقدامی که متحدان ایران را وادار کرد موضعی واحد
برضد ایران اتخاذ کنند.
موج سوم تحریم ها از سال 2006 تا 2010
به طور عمده به علت نگرانی درباره اهداف هسته ای ایران صورت گرفت با این
حال شامل اقدامات تنبیهی به علت نقض حقوق بشر نیز بود. این تحریم ها تقریبا
همه گلوگاه های اقتصاد ایران را هدف قرار داد.
موج اخیر تحریم های ایران از سال 2010
میلادی شامل برخی از شدیدترین محدودیتهایی بود که آمریکا برضد یک کشور
اعمال کرده است. این تحریم ها بانک مرکزی ایران، توان این بانک برای انتقال
درآمدهای نفتی به کشور و نیز بخشهای حمل و نقل، بیمه ، تولید و مالی ایران
را هدف قرار داده است.
دو مرحله نخست تحریم های ایران به طور
یکجانبه توسط واشنگتن اعمال شد. با این حال دو مرحله بعدی تحریم ها شامل
تدابیری مشابهی بود که متحدان آمریکا و سازمان ملل برضد ایران اعمال کردند و
تقریبا یک رژیم جهانی تحریم ها برضد ایران اعمال شد.
تحریمهایی که علیه ایران در 35 سال
اخیر شکل گرفته است از سوی غربیها با عنوان «فلج کننده» در رسانه ها و
سخنرانیها اطلاق میشود، یعنی غرب به رهبری امریکا و اسرائیل رسماً می
خواهند با ابزار تحریم های سنگین اقتصادی ایران را از پا در بیاورند. ولی
سوال مهم این است که تحریم ها علیه ایران کار کیست؟ جواب این سوال از این
جهت که تکلیف افکار عمومی را روشن می کند مهم است.
تحریم ها علیه ایران از 4 مرجع شکل
گرفته است: دولت امریکا، کنگره امریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت و
برخلاف تصورهایی که عموماً در جامعه شکل گرفته است اصل وزنی و کیفی تحریم
ها علیه ایران در اختیار هیچ کدام از اعضای 1+5 نیست! به عبارتی ساده
مهمترین عناصر پرونده قطور ظلم غرب علیه ایران در پرونده تحریم در اختیار
کنگره امریکا است و دولت این کشور و 5 عضو دیگر کشورهایی که با ایران
مذاکره میکنند در رفع و کاهش تحریمها بی اختیار هستند!
معیارهای حذف تحریم ها بسیار بالا است.
رییس جمهور امريكا باید احکام اجرایی را که طی سال ها اعمال شده است لغو
کند. با این حال نزدیک به 60 درصد از تحریم ها توسط کنگره امريكا به قانون
تبدیل شده و به این ترتیب اصلاح و لغو آنها فرای اختیارات رییس جمهور اين
كشور است. کنگره امريكا نیز باید در این باره اقدام کند. برای مثال احکام
اجرایی منع تجارت با ایران در سال 2006 در قالب قانون حمایت از آزادی در
ایران و قانون های موسوم به پاسخگویی و عدم سرمایه گذاری در ایران در سال
2010 توسط کنگره به قانون تبدیل شد. همچنین به طور مشابه احکام اجرایی
تحریم بخش انرژی و پتروشیمی و نیز حکم اجرایی مربوط به ناقضان حقوق بشر در
سال 2012 در قالب قانون کاهش تهدید ایران و نیز قانون حقوق بشر سوریه به
شکل مصوبه درآمده اند.
و نكته اساسي اينكه 16 حکم اجرایی و 9
قانونی که برضد ایران در کنگره تصویب شده است، تنها مربوط به مسئله هسته ای
ایران نیست. بیش از 80 درصد از تحریم ها به سیاست خارجی و داخلی ایران
مربوط می شود كه علي القاعده قرار نيست در مذاكرات به ظاهر هسته اي،
امريكايي ها از آن كوتاه بيايند و لغو آن 20 درصد باقيمانده تحریمهای
یکجانبه امریکا تنها با مجوز کنگره آمریکا امکان پذیر است و لذا کنگره ای
که در خصوص یک موضوع داخلی لغو بیمه اینگونه عمل کرده و دولت امریکا را به
مدت دو هفته تعطیل کرده است، می توان حدس زد که در خصوص موضوع مهم ایران
چگونه عمل خواهد کرد. نکته مورد توجه و مهم این است که هرگونه لغو تحریم
احتمالی از سوی دولت امریکا شش ماهه و موقت است و امکان وضع کردن دوباره آن
وجود دارد در حالی که پذیرش هرگونه محدودیت بر غنی سازی دائمی خواهد بود.
به عبارت دیگر لغو تحریم ها موقتی،
محدود، لرزان و زمانمند است و میتواند به بهانههای دیگری دوباره علیه
جمهوری اسلامی اعمال شود. چیزی که غرب از ما در مذاکرات میخواهد همه چیز
ما است اما آنچه که آنها می خواهند به ما بدهند همه چیزشان نیست.
حالا اما بعد از پایان اولین دور از
مذاکرات هسته ای در دولت جدید غربی ها بازهم همان حرفهای زمان گذشته را
تکرار میکنند؛ خبرگزاری ها و چهره های غربی خیلی راحت از عدم لغو تحریمها
تا روشن شدن کامل وضعیت ایران خبر مي دهند تا نقشه قبلی کشورهای غربی
درباره ایران بار دیگر اجرا شود.
نقشه چیست؟
خط مسیر غرب قطعاً نگه داشتن بخش اعظم
تحریمها است چنانکه خبرگزاری «رویترز» مي نويسد: «هر نوع کاهش تحریمهای
ایران از سوی آمریکا نمادین خواهد بود، چرا که هر اقدامی بیشتر از آن با
مخالفت کنگره روبرو خواهد شد/ مقامات کنگره بر این نکته تاکید دارند که
ایران برای لغو تحریمها حتی غنیسازی در سطح پایین را هم باید متوقف کند»
از آن سو معاون وزیر خارجه رژیم صهیونیسیتی هم گفته است: «تا زمان توقف
کامل غنیسازی اورانیوم، نباید تحریمهای ایران کاهش یابد»
موضوع روشن این است که دعوای اخیر دولت
اوباما با کنگره که منجر به تعطیلی دو هفته ای امریکا شد نشان میدهد
مذاکره کننده های ایران نباید تصور کنند غرب حتی در صورت تعطیلی کامل
فعالیت هسته ای ایران تحریمها را بر میدارند.