خزانه کشور کجاست؟ چگونه پر و چگونه خالی میشود؟ کلیددار آن کدام است؟ رابطه آن با بودجه کل کشور به مفهوم دریافت و پرداختهای دولت چیست؟
خزانه (treasury) به دو معناست.
الف" جایی که در آن پول یا فلزات گرانبها نگهداری میشود.
ب" جایی که به عنوان یک سازمان دولتی حسابهای درآمدی و هزینههای دولت را نگهداری میکند. که در کشورمان وزارت اقتصاد و دارایی این سازمان را در حدیک اداره کل تحت تکفل دارد. معاونت هزینه و خزانه دار کل در وزارت اقتصاد و دارایی وظایف کلیدی در صیانت از خزانه به عنوان اصلیترین بیتالمال مسلمین دارد.
در وزارت اقتصاد و دارایی یک نمودار سازمانی خزانه به شرح زیر وجود دارد که رابطه آن را با دولت مشخص میکند.
اداره کل خزانه، اداره کل نظارت بر اجرای بودجه، اداره کل امور ذیحسابیها و نظارت مالی، اداره کل امور دولتی و اداره کل اوراق بهادار.
نحوه نگهداری حسابهای بودجهای توسط خزانه هم حساب خود را دارد رابطه خزانه با بانک مرکزی هم مشخص است. حساب تمرکز وجوه ،حساب پرداخت وجوه، افتتاح حسابهای بانکی دولتی، نحوه استفاده از حسابهای دولتی، منابع مالی خزانه (دریافتهای دولت) که شامل درآمد عمومی (درآمدهای مالیاتی، کمکهای اجتماعی، کمکهای بلاعوض، درآمد حاصل از مالکیت دولت، درآمد حاصل ازخدمات و فروش کالا، درآمد حاصل از جرائم و خسارات و درآمدهای متفرقه) هر کدام با ردیف مشخص و حساب دقیق، روشن است. وقتی که آقای روحانی که میگوید خزانه خالی است این خلاء را لابد طی گزارشی از مدیران فوق گرفته است آیا در صحت این گزارشات اندیشیده است مگر همین چند روز پیش نبود که معاونت مالیاتی وزارت اقتصاد و دارایی طی مصاحبهای مالیات اخذ شده از مودیان را در شش ماهه اول سال بالاتر از پیشبینی بودجه اعلام کرد مگر خزانه محل تمرکز وجوه مالیاتی نیست پس حداقل حساب درآمدهای مالیاتی خالی نیست!
همین چند روز پیش بود در جلسه معارفه رئیس صندوق توسعه ملی اعلام شد صندوق را با 54 میلیارد دلار ارز تحویل مسئول جدید دادند.
حساب درآمد حاصل از جرائم و خسارات هم بحمدالله هر سال بیش از سال قبل است و خالی نیست. اگر بخواهیم هر یک از حسابها را مرور کنیم وضع همین طور است هیچ حسابی از دریافتهای دولت خالی نیست.
یکی از ردیفهای درآمدی دولت بر حسب تعریف ماده 10 قانون محاسبات سود سهام شرکتهای دولتی است. بیتردید آقای روحانی نمیتوانند ادعا کنند که همه شرکتهای دولتی زیان ده هستند و وجهی از بابت سود شرکتهای دولتی به خزانه واریز نمیشود. پس این حساب هم خالی نیست یکی از همین شرکتهای دولتی شرکت ملی نفت ایران است که سومین شرکت نفتی جهان است، حداقل سود این شرکت باید خزانه را از خالی بودن نجات دهد.
بیش از یک هزار میلیارد دلار تولید ناخالص ملی کشور است، معمولا در کشورهای جهان بیش از20 تا 30 درصد تولید ناخالص ملی، دولتها مالیات کسب میکنند. اگر آقای روحانی که مورد حمایت همه جناحهای کشور هستند 10درصد تولید ناخالص ملی را به عنوان مالیات از مردم بگیرد دیگر نمیتواند غم و غصه خالی بودن خزانه را بخورد.
مطابق قانون هدفمندی یارانهها قرار بوده شرکت ملی نفت، نفت خام را زیر پنج درصد فوب خلیج فارس به پخش و پالایش بفروشد و از این طریق پرداختهای این قانون شامل پرداختهای نقدی و حمایت از تولید و نیز حمایت از خدمات اجتماعی را عملیاتی کند. آقای روحانی همین مبلغ را در خزانه احیا کند نمی تواند مدعی باشد خزانه خالی است.
اکنون روزی نزدیک دو میلیون بشکه نفت در داخل تحویل پالایشگاهها میشود با قیمتهای جهانی که امروز نفت دارد دولت نمی تواند مشکل پرداخت یارانهها را داشته باشد.
اما سئوال این است که آقای زنگنه به تعهدات خود در مورد فروش نفت در داخل و فروش نفت به خارج و نیز تعهدات بودجهای وزارت نفت عمل میکند؟ سابقه او در دولت اصلاحات نشان میدهد که او در انجام تعهدات کوتاهیهای زیادی دارد.
در
اصل 45 قانون اساسی یک ردیف نجومی در آمدی تحت عنوان انفال برای درآمدهای
دولت پیشبینی شده است، باید دید اصلا چنین ردیف درآمدی در بودجه وجود
دارد؟ دولتهای پیشین که از این درآمد چشمپوشی کردهاند آیا دولت تدبیر و
امید برای احیای این ردیف درآمدی نجومی در بودجه سال 93 کاری خواهد کرد؟
آقای روحانی خطاب به دانشجویان میگوید: "یک صندوق اعلام کرده است که بیش از 50 هزار میلیارد از دولت طلب دارد این فقط یک صندوق است در همان زمان صندوق دیگری نیز اعلام کرده است ما بیش از این از دولت طلب داریم."
نام این دو صندوق چیست؟، مطالبات آن کدام است؟ چه مقدار از مطالبات این صندوق مربوط به دولت اصلاحات و سازندگی و چه مقدار مربوط به دولت آقای احمدینژاد است؟
مطالبات دولت از این صندوقها چیست؟ کجا این محاسبات صورت گرفته است؟
چرا
اطلاعات کافی در اختیار مخاطب قرار نمیگیرد طرح این مسائل فقط ارزش یک
میتینگ سیاسی برای ملکوک کردن دولت گذشته و سرپوش نهادن روی ضعف و
ناکارآمدی دولت کنونی را دارد.
این قلم به لطف خدا در آینده به بهانه بودجه ریزی و بودجه بندی دولت تدبیر و امید برای سال 93 حرفهای زیادی دارم که در قالب آن در مورد مطالبات دولت از صندوقها و شرکتها و بانکها و نیز مطالبات متقابل آنها از دولت سخن خواهم گفت!
فقط همین قدر بگویم در پایان جنگ با آن که خزانه کشور خالی بود و درآمد نفت زیر پنج میلیارد دلارهم نبود آبرو داری کردیم، حرفی نزدیم. حالا که دولت صاحب میلیاردها دلار ذخایر طلا در بانک مرکزی است و در صندوق توسعه ملی هم بیش از 50 میلیارد دلار پول نقد دارد و کشور در حالت طبیعی دارد اداره میشود و بازارهای ایران و بورس با نشاطترین ایام خود را میگذراند. نباید رئیس دولت بدون اطلاع از این همه ظرفیت چیزی را بگوید که با یک حساب سرانگشتی که در مقاله به آن اشاره کردم خالی از واقعیت است قرار بود این دولت، دولت راستگویان باشد.
اینکه گفته شود خزانه کشور خالی است مفهوم آن این است که خزانه دخلی از باب در آمد عمومی، درآمد دارائی های سرمایه ای و درآمد دارایی های مالی ندارد، پس مملکت در این شش ماه چگونه اداره می شده است! وقتی دخل مملکت صفر است پس مخارج مملکت را در این شش ماه فرشتگان تامین کرده اند؟! در این مدت حتی یک ریال از پرداخت های جاری دولت متوقف نبوده است این پرداخت ها با کدام دریافت ها انجام می شود؟ نمی دانم عهد آقای روحانی با مردم چه شد و این حرفها چه نسبتی با دولت راستگویان دارد.
سخن آخر اینکه طبق ماده 37 قانون محاسبات عمومی مسئولیت حصول صحیح و به موقع درآمدها برعهده بالاترین مقام مسئول در وزارتخانههاست. اگر وزرای هفدهگانه قادر به ایفای چنین مسئولیتی نیستند و صلاحیت حضور در این منصب و مسند را ندارند چرا آقای روحانی با هزار دلیل آنها را به مجلس معرفی کرد.
وقتی دخل مملکت صفر است پس مخارج مملکت را در این شش ماه فرشتگان تامین کرده اند؟!