598؛ با نگاهي به ليست 27 نفره كي روش براي ديدار با تايلند با چند شگفتي روبرو مي شويم كه البته دو سه تا از آنها حيرت انگيز است. شايد مثلا بازي نكردن گوچي و دژاگه در ليژ و فولام هم موردي براي سوال از كي روش باشد اما هم شرايط تمريني در تيم هاي اروپايي هم كيفيت اين بازيكنان مي تواند توجيه نسبتا مناسبي براي دعوت از اين دو بازيكن باشد. داوری، جهانبخش و سردار آزمون نيز از همين دسته اند.
با اين وجود در بين بازيكنان داخلي دعوت از چند نام واقعا عجيب به نظر مي
رسد چرا كه يا آنها اصلا شرايط بازي را نداشته و خيلي كم بازي كرده اند يا
در طول 12 هفته ليگ برتر كيفيتي در حد تيم ملي ارائه نكرده اند.
1) مهرداد پولادي:
در اينكه پولادي بازيكن با كيفيت و فوق العاده اي است هيچ شكي وجود ندارد اما اين بازيكن بعد از پشت سر گذاشتن مصدوميتي سخت تازه 9 يا 10 روز است كه كفش به پا كرده و حتي براي دويدن نرم هم مشكل دارد. پس چطور مي توان روي اين بازيكن كه شايد چند هفته از نيم فصل دوم ليگ را از دست بدهد براي بازي با تايلند حساب باز كرد؟ هر چه فكر مي كنيم علت دعوت از پولادي را نمي فهميم؛ شايد كي روش خواسته او روند تمرينات و درمانش را در اردوي ملي دنيال كند. شايد هم اشتباهي رخ داده و نام او به صورت كليشه اي در ليست آمده. شايد هم كي روش و همكارانش از وضعيت مدافع چپ مصدوم پرسپوليس كلا بي خبرند يا دفاع چپي براي پر كردن ليست شان پيدا نكرده اند!
2) يعقوب كريمي:
بال چپ فصل گذشته نفت كه امسال به سپاهان رفت تا بيشتر خودش را نشان دهد و البته راحت تر به تيم ملي برسد در همان ابتداي راه مصدوم شد و در بازگشت از مصدوميت هم قرار بود كم كم به تركيب برسد اما اين اتفاق با سرعت مناسبي توام نبوده است تا بازيكن جوان و شماره 88 سپاهان شرايط جالبي در تيمش نداشته باشد. يعقوب كريمي در 12 هفته سپري شده از ليگ برتر تنها در 5 بازي آن هم به عنوان بازيكن جانشين و در دقايقي كوتاه به ميدان رفته و مجموع دقايق او به اندازه يك بازي كامل است! كريمي تا كنون كلا 92 دقيقه براي زردهاي نصف جهان بازي كرده و تازه اين هفته و در بازي مقابل مس كرمان با ثبت 37 دقيقه بازي بيشترين دقايق حضورش در تركيب سپاهان را ثبت كرده است. مطمئنا كريمي كيفيت فصل گذشته اش را ندارد و مشخص نيست در حالي كه كرانچار اينقدر سخت به او اعتماد مي كند چرا كي روش او را دعوت كرده است.
3) محمدرضا خانزاده:
در ليست تيم ملي هميشه به عنوان مدافع مياني و بعد از نفراتي مثل شجاع خليل زاده، سيدجلال حسيني و پژمان منظري به اردو دعوت مي شود و اين يعني كه او جلوتر از تمام مدافعان مياني ليگ كه در تيم شان فيكس هستند و خوب كار مي كنند به عنوان چهارمين مدافع مياني در ليست كي روش جا گرفته است. اين اتفاق در حالي رخ مي دهد كه خانزاده بعد از بازي دو دقيقه اي اش مقابل ملوان در سه بازي در تركيب اصلي پرسپوليس قرار گرفته و 270 دقيقه مقابل استقلال، فولاد و صباي قم در ميدان بوده است. اما نكته اينجاست كه او در تمام اين دقايق مدافع مياني نبوده و به عنوان مدافع راست به ميدان رفته است. با اين شرايط آيا مثلا عبدالله كرمي مدافع مركزي تيم صدرنشين ليگ كه هم جزو نفرات اصلي تيمش بوده هم يكي از بهترين هاي ليگ طي دو سال اخير به حساب مي آيد نمي توانسته انتخاب مناسب تري براي نفر چهارم ليست مدافعان مياني تيم ملي باشد؟
4) مجتبي جباري:
هيچ كس به كيفيت كار مجتبي جباري ترديدي ندارد اما اين بازيكن بعد از 5 هفته بازي در تركيب سپاهان كه البته منفعل و بي حوصله بوده تا جايي كه شماره 8 تقريبا هيچ فروغي در تركيب تيم جديدش نداشته، از سپاهان جدا شده و حتي معلوم نيست كه در تمام هفته هاي اخير و قبل از پيوستنش به الاهلي قطر حتي تمرين انفرادي داشته يا نه. دعوت از مجتبي جباري با شرايط فعلي مي تواند اين نكته را ثابت كند كه كي روش هيچ اهميتي به ميزان آمادگي بازيكنان اصلي تيمش ندارد و ظاهرا همان كادر قبلي با يكي دو تغيير جزئي هر بار بايد در اردو باشند حتي اگر ماه ها تمرين نكرده و آماده نباشند. واقعا در پست جباري مثلا بختيار رحماني نمي توانست انتخاب بهتري باشد؛ بازيكني كه هم پاس گل داده، هم گل زده هم مهره اصلي تيم صدرنشين به حساب مي آيد؟
5) محمد نوري: