کد خبر: ۱۶۹۸۶۰
زمان انتشار: ۱۴:۲۱     ۰۸ مهر ۱۳۹۲
عیارآنلاین- با اتفاقات اخیری که در صحنه سیاست خارجی ایران رخ داده است، خصوصا مذاکره تلفنی رئیس جمهور ایران و رئیس جمهور آمریکا که برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی است، این احتمال وجود دارد که شرایط حاکم بر روابط خارجی ایران تغییر کرده و خصوصا محدودیت‌های موجود بر تعاملات اقتصادی ایران با خارج نسبت به گذشته کاهش یابد. به عبارت دیگر مشکلات و سختی‌هایی که در سال‌های اخیر و بر اثر تشدید تحریم‌های اقتصادی علیه ایران ایجاد شده است در یک زمان شاید کوتاه، برطرف شود و شرایط به سال‌های قبل از ۸۸ بازگردد. مشکلاتی نظیر تحریم‌های بانکی، محدودیت‌های فروش نفت، ممنوعیت‌های مربوط به انتقال فناوری و … که برطرف شدن هرکدام از آن‌ها دارای اثراتی بر اقتصاد ایران است.
 
شاید در حال حاضر وجه سیاسی این مذاکرات بر وجوه دیگر غلبه داشته باشد که امری طبیعی است اما خوب است لابلای هیجانات سیاسی ناشی از این اتفاق، با رویکرد اقتصادی نیز به این اتفاق نگاه شود و بیم‌ها و امیدهای آن تذکر داده شود. طبیعی است که این اتفاق تاثیرات مثبت بر اقتصاد ایران در کوتاه مدت داشته باشد چرا که محدودیت‌های بسیاری که تحریم برای اقتصاد ایران ایجاد کرده است، در صورت برطرف شدن به سرعت اثر خود را در اقتصاد نشان خواهد داد.
 
برای مثال کاهش محدودیت‌های بانکی زمینه‌ساز روان شدن تعاملات اقتصادی میان ایران و سایر کشورها خواهد شد و به طور مشخص اگر تحریم دلار و یورو از ایران برداشته شود، حجم زیادی از پول‌های انباشته شده در خارج از کشور به داخل منتقل شده و یا برای خرید اقلام مورد نیاز داخل از خارج مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
یا در حالت دیگری اگر تحریم‌های اعمال شده بر فروش نفت ایران نیز برداشته شود و فروش نفت ایران به میزان ۲٫۴ میلیون بشکه در روز سال ۸۸ برگردد، ارز سرشاری به داخل کشور سرریز خواهد شد که دست دولت را برای اقدامات عمرانی و حمایتی و پرداخت بدهی‌های خود باز می‌کند. طرح‌های توسعه‌ای توسط دولت می‌تواند پیگیری شود و مشکل نبود پول را حل کند.
 
از طرف دیگر می‌توان امیدوار بود که کاهش تحریم‌ها علیه ایران منجر به افزایش واردات و صادرات ایران به سایر کشورها شود. دسترسی ایران به تجهیزات پیشرفته، فناوری‌های مورد نیاز در حوزه‌های مختلف و حضور در بازارهای منطقه‌ای و بین‌المللی خدمات فنی و مهندسی تسهیل شود.
 
البته تمام این امیدها زمانی مورد توجه خواهد بود که آمریکا در لایه قانون‌گذاری به رفع تحریم‌ها اقدام کند، چرا که این امکان وجود دارد که آمریکا تنها در عمل مقداری نظارت بر تحریم‌ها را آسان‌تر بگیرد، اما قانون آن را برطرف نسازد تا هرگاه که لازم دانست، نظارت بر اجرای قانون را تشدید کند. این اتفاق دارای سابقه است. بعد از تصویب قانون داماتو در سال ۱۹۹۵ با آنکه این قانون حضور هرگونه شرکتی در پروژه‌های نفتی ایران را ممنوع کرده بود، اما آمریکا در اجرای این قانون آسان‌گیری کرد و برای همین شرکت‌های اروپایی در پروژه‌های نفتی ایران حضور داشتند. ولی این مساله باعث نشد که آمریکا این قانون را لغو کند بلکه حتی آن را بعد از مدت ۵ سال خود دوباره تمدید کرد.
 
این مذاکرات یک روی دیگر هم دارد که باید درباره آن فکر کرد و نظر داد. روی دیگر این مذاکرات بیم‌های اقتصادی است. این بیم‌ها یا تهدیدات در بلند مدت خودش را نشان می‌دهد و در نتیجه درک آنها و نگرانی درباره آنها به راحتی صورت نمی‌پذیرد و در نتیجه معمولا به آنها بی‌توجهی می‌شود. اگر تنها به مزایای یک اتفاق نگاه شود، امکان دارد که آدمی دچار توهمات شده و تصمیمات غلط اتخاذ کند.
 
لازم است در ابتدای بررسی بیم‌ها به این نکته توجه داده شود که نظام اسلامی ایران بر پایه اصول انقلاب اسلامی بنا شده است و این به معنای داشتن چشم‌انداز و آرمان‌های مشخص در صحنه جهانی است. نیاز به توضیح ندارد که چالش نظام اسلامی با نظام بین‌الملل یا همان نظام سلطه، چالشی تاکتیکی نبوده و حتی فراتر چالش‌های راهبردی است. این چالش در لایه ارزش‌هاست و برای همین انتظار اینکه روزی فرارسد که نظام اسلامی بدون هیچ‌‌گونه تنشی با نظام فعلی حاکم بر جهانی تعامل داشته باشد، انتظاری دور از واقعیت خواهد بود. پس طبیعی خواهد بود که این چالش معنای خود را در اقتصاد پیدا کند. دلیل روشن این ادعا نیز همین تحریم‌های اعمال شده در طول سال‌های اخیر است. نتیجه اینکه در نگاه راهبردی باید اقتصاد کشور به گونه‌ای معماری و بعد مهندسی شود که حداقل وابستگی به نظام جهانی را داشته باشد. و الا هیچ‌گاه نمی‌تواند پشتوانه‌ای برای اهداف سیاسی نظام اسلامی باشد و بلکه می‌تواند مانع تحقق آنها نیز شود.
 
در یک بررسی ابتدایی می‌توان مهم‌ترین تهدیدات را اینگونه تشریح کرد:
 
۱- حضور غرب و عناصرش در برنامه‌ریزی برای توسعه اقتصادی کشور: مهم‌ترین تهدیدی که اقتصاد کشور را تهدید می‌کند در لایه برنامه‌ریزی است. تجربیات قبل و بعد از انقلاب در ایران و همچنین تجربیات سایر کشورها نشان داده است که در تعامل با اقتصاد جهانی باید به شدت مراقب بود که برنامه‌ریزی توسعه اقتصادی کشور به دست آنها نیافتد. تجربیات کشورهایی چون شیلی و یا اندونزی که برنامه‌های توسعه آنها توسط بانک‌ جهانی و متخصصین آن نوشته شد، قابل بررسی و تامل است. تعیین اولویت‌های اقتصاد و هدایت جریان‌های سرمایه‌گذاری از جمله مسایل کلیدی است که غرب نشان داده به شدت اثرگذاری بر روی آنهاست. با این نگاه است که دیدار رئیس صندوق بین‌المللی پول با رئیس جمهور کشورمان نگران کننده است و باید مراقب آن بود.
 
روی دیگر این مساله عدم فکر کردن به مسایل کشور در داخل است. وقتی نسخه‌های غربی برای مسایل مختلف کشور وجود داشته باشد، دیگر کمتر به فکر کردن راجع‌به مسایل کشور توجه می‌شود. تحریم‌ها فرصتی بود برای اندیشیدن دوباره مسایل اقتصادی و پیدا کردن راه‌حل‌هایی داخلی برای آنها که خود دارای برکات زیادی بود. نباید تغییر شرایط سبب غفلت از این مساله شود.
 
۲- کاهش حساسیت تصمیم‌گیران به وابستگی اقتصاد به خارج: شرایط تحریم یک نگاه مثبتی در میان تصمیم‌گیران به وجود آورد و آن حساسیت به مقوله وابستگی‌های اقتصادی به خارج است. این حساسیت برای اصلاح واقعی اقتصاد ایران بسیار ضروری است. اگر این حساسیت کم شود و به حاشیه برود، تصمیم‌های بلند مدت که همراه با سختی‌های خاص خودش است، به راحتی کنار گذاشته می‌شود. به عبارت دیگر تغییر شرایط محیطی امکان دارد اقتصاد ایران را تنبل کند و به دنبال کارهای سخت و بلند مدت حرکت نکند. برای مثال استفاده از شبکه سوئیفت آنچنان راحتی را برای مسئولین به ارمغان آورده بود که حتی تبادل اطلاعات داخل کشور نیز از بستر این شبکه خارجی صورت می‌گرفت.
 
آنچه که رهبر انقلاب ابتدای امسال درباره خام فروشی نفت مطرح کردند نتیجه همین تنبلی نظام اقتصادی است که تئوریزه نیز می‌شود. باید به شدت مراقبت کرد که فعالیت‌های مثبتی که ناشی از فشار تحریم بود، کنار گذاشته نشود.
 
۳- به حاشیه رفتن دست‌آوردهای ناشی از شرایط تحریم: هرچند تحریم سختی‌های بسیاری داشت اما دست‌آوردهای خوبی نیز داشت که باید به آنها توجه کرد و از تجربه آنها عبرت گرفت. برای مثال در طول دوران تحریم شرکت‌های دانش‌بنیان بسیاری به خصوص در هایتک ایجاد و تقویت شد که به رفع نیازهای داخل پرداختند. متاسفانه روحیه بسیاری از مدیران اجرایی کشور در دوره‌های مختلف حمایت از ساخت داخل نبوده و تنها در شرایط تحریم و از باب اضطرار به توان داخلی تکیه کردند که همان نیز نعمتی بزرگ برای شرکت‌های دانش‌بنیان بود. یکی از مدیران این شرکت‌ها به شوخی می‌گفت که این بازار را آمریکا برای ما ایجاد کرده و اگر این اتفاق نیافتاده بود، بسیاری از نخبگان این شرکت به خارج از کشور می‌رفتند. اگر قرار باشد تغییر شرایط دوباره مدیران اجرایی ما را به خارج از کشور امیدوار کند و رفع نیازهای خودشان را در خارج جستجو کنند، بدون شک توان داخلی به دلیل نبود بازار مناسب به مشکل برمی‌خورد.
 
در جمع‌بندی باید گفت که مهم‌ترین تهدید خطر دور شدن از گفتمان اقتصاد مقاومتی است و راضی شدن به شرایط گذشته در اقتصاد است. این نگرانی همان نگرانی است که رهبر انقلاب در تبیین مفهوم نرمش قهرمانانه بیان کردند. برای تذکر دوباره در این‌جا آن را بازخوانی می‌کنیم:
 
«نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتى‌گیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چه‌کار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.»
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها