شاه بیت سخنان هاشمی رفسنجانی در چند محفلی که در سفر نیمه تمام او به کرمانشاه برایش فراهم آورده بود مبارزه با افراط و افراطیونی بود که هیچ گاه نامشان را به زبان نیاورد. سفری که بسیاری از برنامه های آن لغو و سایر برنامه ریزی ها هم فشرده برگزار شد.
این سخنان در حالی بیان شد که افراطیون و تندرو های دست اندر کار اغتشاشات ۸۸، رادیکال های جریان اصلاحات و برخی متهمین امنیتی و اقتصادی، هاشمی رفسنجانی را یک افراطی تمام عیار جلوه داده و امیدهای آخر برای ترمیم چهره او نزد افکار عمومی را به باد دادند.
هاشمی رفسنجانی می داند که سوت و کف زدن در مسجد جامع کرمانشاه و در مکانی که مشهد شهادت همان شهید بزرگواری است که گمان کردند برایش بزرگداشت به پا کرده اند افراطی گری است؟ او آنچنان در حلقه مشاورینش گرفتار آمده که پس از دیدن تشنج در مسجد جامع کرمانشاه فقط ترجیح داد سخنرانیش را ادامه ندهد.
بدون تردید همین رفتار ها که در میان حامیان آقای هاشمی به یک رویه تبدیل شده است یکی از مهمترین دلایل شکست سفری است که حتی با تلاش برای آوردن افرادی از گوشه و کنار و به وسایل مختلف، رغبتی برای پرشدن محل استقبال دیده نمی شود.
سوت و کف و هلهله در مسجد جامع شهر/ قسمت بانوان مسجد طبق تصویر نیمه خالی است
البته این اتفاق نشان داد که هاشمی رفسنجانی به دلیل همین رفتارهای هواداران و استقبال خود او از این اقدامات است که عدم سپردن مجدد تریبون نماز جمعه به وی یک مصلحت غیر قابل انکار است. هاشمی رفسنجانی در کرمانشاه سوت کف حامیان افراطیش در محل نماز جمعه شهر را نادیده گرفت.
حلقه متهمین اقتصادی، امنیتی در سفر هاشمی
اخبار رسیده حاکی است که پس از اتمام سفر، دست اندر کاران آن تقصیر اتفاقات را به گردن یکدیگر می اندازند و از محور شدن برخی افراد برای برنامه ریزی مجموعه برنامه های هاشمی به کرمانشاه به شدت پشیمان هستند.
دیده شدن مهدی هاشمی به عنوان کسی که دادستان کل کشور از او به عنوان متهم امنیتی یاد می کند در خیابان مسجد جامع کرمانشاه یکی از نمود های بازر افراطی گری بود که البته برخی تشنج ها در سخنرانی هاشمی نیز به همین دلیل اتفاق افتاد.
قرار گرفتن افرادی که به دلیل اتهامات اقتصادی به قید وثیغه آزاد هستند در کنار هاشمی رفسنجانی و در سالن شهدای دولت استانداری نیز موضوعی بود که باعث می شد انتقادات هاشمی از افراطی گری چندان چنگی به دل نزد.
دیده شدن افراد مسئله دار و البته یکی از اعضای کد دار حزب رستاخیز نیز در کنار هاشمی رفسنجانی از اتفاقاتی بود که حنای شعار اعتدال گرایی از سوی رئیس مجمع تشخیص مصلحت را نیز بی رنگ می کرد.
باید سوال کرد چه زمانی مرکز رسمی اداره امور استان شاهد این همه افراطی گری بوده است؟ سوت و کف زدن در روز عرفه و مصادف با شهادت مسلم بن عقیل در مقر حکومت اسلامی در کرمانشاه افراطی گری نیست؟ آقای هاشمی که همیشه ادعا کرده است یک اسلام شناس است این را اعتدال معنا می کند؟
آیا دانشجویان اخراجی را برای آقای هاشمی نخبگان استان کرمانشاه تعریف کرده اند؟ آیا دعوت از کسانی که به دلیل مواضع روشن آنها در مورد نظام و حکومت دینی و بی وزنی مطلق آنان در میان مردم حتی تندرو برای آنها حق مطلب را ادا نمی کند، اعتدال گرایی است؟
به هر حال شاید این سفر یکی از بهترین اتفاقاتی بود که می شد تصور آن را کرد تا باز هم مهر تأییدی بر این مسئله باشد که هاشمی رفسنجانی به درستی صلاحیت به دست گرفتن سکان ریاست جمهوری اسلامی را نداشت.
اتفاقاتی که افتاد از سوی بسیاری از چهره ای اصلاح طلب استان نیز هشدار داده شده بود و همین نیز دلیلی شد برای اینکه هاشمی امیدوار بیاید و نا امید باز گردد.