مشرق، يك پايگاه خبري صهيونيستي، بتازگي از بزرگترين طرح امنيتي ـ نظامي آمريكا خبر داده كه از بيش از 10 سال قبل عليه سوريه و براندازي دولت اين كشور طراحي شده بود که اجراي اين طرح مختص به سوريه نيست و اجراي آن در بسياري از كشورهاي ديگر نيز مورد بررسي قرار گرفته است.
بر اساس جزئيات اين گزارش كه از سوي يك منبع ارشد امنيتي فاش شده است، ماجرا از اين قرار است که سوريها موفق شدهاند عمليات پيچيده آمريکا عليه اين کشور موسوم به عمليات "نيلوفر آبي" را كشف كرده و ضربات جبران ناپذيري به آمريكاييها وارد كنند.
بر اين اساس بعد از افشاي شكست اين طرح آمريكا پيامي به فرماندهي عمليات در سوريه ارسال كرد كه به اين عمليات پايان دهد و جاسوسان را از اين كشور خارج كند اما با جواب عناصر اطلاعاتي سوريه مواجه شد كه ميگفتند عمليات به پايان رسيده است.
كشف اين عمليات كه با خشم مقامات كاخ سفيد همراه شده، مشكلات زيادي براي آمريكاييها ايجاد كرد، با قرار گرفتن پيشرفتهترين دستگاههاي ارتباطي جاسوسي آمريكا در دست سوريها، هزاران جاسوس آمريكا در سراسر جهان تهديد شدند، از سوي ديگر گفته ميشود كه سوريها گزارشهايي را به ايران فرستادهاند كه منجر به بازداشت 30 جاسوسي آمريكايي در ايران طي يك مرحله شده است.
همچنين يك سامانه تلفن همراه محرمانه در لبنان كه براي جاسوسي عليه سوريه طراحي شده بود، نيز كشف شده و يك جاسوس آمريكا در روسيه نيز به همين ترتيب شناسايي شد.
اين گزارش ميافزايد كه به علت قدرت سوريه در انهدام اين سامانه بود كه روسيه و چين در شوراي امنيت به دفاع از اين كشور پرداختند تا بتوانند به يكي از اين دستگاهها دست يافته و اطلاعات موجود در آن را تحليل كنند. اين در حالي است كه آمريكا نيز پيشنهادهاي زيادي را به مقامات سوري دادهاند تا بر اساس سياست هويچ و چماق اين دستگاهها را از دست سوريها بگيرند، البته سوريها به خوبي به ارزش واقعي اين سامانه واقف هستند.
اين مقاله در ادامه به تشريح اين عمليات پرداخته و مينويسد كه اين عمليات با نام نيلوفر آبي از سال 1999 و با هدف براندازي نظام سوريه و تقسيم آن به چند كشور كوچك و ايجاد جنگ طايفهاي در آن آغاز شده است، بر اين اساس رسانههايي كه براي اجراي اين طرح انتخاب شده و به دوستي با سوريه قبل از اجراي آن مأمور شدهاند، الجزيره، الجديد و روزنامه الاخبار هستند، رويترز، العربيه، بردي اورينت، بي بي سي و سي ان ان نيز در اين عرصه به رسانههاي فوق كمك ميكنند.
كشورهاي عضو ناتو از جمله تركيه و برخي كشورهاي عربي نيز از اجرا كنندگان اصلي اين برنامه هستند، هدف غير مستقيم از اين طرح تقسيم خاورميانه بر اساس نقشه خاورميانه جديد است و از سوي ديگر ميخواهد كه تعداد مسلمانان در اطراف اسرائيل را تا حد ممكن كاهش داده و آنها را در موضع ضعف قرار دهد.
مراحل اجرايي عمليات
ايجاد جنگ طايفهاي در منطقه ساحل ميان طايفههاي سهگانه اين منطقه به گونهاي كه مسيحيان را به سوي لبنان، سني ها را به سوي حمص و حماه و حلب بكشاند تا دولت علويها را در اين منطقه ايجاد كنند. ايجاد عمليات مسلحانه در اين منطقه و قتل تعدادي از اين افراد به بهانهها و شعارهاي ديني قيام علويها عليه اقليت سني در سوريه را آغاز كرده و آنها را از منطقه الساحل خارج كنند.
در مرحله دوم امارتي اسلامي در حمص و حماة كه احتمالاً تا دمشق امتداد مي يابد، تشكيل مي شود و بر اين اساس با ادامه كشتارهاي ديني و عمليات تروريستي اقليتهاي مسيحي به لبنان و اقليتهاي سني به ساحل مي روند.
مرحله بعدي اين عمليات آغاز تشكيل امارت مستقل اسلامي در "درعا"ست، در اين مرحله نيز بخشي از ساكنان درعا را به سوي اردن سوق ميدهند تا در آينده، اين كشور نيز بر اساس طرحي بزرگتر هدف طرح تشكيل دولت دروزيها قرار بگيرد و در ادامه جنگ ميان دو دولت ايجاد شود.
جنگافروزي ميان اين دولتهاي كوچك باعث ميشود تا اسرائيل به عنوان تنها دولت دموكراتيك در ميان آنها باقي بماند، بر اين اساس باقي فلسطينيهاي ساكن اسرائيل كوچ داده مي شوند تا اسرائيل خود را دولت يهودي در فسطين اشغالي بنامد.
توسعه اين تقسيم كه شامل اردن و عراق و لبنان نيز ميشود، مي تواند اردن و لبنان را به جايگاهي براي اسكان آوارگان فلسطيني تبديل كند و آنها را نيز بر اساس تنوع طايفهاي خود به كشورهاي كوچكي تبديل نمايد.
اين طرح ميخواهد مسلمانان را در اطراف اسرائيل كاهش داده و تعداد مبارزان آنها را به كمتر از سه ميليون نفر برساند تا در آيندهي نزديك و حداقل در 50 سال آينده آنها نتوانند تغييرات اساسي در روند مردم شناسي اين منطقه ايجاد كنند.
هدف قرار دادن علماي اهل تسنن و تبديل كردن سنيها به پيروان وهابيت از ديگر برنامههاي اين طرح گسترده است، آمريكا به اين ترتيب ميخواهد زمام قدرت سنيها را به عربستان سعودي دهد و در اين راستا ارتشي از شيوخ را نيز براي انجام عمليات قتل و ترور ترتيب داده است، آمريكا ميخواهد با تقسيم كردن اين كشورها به دولتهاي كوچك اينگونه وانمود كند كه عربستان يگانه راه نجات آنها به شمار ميرود.
اين عمليات با اهدافي كه در بالا اشاره شده با مشاركت بيش از 5000 سوري آغاز شد كه علاوه بر اينها سه هزار فرد غيرسوري نيز در آن شركت داشتند، اين افراد از راههاي مختلف از جمله سفارتخانههاي اين كشور جذب شده و در اين راستا سفارت آمريكا در اقدامي عجيب از سال 1999 ميلادي به مدت دو سال به اعطاي مجوز اقامت در آمريكا به اتباع سوري دست زد، آمريكا به اين ترتيب موفق شد تا نيروهاي خود را از ميان افراد متقاضي اقامت در آمريكا جذب كند.
بر اساس اين گزارش از سال 2004 ميلادي، قطر نيز تعدادي مزدور از ميان سوري ها جذب كرد؛ در لبنان و اردن و عربستان سعودي و امارات نيز تلاش مشابهي صورت گرفت تا تعداد كل مزدوران به پنج هزار نفر برسد، تعدادي از اين افراد كساني بودند كه به علت جرمهاي مختلف از جمله قاچاق از دست دستگاه قضايي سوريه فرار ميكردند.
اين عمليات با زيركي خاص و با ترويج شايعات در سوريه آغاز شد و به اين ترتيب موفق شد تا مردم را به خيابانها بكشاند، كنترل روند تظاهرات در سوريه از طريق انجام برخي ترورها و كشتار مردم و تجاوزهاي جنسي ادامه پيدا كرد و از طرف مقابل فتنه انگيزي ميان ارتش و نيروهاي امنيتي و مردم ديگر حربهاي بود كه دراين زمينه مورد استفاده قرار گرفت.
سخنراني هاي فتنه انگيزانه برخي افراد وابسته به آمريكا و شعارهاي آمريكا در مورد ضعيف شدن سوريه و احتمال سقوط اين كشور بخش ديگري از اين سناريو بود و رسانههاي همراه با اين طرح نيز به صورت مستمر عملكرد خود را در قبال اتفاقات سوريه به اجرا گذاشتند. در راستاي تحت پوشش قرار دادن تمام اتفاقات سوريه اين رسانهها بيش از 15 هزار نفر را در تمام نقاط سوريه اجير كرده بودند.
اين عمليات را 18 كليد امنيتي اصلي آمريكايي در خاك سوريه اداره مي كرده و افسران ارشدي از كشورهاي عربي شامل امارات و اردن نيز در آن حضور داشتند، چند مستشار صهيونيست و تعداد ديگري از افسران عرب و اروپايي نيز در روند فرماندهي اين عمليات شركت كرده بودند.
براي اين عمليات چند شبكه ارتباطي از جمله ارتباط ثابت و تلفن همراه و ماهوارههاي صنعتي تدارك ديده شده بود و يكي از پيشرفتهترين شبكههاي ارتباطي آمريكا نيز در اين معركه حضور داشت، از طريق اين سامانه بعد از شناسايي هر شبكه، خود به خود شبكه جديدي ايجاد ميشد و ادامه ارتباط را ميسر مي كرد.
بيش از 10 اتاق عمليات شامل بخشهاي رسانهاي، نظامي، ارتباطاتي، شايعه پراكني، جنگ الكترونيك تشكيل شده بود كه در بيروت، اردن، دوحه و چند كشور اروپايي در اين عمليات شركت داشتند و تعدادي از آنها در داخل تلآويو و برخي نيز در داخل كشتيها در دريا مستقر شده بود.
در يكي از مراحل عمليات يكي از كليدهاي امنيتي، ناگهاني از سوريه به امارات رفت. وي به جاي فرماندهي عمليات، باعث قطع ارتباط ميان برخي از اين كليدهاي اساسي شد، در پي اين خلأ بر اساس طرحي كه براي انفجار در خطوط نفت شهر بانياس و پالايشگاه و نيروگاه حرارتي آن طراحي شده بود؛ نيروهاي امنيتي و الكترونيكي سوريه موفق شدن تا ارتباطات ميان يك كشتي آلماني و افراد محلي كه براي اجراي اين عمليات انتخاب شده بودند را شناسايي كرده و با وارد شدن در خطوط تماس، افراد اجرايي را به كمينگاه نيروهاي اطلاعاتي خود ببرند.
يك روز بعد از دستگيري اين عده كه يك افسر ارشد اردني و يك افسر جاسوسي اماراتي و يك منبع عالي رتبه موساد و تعدادي مشاور اسرائيلي در ميان آنها بودند، تلويزيون سوريه اعترافات يكي از اين افراد را منتشر كرد که خود را "وزير دفاع امارت مستقل بانياس" به حساب ميآورد.
آمريكاييها با درك خطر دستور توقف عليات و خروج از سوريه را صادر كردند، اما در اين زمان ارتباط سازمان جاسوسي آمريكا با تمام كليدهاي امنيتي خود در سوريه قطع شد و از سوي سازمان اطلاعات سوريه اين پيام براي آمريكا مخابره شد كه عمليات تمام شده است. سوري ها در ادامه به تحليل اشطلاعات موجود دست زدند كه باعث لو رفتن 30 جاسوس آمريكا در ايران شد، بعد از آن كلينتون لحن خود را در قبال سوريه تغيير داده و گفت كه بشار اسد اصلاحاتي را انجام داده كه رئيس جمهور ديگري انجام نداده است. در همين راستا مذاكرات با سوريه نيز آغاز شد.
البته در زماني كه آمريكاييها با ايجاد درگيري و تظاهرات در حمص فكر ميكردند كه يك سامانه ارتباط آنها در اين شهر در امنيت قرار دارد و نيروهاي امنيتي سوريه به درگيريها مشغول هستند، عناصر امنيتي دمشق، در مكاني ديگر موفق شدند آخرين سامانه ارتباط آمريكا را نيز در اين شهر شناسايي كرده و در آنجا تعدادي از سعوديهاي حاضر در اين عمليات را نيز بازداشت كنند.
بر اساس اعترافات اين منبع امنيتي تنها چهار نفر در اين عمليات موفق به فرار شدند كه يكي از آنها به لبنان رفت و فرد ديگري از كليدهاي امنيتي نيز به امارات فرار كرد. در پي اين حادثه، آمريكاييها و صهيونيستها اذعان كردند كه آنچه در سوريه روي داد، مصيبت اطلاعاتي ديگري بود كه دامنگير آنها شد.
اکنون، دامنه اين رسوايي براي آمريکايي ها به قدري گسترده شده که از ترس درز اين سامانه و شبکه پيشرفته جاسوسي و افتادن آن به دست چين و روسيه و طبعاً ايران، دست به دامن "تهديد به جنگ عليه سوريه" شده است و بايد منتظر ماند و ديد آيا آمريکا جرأت عملياتي کردن اين تهديد را دارد.