به گزارش 598 به نقل از سایت گل –
حالا دو هفتهای است که موضوع فساد در فوتبال مثل موجی بلند ما را به هر
جا که میخواهد میبرد و به هر جا که میخواهد میکوبد اتفاقی از پس یک
بازی حساس فوتبال در اصفهان و یک تصمیم عجیب از طرف داور. ابتدا همه چیز یک
حمله عصبی بعد از شکست به نظر میرسد اما حالا بیش از 15روز است که همه
منتظریم بالاخره اتفاق بزرگی درفوتبال بیفتد و در یک محاکمه صحرایی حکم به
مجازات دسته جمعی خاطیان فوتبال در ایران داده بشود. اما آیا این اتفاق رخ
خواهد داد؟ آیا فوتبال ایران و تماشاگرانش ظرفیت پذیرش با حقیقت را خواهند
داشت؟ و آیا فدارسیون فوتبال ایران شجاعت محروم کردن خاطیان پرتعداد
احتمالی را دارد؟
1.
احتمالا بخش مهمی از فساد در فوتبال ایران سر در آبشخور فوتبال دولتی
دارد. فوتبال بیدرآمد، بیحساب و کتاب است. اگر شما مدیر یک تیم
بیتماشاگر باشید که برای خرید یک بازیکن نه چندان ممتاز و فاقد کیفیت
بالای 500 میلیون تومان هزینه میکنید طبیعی است که میتوانید مبلغ بسیار
پایینتر از این را صرف مسائل دیگر کنید، چیزهایی که به نتیجهگیری تیم شما
کمک میکند.
مسئله را ساده کنیم: یک تیم فوتبال، بدون تماشاگر در لیگ
برتر حضور دارد تیم طرفداری ندارد، درآمدی ندارد، توجه خاصی به آن
نمیشود، برد تبلیغاتی ندارد، بازیکن نمیسازد و ... اما این تیم منبع مالی
دارد(یعنی از جایی و از محل درآمدی دیگر برایش بودجه در نظر گرفته شده)
مدیر دارد و مربی و بازیکن.همین. شما اگر مدیر چنین تیمی باشید چه میکنید؟
اول کار، قطعا ایدهها بلندپروازانه و آرمانخواهانه است اما واقعیات همان
سکوهای بدون تماشاگر است و اینکه آنها که بودجه تیم شما را مصوب کردهاند
حالا انتظار نتیجهگیری دارند. وقتی تیم دولتی است و بیهوادار و بیهدف و
آرمان، طبعا عملکرد یک مدیر تنها با نتیجه سنجیده میشود. پس مدیر میتواند
برای حفظ خود هم که شده به سمت چیزهای غیرمعمول برود، گاهی جادوگری، گاهی
رشوه به داور، گاهی بستن با خبرنگار و ... هر آنچه از مصادیق فساد در
فوتبال هستند.
2.
نه این که در فوتبال خصوصی این چیزها نباشد. نه، در همه جا فساد هست بخصوص
که در فوتبال پای گردشهای مالی میلیون دلاری در میان است.(مثالش میشود
اعطای میزبانی جام جهانی قطر توسط فیفا) اما فوتبال خصوصی براساس قواعد خاص
خود پایه گذاری شده است. تیمها ریشه محلی دارند، سابقه دارند، علاقمند
دارند و تماشاچی. ممکن است اسم یک تیم واتفورد باشد و 10هزار نفر پیگیری
نتایجش باشند و ممکن است یک تیم منچستریونایتد که میلیونها طرفدار در همه
جای دنیا دارد. این دو اما با یک روش به فعالیت ادامه میدهند، اینکه
نفسشان با نفس هوادار گره خورده، اینکه مخارج و درآمدشان متناسب است. اینکه
خود را با مخاطب تعریف میکنند.
مثلا در خارج از ایران (منظور کشورهای
توسعه یافته) کسی به بهانه سرگرمیسازی یا تبلیغ برند تیمی را خلق نمیکند
که در ورزشگاه خالی به میدان برود. چه، نمیارزد که شما تیمی بسازید که
مخاطبش وجود خارجی ندارد. آنجا از شما میپرسند(در واقع شما از خودت
میپرسی) فوتبال برای کی و برای چه؟!
3.
اقتصاد از همه چیز مهمتر است. این جمله مارکس نظریهپرداز مشهور آلمانی در
فوتبال نمود عینی دارد. فوتبال ورزشی است که با استفاده از اقبال عمومی،
خرج خود را در میآورد و باشگاهها بنگاههای کوچک و بزرگ اقتصادی هستند.
انگار که مدیر آن باشگاه قرار است کارخانهای را اداره کند، محصولی را به
بازار عرضه کند . پس همه چیز با حساب و کتاب است. همین جا هم هست که پای
ناظران وسط میآید، یعنی نهادهای مالیاتی و نظارتی به گردش پول باشگاه و
البته کلیت گردش مالی در فوتبال یک کشور نظر دقیقا دارند تا ابهامی اتفاق
نیفتد .بنابراین یک مدیر باشگاه در چنین فضایی به دشواری میتواند از منابع
غیر برای خرید بازیکن، مربی، داور، روزنامهنگار، ناظر و ... هزینه کند.
چرا که صرفنظر از اینکه این روشی مذموم و غیراخلاقی است، حساب و کتاب هم
وجود دارد و شما مدیر پاسخگوی مخارج هستید.
4.
حالا برمیگردیم به ایران، کمربندها را ببندید. مهمترین باشگاه فوتبال
ایران، پرسپولیس با مخارجی نزدیک به 50میلیارد تومان در یک فصل چه درآمدی
دارد؟ منابع درآمدی این تیم میانگین 20 تا 25هزار تماشاچی برای هر بازی است
و تبلیغات روی پیراهن و مبلغی که سازمان لیگ برای حق پخش تلویزیونی به
پرسپولیس میدهد. آنها بقیه مخارج خود را از وزارت ورزش میگیرند یا از
نهادهای دیگر(بسته به نفوذ مدیرعامل) خب، با این کسری بودجه عمیق، وقتی یک
مدیر از یک جای دیگر برای کنترل پروژه وارد این سیستم میشود چه باید
بکند؟ یادمان نرود توقعات بالاست، کسی حوصله ندارد و همه موفقیت میخواهند.
پس زمینه برای خلاف باز است. هم در غیرشفاف بودن مناسبات باشگاه، هم در
اختلاط بین درآمدهای شخصی و تیمی و هم در بیدر و پیکری کلیت فضای مالی
فوتبال ایران.
اینکه پرسپولیس را مثال زدیم عصبانیتان نکنید، آنها به
صورت بالقوه پردرآمدترین تیم ایران هستند و امکاناتشان برای دریافت پول و
کسب درآمد بیش از بقیه است. خب، وقتی پرسپولیس( با همه توانایی های
بالقوه) مجبور است کاملا به دولت متکی باشد از بیتماشاگرهایی مثل ر و نون
و ف و الف چه انتظاری دارید؟
فرض کنید هیات مدیره 30 میلیارد بودجه
مصوب کرده و شما باید آن را خرج موفقیت باشگاه کنید. وقتی برای هیات مدیره
هم چیزی جز همین نتیجه اهمیت ندارد پس چرا داور را از معادله نتیجهگیری
حذف کنیم؟ ما این کار را انجام میدهیم .اتفاقا همیشه گوشه ذهنمان هست که
وقتی با دو سوت بالا و پایین میشود بازی را درآورد چرا که نه؟! بخصوص که
در این فوتبال که همه از یک چشمه مینوشند و اکثریت آرمانی جز ثروتاندوزی
ندارد.
5.
موضوع فساد در ایران یک مسئله مفصل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. یک
نشانه بر سقوط اخلاق عمومی .از فوتبال بیرون بیایید و به جامعه برگردید
.جایی که نسبت توزیع ثروت به شدت می لنگد . آیا همه ما اهل حق و حساب و
رشوه ( به افسر راهنمایی و کارمند شهرداری و مامور گمرک و...) نیستیم؟
هستیم به خدا . می دهیم ، می گیریم .از این جیب به آن جیب.خدایان تیکی تاکا خود ماییم ، به خدا .با
توجه به سیستم، افراد، روحیه جمعی و فردی و ضریب مشارکت عمومی در فساد
بعید است که اتفاق خیلی عجیبی در فوتبال ایران برای جراحی عمیق این زخم
بیافتد. نه اینکه ناامیدباشیم اما باور کنید سخت است که اتفاقی خیلی عجیب
رخ بدهد. گول شلوغیهای این یکی دو هفته را هم نخورید.فریب آن دوست معمم و
آن سرمربی جنجالی و تیترهای شداد و غلاظ . یک مجموعه فاسد همیشه راه حل
های ادامه حیات را کشف می کند .
6.اما
بهترین پایان برای چنین مطالبی ، امیدواری است . به یاد آوردن این موضوع
مهم که فساد ، هرقدرهم قوی، از سوی پاکدستان و شجاعان تهدید می شود .
وشاید مسئله اصلی ما همین جاست ، آرمان و آرمانخواه... همان ارزش از یاد
رفته که شبیه ماموت های ماقبل تاریخ منقرض شده به نظر می آید اما وجود
دارد .