به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس، با روی کار آمدن دولت اعتدال، بسیار شنیده و دیده شد که تحلیل گران و روشنفکران اصلاح طلب، از یکی بودن ژن اصلاحات و اعتدال سخن گفتند و اعتدالگرایی را بیان دیگری از مشی اصلاحطلبی خواندند؛ اما گذری بر مواضع این روزهای نویسندگان دوم خردادی حکایت از آن دارد که بادکنک توهم این همانی «اعتدال- اصلاحات» ترکیده است.
محمدرضا تاجیک رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دوران آقای خاتمی یکی از افرادی است که به وضوح میتوان سیر تغییر مواضع وی نسبت به دولت یازدهم را از «امید وافر» به «تردید» و سپس «ناسزا» مشاهده کرد.
تاجیک 28 خرداد سال جاری یعنی تنها چند روز پس از انتخابات مصاحبه ای با روزنامه اعتماد انجام داد که در آن، به وضوح میشد شعف وی از پیروزی آقای روحانی را مشاهده کرد:«شاید در طول تاریخ معاصرمان هیچ گاه در این عمق و گستره شاهد مردمی نبودهایم که امیدهایشان قوی تر از خاطرات شان باشد و با وجود ناملایمات و سختی ها و تنگی ها، دل خویش را به سیاهی نیالایند، نگاه شان را به ناامیدی نیارایند و ساز انفعال و عدم حضور را کوک نکنند. تردیدی ندارم که امروز ما شاهد زیباترین، لطیف ترین، زلال ترین و آگاهانه ترین روح امید در جامعه خود هستیم. مردم ما با حضور سرشار از آگاهی خود آموختند که اگرچه درهای رویاهای انسان های در سختی و تنگی کوچک و کوچک تر می شوند اما با امید می توانند شرایط را دگرگون کنند».
اما این امید دیری نپائید و چون آقای تاجیک، دولت اعتدال را وفق مراد خویش ندید، 25 شهریور ماه یعنی حدود سه ماه پس از اظهارنظر شتابزده قلبی اش، در گفت و گو با روزنامه بهار، پرهای امید خود را کند و مطالباتش را در جعبه ای کوچک گذاشت: «من دولت کنونی را یک قهرمان نمیبینم، بنابراین مطالبات سیاسی خود را در جعبهای کوچک گذاشته و تقدیم میکنم. من بسیاری از پرهای پرواز امیدم را کندهام، مبادا زیادی اوج بگیرد و ناامیدم کند. دوست ندارم امید به این زودیها ترکم کند، بنابراین مطالباتم را حداقلی کردهام و شکرانه نعمت روزنهای گشوده و وزش نسیمی را هر روز بهجای میآورم».
تاجیک در این گفت و گوی دوم، خطاب به اصلاح طلبان گفت که در این دولت، نسبت به دولت گذشته، روزنه و دریچهای و نه دری و دروازهای روی جامعه مدنی گشوده خواهد شد و لذا اظهار امیدواری کرد که «بازیگران جمعی غیردولتی ما بتوانند از این روزنه عبور کنند و در پس این روزنه عمارتی نو و مستحکم بنا نهند».
این ادبیات برای کسانی که با رویکرد و عملکرد طیف افراطی اصلاحات آشنا هستند، پیام های کاملا روشنی دارد. این طیف تندرو به هیچ رو از هدف تغییر نظام سیاسی ایران کوتاه نیامده و اگر در فتنه 88 موفق نشده، تصمیم دارد با تقویت جامعه مدنی و افزایش قدرت بدنه اجتماعی خود، مصافی دیگر را با نظام ترتیب دهد. اما بی تردید، اولین مانع این برنامه ریزی برای فتنه ای دیگر، خود دولت اعتدال است که مورد اعتماد و وثوق نظام بوده و تفاوت های ماهوی در اهداف خود با جریان اصلاحات دارد. یحتمل به همین دلیل است که تندروها حملات خود به دولت اعتدال را شروع کرده اند.
یادداشت تند تاجیک علیه گفتمان اعتدال در شماره اخیر مهرنامه گواه این عصبانیت وی از دولت یازدهم است. پیشتر فارس درباره حاشیه سازی ها و بحران زایی های اصلاح طلبان برای دولت اعتدال سخن گفته بود، اما حمله نظری تاجیک به دولت آقای روحانی و «هلو انجیری» خواندن گفتمان آن، توهینی علنی است که پیش از این سابقه نداشته است.
تاجیک با متهم کردن دولت روحانی به نداشتن پایگاه مردمی مینویسد: «حواریون این جریان را عمدتا باید در تکنوکرات ها، بوروکرات ها، و قشری از بازاری ها، تجار و زمینداران جست و جو کرد. فقدان پایگاه اجتماعی گسترده مردمی، این جریان را به نوعی جیره خوار دو جریان اصلی جامعه یعنی راست سنتی و اصلاح طلبی،کرده است و از این رو، این جریان جغرافیای فعالیت خود را در جایی در میانه آن دو قرار داده و در هنگامه تسابق و رقابت سیاسی تلاش می کند در قاب و قالب «هلو انجیری» ظاهر شود تا هلویی ها و انجیری های جامعه را به طرف خود جذب کند».
رئیس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری اصلاحات در پایان نوشته خود، دولت روحانی را یک جریان حکومتی در مقابل جریان مردمی تعریف کرده و تصریح می کند:«این جریان را فاقد عقبه روشنفکری و مدنی می دانم و آن را بیشتر به عنوان یک جریان حکومتی تعریف می کنم تا یک جریان مردمی. لذا بعید می دانم که این جریان از امکان و استعداد تبدیل شدن به یک جریان مدنی -با گفتمانی جدید- در سالیان قدرت خود برخوردار باشد، بنابراین، پیش بینی میکنم که پایان دوره ریاست جمهوری (چهار یا هشت سال) به نوعی پایان دوران فروغ این جریان باشد».
این فحاشی ها علیه دولت یازدهم احتمالا از آن روست که حجت الاسلام روحانی به سیاق طیف آقای تاجیک، حاکمیت دوگانه در کشور به راه نینداخته و برای فتح سنگر به سنگر نظام برنامه ریزی نکرده است؛ شاید این برداشت که روحانی به افراطیون اجازه این دست اقدامات را نیز نخواهد داد، بر عصبانیت آنان افزوده باشد.
تفاوت رویکرد اصلاح طلبان با اصولگرایان نسبت به دولت یازدهم در اینجاست که اصولگرایان هرچند روحانی را یک اصولگرا به معنای تشکیلاتی کلمه نمی دانند، اما چون نظام به وی اعتماد دارد، موفقیت روحانی را موفقیت جمهوری اسلامی دانسته و از وی حمایت می کنند؛ اما افراطیون جریان اصلاحات، در عرض چند ماه به سرعت نشان دادند که اگر دولت یازدهم در کانال براندازی رفتار نکند، در عرصه نظر به آن خواهند تاخت و در عرصه عمل، برای سنگ اندازی در راه موفقیتش خواهند کوشید.