دروازه بان ایرانی – آلمانی باشگاه اینتراخت براونشوایگ پیش از ظهر چهارشنبه با خبرنگاران و عکاس خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) روانه برج میلاد شد تا پس از 15 سال بار دیگر تهران را تماشا کند البته بالاتر از هر زمان دیگری!
دانیال 25 ساله حاصل پیوند پدری ایرانی از اهالی اصفهان و مادری لهستانی است و در شهر "گیسن" آلمان به دنیا آمده. هر چند دانیال زبان پدری را فرا نگرفته ولی پدر با وجود بیست و هشت سالی که به سرزمین ژرمن ها مهاجرت کرده، فارسی را هنوز با لهجه اصفهانی صحبت می کند.
داوری در گفت و گویش با ایسنا بیش و پیش از هر چیز بسیار آرام، ساده و واقع بین به نظر می رسید. چه زمانی که از نیمکت نشینی اش در سیستم چرخشی براونشوایگ صحبت می کرد و چه زمانی که حرف از انتقادها از او در مقطعی از فصل جاری صحبت به میان آمد. برق چشم هایش آن هنگام که از خانواده و بستگانش تعریف می کرد، تماشایی بود.
متن پرسش و پاسخ 90 دقیقه ای ایسنا با دانیل داوری در زیر می آید:
شهرآورد تهران
درباره بازی میان استقلال و پرسپولیس چیزهایی شنیده ام. این که دو تیم هواداران زیادی دارد و این که همیشه بازی های دو تیم حساس بوده اند.
الگوی دروازه بانی
ینس لمان دروازه بانی بود که از او بسیار خوشم می آمد. سبک دروازه بانی او بسیار مدرن بود و همین عامل باعث شده است که از سبک دروازه بانی او را بسیار بپسندم. هر چند اولیور کان هم دروازه بان بسیار خوبی بود و یکی از بهترین های دنیا ولی سبک کار لمان را به خاطر مدرن بودنش بیشتر می پسندیدم.
تابستان افسانه ای
نقطه عطفی در فوتبال آلمان بود. شروعی تازه برای فوتبال آلمان. بازی های خوب تیم ملی آلمان در آن رقابت ها هیجان زیادی را به هوادارانش بخشید و تماشاگران هم با حمایت پرشور از تیم ملی آلمان پاسخ بازی های خوب تیم ملی را دادند. شور و هیجان جام جهانی در تابستان 2006 فراموش ناشدنی و به یاد ماندنی بود. یکی از دلایل آن شور و هیجان و افسانه ای شدن آن تابستان این بود که فوتبال آلمان دوران افتش را سپری می کرد و کسی از این تیم انتظار چنین نمایشی را نداشت.
نخستین برد بوندسلیگایی
ما تیم خوبی هستیم ولی دیگر تیم ها بسیار بهتر از ما هستند. به نسبت دیگر تیم ها هنوز نیاز به کار و تجربه بیشتر داریم.
انتقاد
باید با آنها سر کرد و کنار آمد. وقتی اشتباهی از تو سر می زند باید آماده شنیدن انتقادها باشی درست همانند تعریف و تمجیدها پس از بازی های خوب و درخشان.
نخستین حضور بوندسلیگایی
فوق العاده است. بوندسلیگای یک و دو هرگز قابل مقایسه نیست. جو ورزشگاه ها در بوندسلیگای یک بسیار خاص و منحصر به فرد است. تصور کنید بازی برابر بوروسیا دورتموند یا بایرن مونیخ در حضور 80 هزار تماشاگر در ورزشگاه. جو ورزشگاه واقعا به یادماندنی است. بازی مان در دورتموند بسیار متفاوت بود و هرگز آن بازی و جوی که تماشاگران در ورزشگاه ایجاد کرده بودند، فراموش نمی کنم.
سیستم چرخشی
دروازه بان ها همیشه دوست دارند در همه بازی ها به میدان بروند و به سیستم چرخشی چندان روی خوش نشان نمی دهند ولی در براونشوایگ این سیستم برقرار است و با نظر سرمربی بر سر این موضوع مشکلی ندارم. پتکوویچ، دیگر دروازه بان ما بسیار باتجربه بوده و گلر بسیار خوبی است.
تیم ملی و باشگاه مورد علاقه
ندارم. نه تیم ملی خاصی مورد علاقه خاص من است نه باشگاه خاصی. بیشتر از فوتبال لذت می برم تا تیمی خاص.
حضور در فوتبال باشگاه ایران
شاید روزی لیگ برتر ایران را هم تجربه کنم. در فوتبال همه چیز شدنی و ممکن است. بر همین اساس شاید روزی درون دروازه تیمی ایرانی بایستم ولی در حال حاضر در بوندسلیگا و براونشوایگ هستم.
فاکتورهای خاص دروازه بانی
یک دروازه بان بیش از هر چیز باید از توان بازی خوانی و تصمیم گیری بالایی برخوردار باشد. در کنار دیگر ویژگی ها این یکی از مهم ترین هاست. تو در روی خط باید بدانی و پیش بینی کنی آن جلو چه خبر بوده و چه در حال رخ دادن است. باید از دید خوبی هم برخوردار باشی.
رقیبان در تیم ملی ایران
دروازه بان های خوبی در تیم ملی ایران داریم. رحمان احمدی را در اردوهای قبلی هم دیده بودم. او دروازه بان خوب و با تجربه ای است. سبک کار و تمرین او و دیگر دروازه بان ها در تیم ملی کمی متفاوت است ولی روی هم رفته در تیم ملی دروازه بان های خوبی داریم.
پیراهن شماره یک تیم ملی
به آن فکر نمی کنم. دوست دارم که این پیراهن را بپوشم ولی این دست من نیست. من باید کار خودم را بکنم و توان و عملکرد خودم را در تمرین و بازی های باشگاهی نشان بدهم. امیدوارم با تیم ملی فوتبال به جام جهانی 2014 برزیل بروم و در تیم ملی بازیکن موثری باشم.
سیدمهدی رحمتی
می دانم دروازه بان استقلال تهران است ولی از آن جا که بازی های باشگاهی ایران را چندان دنبال نمی کنم، درباره او چیز زیادی نمی دانم.
بازنشستگی و مربیگری
هنوز جوان هستم و 25 سال بیشتر ندارم. تا بازنشستگی ام زمان زیادی باقی مانده است ولی بدم نمی آید بعد از بازنشستگی وارد دنیای مربیگری شوم. به مربیگری هم فکر می کنم.
سرگرمی
در کنار فوتبال به بسکتبال هم علاقمندم و گاهی که فرصت داشته باشم بازی هم می کنم. اهل مطالعه هم هستم و گهگاه کتاب هم می خوانم.
فوتبال آسیا و اروپا
چیز زیادی درباره فوتبال آسیا نمی دانستم ولی به خاطر جام جهانی خواندن درباره فوتبال قاره آسیا را شروع کرده ام.
تهران دیروز و امروز
15 سال پیش که به تهران آمدم سن و سال زیادی نداشتم و زمان زیادی هم در این شهر نبودم ولی به نسبت آنچه به یادم مانده، تهران در این مدت تغییرات زیادی کرده است. هرگز فکرش را هم نمی کردم تهران به این اندازه بزرگ باشد. شنیده بودم که تهران شهر بسیار بزرگ و پر جمعیتی است ولی هرگز فکرش را هم نمی کردم تهران این اندازه بزرگ باشد و وسعت و جمعیت داشته باشد. باید بگویم رانندگی در تهران هم بسیار سخت و فاجعه آمیز است.
کارلوس کی روش
مربی بسیار بزرگ و سرشناسی است. حتی پیش از حضور او در تیم ملی ایران هم نامش را شنیده بودم. او بسیار باهوش و موفق و به کارش وارد است. حضور در منچستریونایتد در کنار سر آلکس فرگوسن نکته کوچکی نیست. دعوتم به تیم ملی از سوی او انگیزه ای مضاعف بود ولی اگر این دعوت از سوی هر فرد دیگری به عنوان سرمربی تیم ملی صورت می گرفت، باز هم آن را می پذیرفتم و آماده بازی در تیم ملی ایران بودم. دعوت کی روش انگیزه ای دو چندان برای من بود.
تیم ملی ایران
باید واقع بین بود. در آلمان دروازه بان های خوب زیادی وجود دارند که شانس حضور در تیم ملی را کم و کمتر می کند. پیشنهاد بازی در تیم ملی ایران رسید و آن را پذیرفتم ولی این تنها دلیل نبود. وابستگی به سرزمین پدری هم در پذیرش این پیشنهاد نقش داشت. پدرم ایرانی است و بسیاری از بستگان و خانواده ام هم در ایران زندگی می کنند. همین حالا هم در خانه مادربزرگم در ولنجک هستیم. وجود این پیوندها عاطفی و وابستگی ها هم در گرفتن این تصمیم موثر بودند.
در جام جهانی 2006 پیراهن تیم ملی ایران را تهیه کرده بوده و طرفدار تیم ملی بودم. متاسفانه برای تماشای بازی به ورزشگاه نرفتیم ولی از تلویزیون بازی های تیم ملی را تماشا می کردم.
لژیونرهای ایرانی بوندسلیگا
بازی های بسیاری از آنها را به یاد ندارم. از میان آنها با وحید هاشمیان کم و بیش در ارتباط هستم ولی می دانم مهدی مهدوی کیا در هامبورگ و علی دایی و علی کریمی در بایرن بازیکنان موفقی بودند.
اشکان دژآگه
بازیکن بسیار خوبی است. متاسفانه دچار آسیب دیدگی شد و مدتی از فوتبال دور ماند. بعد از پذیرش پیشنهاد بازی در تیم ملی ایران با او دراین باره صحبت کردم.
دوست صمیمی
با رضا (قوچان نژاد) رابطه نزدیکی دارم و با او بسیار راحت تر هستم. با جواد نکونام و آندرانیک تیموریان هم صمیمی هستم. نکونام بعد از حضورم در تیم ملی ایران چند بار به من پیامک داد.
ایران
هیجان زیادی برای دیدن ایران داشتم. در هواپیما که بودم به خانواده ام فکر می کردم. مدت ها بود بسیاری از آنها را ندیده بودم و دوست داشتم هر چه زودتر آنها را از نزدیک ببینم. مردم ایران را هم در همین چند برخورد کوتاه گرم و خوش برخورد دیدم. می دانم فوتبال در ایران بسیار پرطرفدار است. این را در فرودگاه از حضور خبرنگاران و همچنین در تمرین ها فهمیدم.
جهنم سئول
آن بازی را از تلویزیون تماشا کردم. بازی بسیار دشوار و پرهیجانی بود. ایران در آن بازی شانس هم آورد ولی تنها با بخت و اقبال به جام جهانی نرفت. تلاش و کوشش بازیکنان هم در رفتن به جام جهانی نقش و تاثیر داشت. مگر می شود تنها با شانس و اقبال به موفقیت رسید؟
حریف مورد علاقه
دوست ندارم تیم ملی ایران با آلمان در یک گروه قرار بگیرد. آلمان تیم بسیار خوبی است و یکی از مدعیان قهرمانی در جام جهانی 2014. دوست دارم با تیم دیگری همگروه شویم. می خواهم در جام جهانی موفق باشیم و مهاجمان ما در گلزنی موفق باشند. شاید این کار در مقابل آلمان سخت تر باشد. در نهایت این که تمام تیم هایی که در جام جهانی برزیل سرگروه می شوند قدرتمند هستند و نمی شود آرزو کرد با تیمی آسان همگروه شویم. از رویارویی تیم ملی با آلمان در جام جهانی 1998 چیزی یادم نیست ولی بازی دوستانه سال 2005 را کمابیش به یاد دارم.
خانواده
از دیدن دوباره آنها پس از این همه سال بسیار خوشحالم. می خواهم باعث افتخار آنها باشم. دیدن خانواده و بستگان برایم بسیار خاص و بااهمیت بوده و هست. امیدوارم بتوانم با موفقیتم آنها را خوشحال کنم.