هافینگتونپست نوشت: اولین نشانه در سیاست ایران در سال 1988 در پایان جنگ
ایران و عراق پدیدار شد. در آن زمان، تا حدی به دلیل نظر متحدان منطقهای،
آمریکا تصمیم گرفت به این علامت اعتدال، روی خوش نشان ندهد. آمریکا در عوض
تصمیم گرفت عراق را به عنوان متحد خود در منطقه انتخاب کند و تقریبا تا
زمان اشغال کویت در سال 1991 به حمایت از عراق ادامه داد. نتیجه آن جنگی
خونین و عملیات موسوم به «طوفان صحرا» بود.
این روزنامه اضافه کرد:
پس از آن در سال 1990، علیرغم تصمیم دولت رفسنجانی به بیطرفی در جنگ
خلیجفارس، برخلاف تعدادی از کشورها که به نفع عراق موضعگیری کردند، و
علیرغم کمک ایران در آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان، آمریکا به
سیاست مهار و منزوی کردن ایران روی آورد. یکی از وجوه این سیاست تصمیم
آمریکا به حمایت از طالبان در افغانستان بود چرا که آنها ضد ایران و ضد
شیعه بودند. نتیجه آن بمبگذاری در سفارتخانههای آمریکا در کنیا و
تانزانیا توسط القاعده، متحد طالبان، و وقایع دردآور یازده سپتامبر بود. در
همین حال زمانی که ایران مجددا در سال 1994 از شرکت نفتی کونوکو دعوت کرد
که در ایران سرمایهگذاری کند، آمریکا جلوی آن را گرفت و اولین دور از
تحریمهای آمریکا علیه ایران توسط کنگره این کشور در سال 1996 به تصویب
رسید.
هافینگتونپست همچنین با اشاره به دوره اصلاحات خاطر نشان
کرد: خاتمی، رئیسجمهور ایران در دوران زمامداری خود دو مرتبه دست به سوی
آمریکا دراز کرد: اول در سالهای 2001 و 2002 در کمک به گذار مسالمتآمیز
در افغانستان پس از دوران طالبان، پاسخ آمریکا در سخنان جرجبوش،
رئیسجمهور وقت آمریکا، درباره محور شرارت بازتاب یافت. دوباره در سال 2003
ایران توافقهایی را در تعدادی از مسائل حل نشده فیمابین ارائه داد که به
معامله بزرگ معروف شد. ظاهرا نامه حاوی این توافق هرگز به روی میز مقامات
بلندپایه نرسید. این روزنامه معتقد است آمریکا به خاطر بیاعتنایی به ایران
در افغانستان و عراق شکست خورد.