. گفت‌وگوي ما با ميناوند درباره سريال پژمان بود، او در اين روزها با آدم‌هاي مختلفي حرف زده و نظر کليت جامعه فوتبال را هم در اين‌باره گرفته است. حرف‌هاي ميناوند را بخوانيد ... او انتقادهايي دارد که قاعدتا خواندنش براي شما جذاب خواهد بود.
پژمان جمشيدي رفيق من است
قبل از هر چيز بايد بگويم پژمان جمشيدي دوست خوب و رفيق صميمي من است. ما از زمان تيم ملي با هم رابطه خوبي داريم و اتفاقا پژمان راجع به اين سريال با من تماس گرفته بود. من همين چند وقت پيش قبل از پخش سريال پژمان مفصل با او صحبت کردم، بنابراين اگر حرفي زده مي‌شود بحث انتقاد از شخص پژمان نيست.
کاش پژمان فوتباليست نبود
همه اين را مي‌گويند که پژمان بازي خوبي در اين سريال کرده است و من هم با اين موضوع موافقم واقعا او از پس نقش برآمده و نشان مي‌دهد در اين مسير جديد موفق خواهد شد. ولي کاش پژمان هيچ وقت فوتباليست نبود و در بازيگري پيش مي‌رفت. من به عنوان يک دوست حرف مي‌زنم؛ او بازيکن تيم ملي است ؛چيزي که مرتبا در اين سريال مورد تمسخر قرار مي‌گيرد در حالي که اگر کسي فقط يک بار هم پيراهن تيم ملي را بپوشد حسابش با بقيه فوتباليست‌ها جداست . يادمان باشد از بين 70-80 ميليون ايراني در مقاطع خاص زماني فقط 22 نفر هستند که شاکله يک تيم ملي را تشکيل مي‌دهند، پژمان هم جزو اين آدم‌ها بوده و به قول خودش يک گل ملي هم دارد. پس او متعلق به خودش نيست و به هر حال بخشي از حضورش را به مردم و فوتبال بدهکار است. باز هم مي‌گويم کاش پژمان فوتباليست نبود و اين نقش را يک هنرپيشه بازي مي‌کرد.
توي سر بازيکن تيم ملي مي زنند!
يکي از شوخي‌هايي که خيلي در اين سريال تکرار شده، يک نفر مدام توي سر پژمان جمشيدي مي‌زند. من واقعا نمي‌دانم اين شوخي بانمکي است يا نه ولي براي من هم به عنوان يک دوست و هم به عنوان يک هم تيمي وجه آزاردهنده‌اش خيلي بيشتر است. حالا البته به شما خواهند گفت که بابا موضوع طنز است اما واقعيتش اين است که اين تصوير از طريق طنز در ذهن مردم جا مي‌افتد و نتيجه خوبي هم ندارد.
کدام فوتباليست پشت نيسان مي‌نشيند
درست است که سريال طنز است اما در اغراق هم بايد انصاف داشت. خدا وکيلي کدام فوتباليست که حاضر بشود برود پشت نيسان بنشيند وبراي تيم گرفتن با گوسفند مسافتي را طي کند؟ اتفاقا بازيگران سينما ممکن است اين کار را بکنند چون گاهي مواقع شغلشان ايجاب مي‌کند اما من در همه دوران فوتبالم به چنين نمونه‌اي برنخوردم حتي ضعيف‌ترينشان.حتي موضوع تيم استقلال اهواز هم اين نبود ... همه مي‌دانند فوتباليست‌ها به خصوص در سطحي که پژمان بوده غرور دارند و حداقل در اين زمينه خيلي مراقب خودشان هستند.
اگر نخواهم زياده روي کنم بايد بگويم که اين تصاوير توهيني به فوتباليست‌ها که از طرف يک خودي انجام مي‌شود.
حميد درخشان بزرگ ماست
حميد درخشان در اين مملکت کم کسي نبوده است، همه ما متولدين دهه 50 و پرسپوليسي‌ها به عشق او به ورزشگاه مي‌رفتيم . من واقعا از حميدخان تعجب کردم که در اين سريال حاضر شده. ايشان آدم بزرگي در فوتبال ما هستند و مربي خوبي هم هستند، نيازي هم ندارند که جلوي دوربين بروند . البته شايد دلشان خواسته تجربه کنند، شايد هم هر چيز ديگري ... ولي من به عنوان يک طرفدار پرسپوليس که عاشق حميد درخشان بودم واقعا تعجب کردم از اين که او جلوي دوربين آمده و در يک سريال کمدي بازي مي‌کند. البته شايد هم نظر من غلط باشد ولي آدم‌هايي در حد حميد درخشان بايد مواظب تصوير بيروني‌شان باشند. شايد براي يک فوتباليست جوان خيلي مهم نباشد که در اين سريال بازي کنند اما براي آدم جا افتاده‌اي مثل درخشان چي؟!
رهبري‌فرد نيازي به اين کارها نداشت
حضور بهروز رهبري‌فرد هم در اين سريال جالب است، بهروز البته هميشه بازيکن ممتازي بود و نيازي نداشت اين کارهايي که در سريال مي‌کند رادر دوران فوتبالش انجام بدهد، با اين حال نمي‌دانم چه اتفاقي افتاده که برود نقش آدمي را ايفا کند که مثلا براي حضور در يک تيم فوتبال تن به هر ذلتي مي‌دهد. البته بهروز هم نقش‌اش را خوب بازي کرده و شايد او هم مثل پژمان قصد دارد در سينما و تلويزيون به کارش ادامه دهد.
بدشانسي اين چيزهايي که درباره فوتباليست‌ها ساخته مي شود مصادف شده با اتفاقات موضوع داوري و اين دعواها و همين مسئله کار را خراب‌تر کرده است. مي‌ترسم چند وقت ديگر مجبور بشويم با ماسک در خيابان رفت و آمد کنيم.
به خدا اغراق نمي‌کنم، شما برويد ببينيد فوتباليست‌هايي که هنوز غرور آفرين هستند مي‌توانند مردم را به بهانه شادي دور هم جمع کنند چه چهره‌اي در ذهن مردم دارند.
پژمان جان نمي‌شد با گوسفند پشت وانت ننشيني
البته سبک سريال‌هاي طنز يک جوري است که هر دفعه بايد يک قشري را سوژه کنند. اما مثلا سريال ساختمان پزشکان کار قبلي آقاي سروش صحت پزشکان را مسخره نمي کرد. الان از اين سريال اين بو به مشام مي‌رسد، بوي مسخره کردن. من به خود پژمان هم گفتم آن پلان پشت وانت مي‌توانست حداقل کمي رقيق بشود. آيا پژمان نمي‌توانست با گوسفند پشت نيسان ننشيند ؟ يا بهروز رهبري‌فرد چه لزومي داشت که براي نشان دادن پاچه خاري روي زمين غلط بزند.
از مرحوم حجازي تا علي پروين و بقيه
امروز ناصر حجازي در ذهن مردم چه جايگاهي دارد؟ آيا او هم با مشکلاتي که در اين سريال به آن اشاره شده دست به گريبان بوده؟ صددرصد جواب منفي است . مردم آنهايي را که بايد بشناسند مي‌شناسد و اين‌جور نيست که هر فوتباليستي فوتبال را کنار گذاشت به خاک بيفتد.
چه خوب بود که اين وجه ماجرا را هم نشان مي‌دادند تا کمي از اعصاب خردي فوتبالي‌ها کم بشود.
از شوکران تا سکوت
بهروز افخمي که فيلم شوکران را ساخت، پرستارها اعتصاب کردند. تازه آن يک فيلم سينمايي بود و خانم هديه تهراني که در آن بازي مي‌کرد نقش خيلي منفي‌اي نداشت و فقز يک موقعيت را نشان مي‌داد ولي پخش آن فيلم با واکنش شديد جامعه پرستاري مواجه شد. من کاري ندارم که آنها کارشان درست بود يا نه، قصد من اين بود که بگويم در همه صنف‌ها در زمينه اين مسائل حساسيت وجود دارد ولي فوتباليست‌ها خيلي نگران اين چيزها نيستند . البته يادم هست يک بار جواد کاظميان در نود به يک سريال که مضمونش مسخره کردن فوتباليست‌ها بود واکنش نشان داد اما اين واکنش‌ها خيلي جدي نبوده و حالا مي‌بينيم که تمسخر فوتباليست‌ها هم عادي شده.
از ماست که بر ماست
در اين روزها هر جا مي‌روم صحبت از دعواي مايلي‌کهن و علي دايي است .آقاي مايلي‌کهن استاد و سرمربي من است و من بسيار به ايشان مديونم، علي دايي هم رفيق و همبازي ما. من مي‌خواستم اين دو نفر دست از اين دعوا بردارند و اين حرف‌ها را تمام کنند ...چقدر دعوا؟! چقدر فحش و فضيحت؟ بابا اين تماشاگر بدبخت پرسپوليس مگر چه گناهي کرده که مدام بايد دعواي دو چهره معروف تيمش را در رسانه‌ها ببيند؟
سر جدتان بي‌خيال بشويد و تمامش کنيد. همين کارها باعث مي‌شود که از هر طرف بخوريم و صدايمان هم در نيايد.
قبل از هر چيز بايد بگويم پژمان جمشيدي دوست خوب و رفيق صميمي من است. ما از زمان تيم ملي با هم رابطه خوبي داريم و اتفاقا پژمان راجع به اين سريال با من تماس گرفته بود. من همين چند وقت پيش قبل از پخش سريال پژمان مفصل با او صحبت کردم، بنابراين اگر حرفي زده مي‌شود بحث انتقاد از شخص پژمان نيست.
کاش پژمان فوتباليست نبود
همه اين را مي‌گويند که پژمان بازي خوبي در اين سريال کرده است و من هم با اين موضوع موافقم واقعا او از پس نقش برآمده و نشان مي‌دهد در اين مسير جديد موفق خواهد شد. ولي کاش پژمان هيچ وقت فوتباليست نبود و در بازيگري پيش مي‌رفت. من به عنوان يک دوست حرف مي‌زنم؛ او بازيکن تيم ملي است ؛چيزي که مرتبا در اين سريال مورد تمسخر قرار مي‌گيرد در حالي که اگر کسي فقط يک بار هم پيراهن تيم ملي را بپوشد حسابش با بقيه فوتباليست‌ها جداست . يادمان باشد از بين 70-80 ميليون ايراني در مقاطع خاص زماني فقط 22 نفر هستند که شاکله يک تيم ملي را تشکيل مي‌دهند، پژمان هم جزو اين آدم‌ها بوده و به قول خودش يک گل ملي هم دارد. پس او متعلق به خودش نيست و به هر حال بخشي از حضورش را به مردم و فوتبال بدهکار است. باز هم مي‌گويم کاش پژمان فوتباليست نبود و اين نقش را يک هنرپيشه بازي مي‌کرد.
توي سر بازيکن تيم ملي مي زنند!
يکي از شوخي‌هايي که خيلي در اين سريال تکرار شده، يک نفر مدام توي سر پژمان جمشيدي مي‌زند. من واقعا نمي‌دانم اين شوخي بانمکي است يا نه ولي براي من هم به عنوان يک دوست و هم به عنوان يک هم تيمي وجه آزاردهنده‌اش خيلي بيشتر است. حالا البته به شما خواهند گفت که بابا موضوع طنز است اما واقعيتش اين است که اين تصوير از طريق طنز در ذهن مردم جا مي‌افتد و نتيجه خوبي هم ندارد.
کدام فوتباليست پشت نيسان مي‌نشيند
درست است که سريال طنز است اما در اغراق هم بايد انصاف داشت. خدا وکيلي کدام فوتباليست که حاضر بشود برود پشت نيسان بنشيند وبراي تيم گرفتن با گوسفند مسافتي را طي کند؟ اتفاقا بازيگران سينما ممکن است اين کار را بکنند چون گاهي مواقع شغلشان ايجاب مي‌کند اما من در همه دوران فوتبالم به چنين نمونه‌اي برنخوردم حتي ضعيف‌ترينشان.حتي موضوع تيم استقلال اهواز هم اين نبود ... همه مي‌دانند فوتباليست‌ها به خصوص در سطحي که پژمان بوده غرور دارند و حداقل در اين زمينه خيلي مراقب خودشان هستند.
اگر نخواهم زياده روي کنم بايد بگويم که اين تصاوير توهيني به فوتباليست‌ها که از طرف يک خودي انجام مي‌شود.
حميد درخشان بزرگ ماست
حميد درخشان در اين مملکت کم کسي نبوده است، همه ما متولدين دهه 50 و پرسپوليسي‌ها به عشق او به ورزشگاه مي‌رفتيم . من واقعا از حميدخان تعجب کردم که در اين سريال حاضر شده. ايشان آدم بزرگي در فوتبال ما هستند و مربي خوبي هم هستند، نيازي هم ندارند که جلوي دوربين بروند . البته شايد دلشان خواسته تجربه کنند، شايد هم هر چيز ديگري ... ولي من به عنوان يک طرفدار پرسپوليس که عاشق حميد درخشان بودم واقعا تعجب کردم از اين که او جلوي دوربين آمده و در يک سريال کمدي بازي مي‌کند. البته شايد هم نظر من غلط باشد ولي آدم‌هايي در حد حميد درخشان بايد مواظب تصوير بيروني‌شان باشند. شايد براي يک فوتباليست جوان خيلي مهم نباشد که در اين سريال بازي کنند اما براي آدم جا افتاده‌اي مثل درخشان چي؟!
رهبري‌فرد نيازي به اين کارها نداشت
حضور بهروز رهبري‌فرد هم در اين سريال جالب است، بهروز البته هميشه بازيکن ممتازي بود و نيازي نداشت اين کارهايي که در سريال مي‌کند رادر دوران فوتبالش انجام بدهد، با اين حال نمي‌دانم چه اتفاقي افتاده که برود نقش آدمي را ايفا کند که مثلا براي حضور در يک تيم فوتبال تن به هر ذلتي مي‌دهد. البته بهروز هم نقش‌اش را خوب بازي کرده و شايد او هم مثل پژمان قصد دارد در سينما و تلويزيون به کارش ادامه دهد.
بدشانسي اين چيزهايي که درباره فوتباليست‌ها ساخته مي شود مصادف شده با اتفاقات موضوع داوري و اين دعواها و همين مسئله کار را خراب‌تر کرده است. مي‌ترسم چند وقت ديگر مجبور بشويم با ماسک در خيابان رفت و آمد کنيم.
به خدا اغراق نمي‌کنم، شما برويد ببينيد فوتباليست‌هايي که هنوز غرور آفرين هستند مي‌توانند مردم را به بهانه شادي دور هم جمع کنند چه چهره‌اي در ذهن مردم دارند.
پژمان جان نمي‌شد با گوسفند پشت وانت ننشيني
البته سبک سريال‌هاي طنز يک جوري است که هر دفعه بايد يک قشري را سوژه کنند. اما مثلا سريال ساختمان پزشکان کار قبلي آقاي سروش صحت پزشکان را مسخره نمي کرد. الان از اين سريال اين بو به مشام مي‌رسد، بوي مسخره کردن. من به خود پژمان هم گفتم آن پلان پشت وانت مي‌توانست حداقل کمي رقيق بشود. آيا پژمان نمي‌توانست با گوسفند پشت نيسان ننشيند ؟ يا بهروز رهبري‌فرد چه لزومي داشت که براي نشان دادن پاچه خاري روي زمين غلط بزند.
از مرحوم حجازي تا علي پروين و بقيه
امروز ناصر حجازي در ذهن مردم چه جايگاهي دارد؟ آيا او هم با مشکلاتي که در اين سريال به آن اشاره شده دست به گريبان بوده؟ صددرصد جواب منفي است . مردم آنهايي را که بايد بشناسند مي‌شناسد و اين‌جور نيست که هر فوتباليستي فوتبال را کنار گذاشت به خاک بيفتد.
چه خوب بود که اين وجه ماجرا را هم نشان مي‌دادند تا کمي از اعصاب خردي فوتبالي‌ها کم بشود.
از شوکران تا سکوت
بهروز افخمي که فيلم شوکران را ساخت، پرستارها اعتصاب کردند. تازه آن يک فيلم سينمايي بود و خانم هديه تهراني که در آن بازي مي‌کرد نقش خيلي منفي‌اي نداشت و فقز يک موقعيت را نشان مي‌داد ولي پخش آن فيلم با واکنش شديد جامعه پرستاري مواجه شد. من کاري ندارم که آنها کارشان درست بود يا نه، قصد من اين بود که بگويم در همه صنف‌ها در زمينه اين مسائل حساسيت وجود دارد ولي فوتباليست‌ها خيلي نگران اين چيزها نيستند . البته يادم هست يک بار جواد کاظميان در نود به يک سريال که مضمونش مسخره کردن فوتباليست‌ها بود واکنش نشان داد اما اين واکنش‌ها خيلي جدي نبوده و حالا مي‌بينيم که تمسخر فوتباليست‌ها هم عادي شده.
از ماست که بر ماست
در اين روزها هر جا مي‌روم صحبت از دعواي مايلي‌کهن و علي دايي است .آقاي مايلي‌کهن استاد و سرمربي من است و من بسيار به ايشان مديونم، علي دايي هم رفيق و همبازي ما. من مي‌خواستم اين دو نفر دست از اين دعوا بردارند و اين حرف‌ها را تمام کنند ...چقدر دعوا؟! چقدر فحش و فضيحت؟ بابا اين تماشاگر بدبخت پرسپوليس مگر چه گناهي کرده که مدام بايد دعواي دو چهره معروف تيمش را در رسانه‌ها ببيند؟
سر جدتان بي‌خيال بشويد و تمامش کنيد. همين کارها باعث مي‌شود که از هر طرف بخوريم و صدايمان هم در نيايد.
اخبار ویژه
در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران؛
بحران انرژی در سایه اختلافات نفت و نیرو؛
سکوت اصلاحطلبان
نظرات بینندگان
جدیدترین اخبار پربازدید ها
