کد خبر: ۱۷۰۵۴۸
زمان انتشار: ۱۲:۱۸     ۱۰ مهر ۱۳۹۲
این روایت اجتماع ایران امروز است. آلوده به اولویت‌گذاری فرعی سیاست، در حالی که مجموعه‌ای از نابسامانی‌های اجتماعی زیر این هیاهوهای پرجنجال سیاسی مدفون شده است. و حالا شهبازی در حال وارونگی این اولویت‌گذاری جعلی است.
خبرگزاری تسنیم:‌  1. دختری که از حاشیه ''تهران'' برای درس خواندن به ''تهران'' سفر می‌کند و در میان انبوهی از رذایل اخلاقی قرار می‌گیرد. این روترین و صریح‌ترین روایت از فیلم تازه پرویز شهبازی است.در بخشی از فیلم، میان نازنین و سحر، نزاعی صورت می‌گیرد، سحر به نازنین، دختر هم‌خانه غیرتهرانی‌اش که حاضر نیست به جمع او و دوستانش بیاید، لقب «دهاتی» می‌دهد. مهمترین نشانه برای شناخت مسیری که شهبازی تازه شروع کرده است.

نقد تند و بی‌رحمانه سرمایه‌داری یا به تعبیر دقیق‌تر بازارمآبی مدرن تهرانی که در همان جایگاه سنتی و تاریخی بازار تهران، زیست می‌کند، در کنار نقد البته ملایم‌تر، قطب مقابل جامعه تهرانی این سال‌ها، جوانان رها و بی‌سرانجامی که سردرگمانه مشغول سروکله‌ردن با دنیای جدیدشان هستند؛ دنیای امروز تهران را برای ما روشن می‌کند، ما و نازنین نظاره‌گیر بیرون از سیستمی که حالا داخل سیستم آمده است و در حال خرد شدن زیر چرخ‌دنده‌های سیستم وحشتناک تهرانی‌ شدن است.

اگر ''دربند'' دچار بازی مبتذل این سال‌ها، متهم شدن به سیاه نمایی نشود نمایش دقیقی از بخشی از جامعه در حال گذار و در عین حال‌ جهانی شده جامعه تهرانی بود و اگر چه مثل همه فیلم های شهبازی درگیر ودار الصاق امضای کارگردانش به فیلم لحظاتی گیر می کرد اما نمونه قابل توجهی در سینمای نوین اجتماعی است. سینمایی که تغییر در جامعه معاصر ایرانی مهمترین دستور کارش است.

«دربند» یک فایده دیگر هم برای این روزهای ما دارد . شهبازی «غر» نمی‌زند، مشابه همه فیلم‌ها و حرف‌های اجتماعی این روزها. انگشتش را محکم به سمت بی اخلاقی جامعه و مناسبات افراد مختلف با همدیگر می‌گیرد و از تبدیل شدن فیلم، به یک بیانیه سیاسی-اجتماعی به رندی می‌گریزد و در عین حال معاصر بودنش را هم از دست نمی‌دهد.

 آلوده به اولویت گذاری فرعی سیاست، در حالی که مجموعه ای از نابسامانی های اجتماعی زیر این هیاهوهای پرجنجال سیاسی مدفون شده است.این روایت اجتماع ایران است و حالا شهبازی در حال وارونگی این اولویت گذاری جعلی است. در بخشی از فیلم دو دختر دانشجو از یکدیگر در مورد تجمعات سیاسی دانشجویی می پرسند و یکی از بچه ها می گوید اصلا دوست ندارد در مورد آنها حرفی بزند. کاری که شهبازی در روایتش از اجتماع ایران دهه هشتادی به درستی همان را پیاده کرده است.

«دربند» با این انتخاب اسم رویایی، کاملا آماده افتادن در پرتگاه تبدیل به یک فیلم تاریخ‌مصرف دار است. سقط‌جنین و مهاجرت به خارج از کشور، دو انتخاب عادی این سال‌ها برای  بیانیه‌صادر کردن است.اما «دربند» بیانیه نشده است، چون واقعا قرار گذاسته است که فقط روایت کند، دوران  بهانه قرار دادن اجتماع برای رساندن پیام‌های سیاسی در سینمای ایران تمام شده است و شهبازی آغاز این دوران جدید است.نقد ویرانگر. حالا دوره این کارکرد است.

2.راه حل عیاری برای نابسامنی اوضاع دنیا، همان راه حل «نفس عمیق» است؛ عصیانگری. لحن تند و بدیع «نفس عمیق» با وجود تزریق عمیق ناامیدی به کسی که پایش نشسته بود در «عیار 14» کم بی‌رمق‌تر و در عین حال امیدوارانه‌تر شد؛ اما اینجا دوباره با ورود شخصیت پسرک آقای بازاری به فیلم؛ ریتم تند و در عین حال وحشتناک روایت غیرمتعارف شهبازی از جامعه پیش‌رویمان،  برمی‌گردد و نفس بیننده را می‌گیرد.

نازنین، ناظر مثبت و البته بازیگوش ماجرا، توصیه‌ اخلاقی شهبازی برای زیستن در دنیای پرماجرای امروز نیست. نازنین سعی می‌کند اخلاقی باقی بماند، اما نهایتا به سرانجامی جز له شدن و تبدیل شدن به عنصری برای تداوم این ساختار و فرآیند بیمار و غیراخلاقی نمی‌رسد. اما فرید، پسر عصیانگر ماجرا که زیر میز می‌زند و همه معادلات و مناسبات را یکطرفه بهم می‌ریزد و انتحار می‌کند، با وجود سعی فراوان شهبازی در بی‌طرف ماندن در روایت، توصیه قابل‌توجه شهبازی برای زندگی در دنیای کلاهبردارهاست.

اما نهایتا پسرک هم به سرانجامی نمی‌رسد، نه در زندگی خودش که در تغییر این مناسبات و دنیا مسیرش را ادامه می‌دهد. شهبازی راه انفعال و نظاره را انتخاب نمی‌کند، توصیه‌اش هم اتفاقا بی‌کارکردی راه نظاره و سعی در خوب ماندن است، تمایل قلبی‌اش به عصیانگری است، اما فعلا بر این موضع سفت و سخت ایستاده است که عصیانگری تنها راه شخصی برهم زدن معادلات برای فرد است، اجتماع، دنیا، زندگی راه خودش را ادامه می‌دهد. این شاید مهمترین حرف در مورد چرایی بی‌کارکردماندن «دربند» با درنظر گرفتن همه مراقبت‌های اجتماعی ماندن فیلم است.

البته که تناسب این بی‌انتخابی فیلم با لحن روایت فیلم از جامعه امروز کاملا قابل‌ستایش و تحسین است، اما «دربند» با همه این ستایش‌ها فیلم ناقصی باقی‌ می‌ماند.اگر عصیانگری  انتخاب امروز ما نباشد، بی انتخابی هم حتما نیست.چاره‌ای جز انتخاب نیست آقای شهبازی...
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها