به گزارش 598 به نقل از ايران، صدای شلیک گلوله همه را شوکه کرد، پسر جوانی با حیرت دو دستش را به سر کوبید، باور نمیکرد شوخی با اسلحه و نشانه رفتن به سمت همخدمتیاش مهر خونینی به سرنوشتش خواهد زد.
بیتردید شوخی و گفتار آغشته به طنز غبار خستگی را از تن دور میکند و لحظاتی لبخند را بر چهره مینشاند یا گاهی تنها یک شوخی میتواند طعم تلخ واقعیتهای زندگی را پنهان کند، اما گاهی نیز برخی شوخیهای بیراهه چنان تند و گزنده شده و اوج میگیرند که سرانجام راهی جز پشیمانی ندارند.
میگویند واقعیت کمی تلخ است و اضافه کردن کمی چاشنی شوخی به آن تحمل حقایق تلخ را آسان میکند. هرچند شوخی یک واقعیت اجتماعی است و در بین اعضای خانواده، دوستان و محیطهای اجتماعی شایع است ولی گاهی برخی شوخیها پا را فراتر گذاشته و حتی به حوزه سیاست هم رسیده است. همچنان که بعد از سفر رئیسجمهوری به امریکا رابطه دو کشور هم به میدان شوخی و طنز کشیده شد و جوانان فرصت را غنیمت شمرده و با انواع کامنتها در شبکههای اجتماعی این روابط بینالمللی را در قالب شوخی و مزاح به تصویر کشیدند. اما آنچه در این میان باعث میشود تا یک خط بطلان روی برخی شوخیها بکشیم و هرگز سراغشان نرویم آسیبهای اجتماعی و روانی نهفته در پس آن است.
تا چند سال پیش اگر زن و شوهری با هم دعوا میکردند یک شوخی بین آنها میتوانست غائله را ختم به خیر کند اما امروزه که شاید جدی شدن و خشن شدن محیط اجتماعی هم بیتأثیر نیست حتی یک شوخی ساده هم میتواند به برداشتهای سوئی منجر شود و وضعیت را بدتر از آنچه تصور میشد، پیش ببرد. البته شوخیهای امروزی به چند جملهای که در قالب مزاح باید بیان شوند، بسنده نمیکنند. شوخیهای خطرناک و ترسناک مرسوم بین دانشجویان، سربازان، بچهها و دوستان گاهی حوادث تلخ و ناگواری را رقم میزند. در خبری میخوانیم؛ مرد جوانی قربانی شوخی عدهای از دوستانش شد. ظاهراً مرد جوان که پس از چند سال تلاش خودروی گرانقیمتی را خریداری میکند، دوستان وی به قصد شوخی سوئیچ خودرو را برداشته و آن را در جای دیگری پارک میکنند غافل از این که مرد نگون بخت به خیال اینکه دزد به خودرویش زده سر جایش میخکوب شده و سکته میکند. نگاهی به برخی پروندههای خانوادگی، حوادثی وحتی پروندههای روانشناسی نشان میدهد شوخیهای خارج از حد نه تنها تأثیر طولانی و عمیقی روی رفتار بچهها میگذارد بلکه بنیان خانواده را نیز به نابودی میکشاند.
شکاف عمیق بین فرهنگ رسمی و فرهنگگذار
زهرا روزی جامعهشناس میگوید: تاریخچه طنز و استفاده از ادبیات شوخی در کشور ما قدمت زیادی دارد. همچنان که عبیدزاکانی، سعدی، حافظ و مولانا اشعار خود را در قالب طنز بیان کردهاند. نوع شوخی در هر مقطع زمانی بسته به فرهنگ، گروههای اجتماعی و پروسه زمانی خاص هدایت میشود. برخی نهادهای فرهنگ ساز مانند رسانهها بر هدایت برخی از انواع شوخیها دامن زده و فرهنگ رسمی را در برابر فرهنگ غیر رسمی قرار میدهند، بهطوریکه به نظر میرسد شکاف بین خواستهها و نیازهای فرهنگ عمومی و رسمی با فرهنگ گذار باعث ایجاد سردرگمی شده است تا جایی که افراد طنز و شوخی را خارج از کاربردهای منطقی آن بهکار میبرند.
برخی افراد در جایی که در توانشان نیست حق خویش را بگیرند به شوخی یا طنز و کنایه متوسل میشوند تا حرف خود را بیان کنند اما آنچه مهم است باید در هر نوع شوخی یک منطق کوچک حاکم باشد تا شوخیها خط نخورده و از بین نروند.
شوخی و زیر پاگذاشتن حرمتها
دکتر حسین ابراهیمی مقدم درباره استفاده از شوخیهای افراطی میگوید: هرچند استفاده از فرایند شوخی و شوخ طبعی به عنوان یک مکانیزم خوب برای کاهش استرس و اضطراب پیشنهاد میشود ولی این در صورتی است که شوخی منجر به زیرپاگذاشتن حرمتها نشده و احساس روانی مثبتی را بهوجود آورد بهطوری که فرد با انجام رفتارها و حرکاتی بیشتر انرژی بگیرد نه این که انرژی از دست بدهد. شاید بهخاطر همین ملاحظات است که حتی در بعضی جاها گفته میشود: ز شوخی بپرهیز ای باخرد/ که شوخی تو را آبرو می برد.
این بیت نشان دهنده آن است زمانی که افراد شوخیهای نافرم و افراطی انجام میدهند و منجر به بهوجود آمدن استرسها و حالتهای اضطرابی در دیگران میشوند
نه تنها موقعیت خودشان بلکه طرف مقابلشان را هم از دست میدهند.
کسانی که از اینگونه رفتارها استفاده میکنند یا احتمالاً از بینش و بصیرت کافی برخوردار نیستند و نتیجه کار را نمیتوانند پیشبینی کنند یا اینکه مقدار اندکی از خصوصیات ضد اجتماعی و رفتارهای بزهکارانه دارند. بهعبارت دیگر کسی که از سلامت بهداشت روانی مناسبی برخوردار است از شوخیها و طنزهای مناسبی استفاده میکند و باعث گسترش پیوندهای عاطفی و ارتباطات همدلانه میشود ولی کسی که از شوخیهای نامناسب استفاده میکند، یا به این پختگی دسترسی پیدا نکرده یا همانطور که گفته شد احتمالاً ویژگیهای بیمارگونه را میتوان در وی جستوجو کرد. البته نقش تعالیم اجتماعی، تربیت خانوادگی، عقدهها و ناکامیهای روانی را نباید در استفاده از شوخیهای خطرناک و افراطی
نادیده گرفت.
کودکان قربانیان اصلی شوخیهای ترسناک
دکتر شیرین زینالی روانشناس بالینی کودک و نوجوان درباره آثار مخرب شوخیهای ترسناک بر روان کودکان و نوجوانان میگوید: شوخیهای مناسب برای رشد بچهها خوب است زیرا کودک مفاهیم انتزاعی را یاد گرفته و میتواند بین واقعیت و غیر واقعیت تمایز قائل شود و درک واقعی از موقعیت اجتماعی داشته باشد، اما چنانچه این شوخیها به شوخیهای غیر اخلاقی، غیر اجتماعی و غیر متناسب با سن کودک تبدیل شود بهدلیل عدم درک واقعی وی از مفاهیم عینی و غیر عینی و عدم رشد راهبردها و مهارتهای مقابلهای ممکن است این شوخیها فراتر از توانمندی شناختی کودک باشد و به وی آسیب برساند. بعضی از شوخیهای ترسناک، بچهها را درگیر مشکلات روانی میکند یا اینکه آنها دچار ترسهای شدید مرضی میشوند و نمیتوانند با واقعیتها بهطور کامل کنار بیایند. بچهها با حالتهای شدید روانی، افزایش دمای بدن و فشارخون و ضربان قلب به این نوع آسیب جواب میدهند.
این روانشناس بالینی کودک و نوجوان ادامه میدهد: برخی شوخیهای ترسناکی که بین بچهها رواج دارد باعث میشود بچهها بهشدت مضطرب شوند و نتوانند از پدر و مادرشان جدا شوند. اینجاست که گاهی این ترسها به صورت عمیق در ذهن کودک ثبت شده و نه تنها روی رفتار و روابط فعلی کودک تأثیرمیگذارد بلکه روابط و رفتار آینده او را هم متأثر میکند، بهطوری که آنها با عبور از دوران کودکی و پای گذاشتن در سنین جوانی همین ترس و وحشت را با خود به همراه دارند و همیشه از هرچیز نامفهومی میترسند. بچهها شوخیهای نامناسب را از همدیگر یاد میگیرند زیرا آنها درک و منطق کاملی از مهارتهای اجتماعی ندارند و این رفتارها را در ارتباط با پدر و مادر یا اطرافیانشان استفاده میکنند. بهعنوان مثال برخی بچهها دوست دارند خودشان را بهشکلهای عجیب و غریب و ترسناک درآورده و بهصورت ناگهانی جلوی بچههای دیگر ظاهر شوند یا اینکه حشرات پلاستیکی را جلوی بچههای دیگر پرت میکنند یا حرفهای رکیک را به شوخی بیان میکنند همچنین بچهها حتی ممکن است هنگام شوخی به همدیگر آسیب جسمی بزنند. کشیدن صندلی از زیر
دانش آموزان که یک شوخی خطرناک و رایج در مدرسه است نمونههایی از این شوخیهای خطرناک هستند. در ضمن برخی شوخیها جنبه تحقیری دارند مانند شوخی با خرده فرهنگ، طبقات خانوادگی و اجتماعی و گویشهای مختلف. این نوع شوخیها دریچهاحساس حقارت را در کودکان بارور کرده و چه بسا روابط اجتماعی آنها را مختل میکند.
ضرورت جرم انگاری برخی شوخیها
دکتر محمود روحالامینی جرمشناس و مدرس دانشگاه میگوید: استفاده از شوخیهای خطرناک سابقه طولانی در جامعه ما دارد. این نوع شوخیها در قشری از جامعه مانند سربازان، دانشجویان و قشر کارگر در مواقع بیکاری و تفریح بیشتر به چشم میخورند. شوخی یا طنزهای مسخره و خطرناک انواع مختلفی دارند؛ یک نوع از آن شخصیت فرد را تحقیر میکند بهطوری که فرد در واکنش به آن دست به اقدام خطرناکی میزند.
برخی کشورها مانند فرانسه استفاده از شوخیهای خطرناک را جرم انگاری کردهاست. به عبارتی شوخی کردن در این کشور اقدامی مجرمانه به حساب میآید.
بهعنوان مثال چنانچه فردی در نتیجه شوخی شخصیت طرف مقابلش را تحقیر کند حتی اگر وی رضایت هم داشته باشد این موضوع جرم تلقی میشود به این خاطر در بسیاری موارد شوخیهای ساده به وقوع وضعیتهای خطرناکی منتهی میشوند. هل دادن از روی پلکان، تاب دادن روی پتو هرچند با رضایت طرف مقابل صورت بگیرد چون ممکن است آثار زیانباری را ناخواسته به همراه داشته باشد در قوانین فرانسه جرم انگاشته شده است. حال آنکه در کشور ما شوخیهای خطرناک جرم محسوب نشده و چنانچه آثار منفی در پی داشته باشد با طرح دعوی شکایت طرف مقابل قابل پیگیری است.
شوخیهای مرگ آفرین
نمونهای از شوخیهای خطرناک را میتوان در میان برخی سربازان و شوخی با اسلحه مشاهده کرد. چه بسا عدهای از سربازان در اثر همین شوخیهای خطرناک و در عین حال پیش پا افتاده به تصور این که تیری داخل اسلحه نیست، لوله آن را به سمت سرباز دیگری نشانه میگیرند و آنگاه که صدای شلیک مرگرا میشنوند تازه پی به عمق فاجعه میبرند یا نمونه دیگر از این نوع شوخیها که شاید هر روز در خیابان با آن رو به رو میشوید کشیدن ترمز دستی دور میدان با سرعتهای بالاست که تصادفهای خونین را رقم میزند. دکتر روح الامینی دراین باره به یک حادثه باورنکردنی اشاره کرده و اظهار داشت: سال گذشته در یکی از شهرستانهای استان کرمان شکارچی به خیال خود که اسلحه خالی از تیر است آن را به سوی دوستش نشانه گرفت و وی را قربانی یک شوخی مرگبار کرد.
وی میگوید: کشف این گونه جرایم بجز در محیطهای نظامی و بین سربازان سخت است و موقعی نتایج این شوخیهای مرگبار و خطرناک آشکار میشود که آثار زیانبار آن منتهی به قتل و ضرب و جرح شود.
شوخیهایی مانند برداشتن تلفن همراه و چککردن اطلاعات شخصی طرف مقابل یا کنجکاوی در صفحه شخصی رایانه، امروزه در جامعه ما خیلی رواج یافته است. شاید بتوان گفت یکی از دلایل اصلی استفاده از این نوع شوخیها نبود میزان کافی محیط تفریحی است و به همین خاطر جوانان خود را با این شوخیها سرگرم میکنند. در پایان باید گفت اگر چه شوخی با روحیه ما ایرانیها گره خورده ولی باید افراد جامعه را از آثار مخرب شوخیهای خطرناک آگاه کرد.