سرویس فرهنگی پایگاه 598 - معصومه طاهری/ دین اسلام دین کاملی است که اگر همه به دستورات آن عمل کنیم به قول معروف دنیا گلستان میشود، با این حال برخی از ما تنها نام مسلمانی را یدک میکشیم و از رسالتی که به دوش داریم غافلیم. نمیدانیم کوچکترین برخورد اشتباه ما هر چند ناخواسته و از سرنادانی باشد میتواند عواقب بدی را به دنبال بیاورد. این قضیه نه تنها جنبه فردی ندارد، بلکه در روابط اجتماعی به مراتب بیشتر نمود پيدا ميكند متاسفانه گاه عملکرد برخی پرسنل ادارات و نهادها به گونهای است که باعث بدبینی از سوی غیرمسلمانان یا غیرایرانیها میشود مسالهای که عدم توجه به آن درشان نام ایران اسلامی و انقلابی با برد جهانی آن نیست .
بنابر آموزههای اسلام و توصیه ائمه معصومین؛ما اول انسانیم بعد مسلمان بعد از آن شیعه و در آخر ایرانی؛ میبینیم دراین نمودار انسانی، ملیت و نژادگرایی در ردیف آخراست چیزی که در سیره امت واحده هر چند اهمیت دارد اما دراولویت نيست، بلکه در ذیل هرم انسانی و دینی جاي دارد. پس به صراحت باید گفت نژادپرستی دراین قاموس نمیگنجد و يك رفتار ضد اسلامی و ضدفرهنگی محسوب میشود؛ چیزی که سالیان سال است دشمنان با علم به این موضوع، سعی در تقویت آن دارند هر چند خودشان را مبری میکنند. برای نمونه کشور سوئد از چهار ملیت و قومیت متفاوت تشکیل شده ولی هیچ گاه دم از ملیگرایی نمیزنند برعکس با فرهنگسازی عمومي سایر عناصر هویتی را قوام میدهند.
با همه این احوال به غیر از برخی رفتارهای غلط عوامانه که ازسوی عدهای سرمیزند، کم نیستند ادارات دولتی هم که رفتارهای ضداسلامی دارند و خواسته ناخواسته ضدفرهنگ نژادپرستی را عملا دنبال میکنند؛ چنانچه دو سال گذشته شهرداری یکی ازشهرهای بزرگ و توریتی همزمان با ایام نوروز برای حفاظت از گردشگران دریک اقدام ضد ارزشی تابلویی نصب کرده بود با این مضمون که؛ «ورودافغانی ممنوع» این حرکت غیراخلاقی و نژادپرستي كه درشان مسلماني وجمهوري اسلامي ازسوی ارگانی دولتي نبود باعث رنجیده خاطر شدن بسیاری افغانیها شده بود.( پس از رسانهاي شدن اين توهين علني كه دركشور همسايه و رسانههاي بيگانه انعكاس شديدي هم پيدا كرده بودوموج ضدايراني و ضد شيعي را قوت داد مقصرامرتنها توبيخ شد؛ چراكهدراين سازمان روابط برضوابط پررنگتر بود)
چند وقت قبل هم جوانی افغانی شبیه اروپاییها با موههای بلوند وچشمانی روشن، بههمراه همسر هلندی خود که مسلمان نبود در نمایشگاه قرآن آمد. او که مقیم اروپا بود پس از گفتوگو با ما درد دلش بازشد و گلایهمندانه میگفت: «دوست داشتم به ایران بیایم و همسرم مسلمان شود وقتی به وزارت خارجه برای تمدید پاسپورتمان رفتیم، کارمندان اول تصور میکردند مانند همسرم اروپایی هستم وبرخورد عادی داشتند اما وقتی فهمیدند افغانی هستم به گونهای برخورد کردند که واقعا درشان يك انسان نبود خیلی ناراحت شدم همسرم مسلمان نیست برای مسلمان شدن او میخواستیم در ایران بمانیم اما گویا اینجا جایی برای ما نیست؛ چه رسد به يك مسلمان.»
متاسفانه ازاین دست ماجراهای تلخ که برای این جوان افغانی افتاده گاه در بین برخی از ما وجود دارد. برای مثال خانواده شیعه افغانی هم در نزدیکی ما زندگی میکنند که برخی همسایهها با آنها برخورد مناسبی ندارند؛ در حالی که آنها انسان و هم مسلک ما هستند و این برخوردهاي نژاد پرستانه عوامانه درمرام دینی ما نیست و نبايد هم باشد.
البته بخشي از اين مساله به سوءمديريت و سخنان بيربط برخي مسئولان بازميگردد ولي مسلما از ما که مدعی پیروی از اهل بیت و مرام ائمه هستیم بیش ازاین انتظار میرود تا با رفتار وگفتارمان زمینه ساز ظهور اماممان باشیم و یار خاطر ایشان باشیم نه بار خاطر. برای راهپیمایی روزقدس نیز چند خانم آمریکایی تازه مسلمان قصد حضور در راهپیمایی داشتند. راننده تاکسی چون آنها خارجی و غریب بودند کرایه سنگین 200هزار تومان را را پیشنهاد داده بود؛ درحالي كه قيمت واقعي براي آن مسير حداكثر 20 هزار تومان بود نه 200هزارتومان. وقتی به آن خانمها گفتیم این قیمت واقعی نیست خیلی ناراحت شدند و يكه خوردند چون راننده گفته بود در تهران اين قيمت خيلي كمي است!
واقعا چرا بعضی برای اینکه موقتا به چیزی برسند، باوری را برای یک عمر خراب میکنند و از اسلام مايه ميگذارند؟! همسر ايراني يك زن تازه مسلمان ژاپني هم ميگفت چند وقت پيش به يك سوپر ماركت با اتفاق همسرم رفتم وقتي ازصاحب مغازه پرسيدم اين جنس چقدراست همسرم تعجب كرد او گفت همين جنس ناچيز راچون خارجي بوده صاحب مغازه روز قبل به او سه برابرقيمت اصلياش فروخته است درحاليكه همه ما ميدانيم اين موضوع درسوپر ماركتها و فروشگاهها به دليل قيمتگذاري كالاها كمتراتفاق ميافتد كه قيمتها را غيرواقعي بگويند متاسفانه برخي كسبه در كشور ما اگر بفهمند فردي خارجي است قيمتها را براي او چند برابر ميكنند.
بعضا افرادي كه به دليل مسلمان شدن رنج دوري از خانواده حتي طرد شدن از طرف آنها و بيپولي را به جان خريدهاند و در فقرمطلق به ايران آمدهاند؛(هرچند دركشورخودشان موقعيت اجتماعي و اقتصادي خوبي هم داشتهاند) تا با اسلام و اهل بيت مانوس شوند و دركشوري اسلامي زندگي داشته باشند اما مسلماني ما گاه برخلاف مكتب اهل بيت است كه براي عدهاي باعث تعارض ميشود. در نمايشگاه قرآن يكي از مهمانان ماآلماني تازه مسلماني بود كه با عكاسي از نشريهاي دولتي درگيري پيداكرد بعد از تحقيق مشخص شد آلماني تازهمسلمان دردفاع از اسلام درگيرشده بود.
عكاس ايراني گفته بوده است چرا فريب آخوندها را خوردي و از ناز و نعمت اروپا به اينجا آمدي و... كه جهل مركب اين فرد، خشم جوان مسلمان آلماني را برانگيخته بود و در پاسخ گفته بودشما قدر ولايت فقيه و اسلام را نميدانيد. چند روز قبل هم دربرنامه «نوجوانه» تعدادي از نوجوانان تازه مسلمان ازكشورهاي مختلف را آورده بودند. مجري از نوجوان سياهپوستي پرسيد رفتار مردم ايران نسبت به شما چطور است؟ گفت خوب است اما بعضيها ما را مسخره ميكنند كه مجري ازاين حرف خيلي تعجب كرد.
بايد گفت مادامي كه توجه به تعقل و عمل به قرآن كمرنگ، اين نقاط ضعف كه دربالا آورده شد، پررنگ تر ميگردد. مطمئنا سبك زندگي ما آنگونه كه اسلام ميگويد و اسلام ميخواهد نيست اگرميخواهيم حقيقتا پيرو قرآن و اهل بيت؛ يعني ثقلين باشيم؛ بايد اسلام را درزندگي خود عملا پياده كنيم و به ديگران انتقال دهيم كه اين تغيير هم تنها با حرف عملي نميشود هر وقت سبك زندگيمان را اسلامي كرديم مسلمانيم و ميتوانيم برديگران هم اثر بگذاريم.