کد خبر: ۱۶۹۸۴۲
زمان انتشار: ۱۳:۳۴     ۰۸ مهر ۱۳۹۲
طرح یک پرسش امنیتی:
قرار بود توجه رسانه های جهان به سرعت به سمت خبر مهم دیگری منحرف شود؛ اما کدام خبر؟ کدام خبر بواقع می تواند این شکست بزرگ را تحت الشعاع خود قرار دهد تا در پناه آن، نه تنها آمریکا از آن شکست مفتضحانه نجات پیدا کند، بلکه بتواند در سکوت و انحراف توجه رسانه ای، قطعنامه ای هم علیه سوریه تصویب کند؟ کدام خبر چنین قدرتی دارد؟ باید کدام اتفاق بزرگ اقتصادی، اجتماعی، نظامی یا کدام حادثه طبیعی رخ دهد که اذهان عمومی را از مهمترین شکست استکبار منحرف کند؟

سرویس سیاسی پایگاه 598 / چنانچه از شما سؤال شود که «مهمترین اخبار این روزها چیست؟» قطعاً پاسخ خواهید داد «تماس تلفنی اوباما و روحانی». تیتر یک تمام رسانه های داخلی و خارجی این روزها به این مطلب اختصاص دارد و همه دارند روی این گفت و گو می کنند که آیا این تماس، کار درستی بود یا نه و بالاخره رابطه ما با آمریکا چه می شود؟ مجلس از وزیر امور خارجه برای ارائه توضیح دعوت کرده، تحلیل ها پی در پی نگاشته می شوند که این اتفاق، فرصتی است برای اثبات ادعای مقام معظم رهبری بر بی فایده بودن این ارتباط و از سوی دیگر عده ای خوشبین هستند. سی ان ان از خیابان های تهران گزارش تهیه می کند و همینطور صدا و سیمای خودمان همراستا با او. عده ای می گویند صبر کنید و.... خلاصه حواس همه جمع این مسأله است.

اما چنانچه کمی و فقط کمی، یعنی تنها به اندازه یک هفته به عقب برگردیم، به یاد خواهیم آورد که آنموقع تیتر یک و تمرکز رسانه ها بر مسأله ای به مراتب مهمتر از این تماس تلفنی بود:

حمله آمریکا به سوریه

چنانچه تنها به حافظه تاریخی یک هفته قبل خود مراجعه کنیم، دنیا را در معرض بزرگترین اتفاق در طول تاریخ معاصر سیاسی خواهیم یافت؛ رئیس جمهور آمریکا قصد حمله به یک کشور جهان سوم را داشت، اما حتی اروپا و حتی انگلیس هم با او همراهی نکرد و «اولین ابرقدرت دنیا» به عقب بازگشت. بله، آمریکا اینبار نه در یک نزاع نیابتی، بلکه در یک تنازع مستقیم، عملاً شکست خورد و اگر قضیه به همین منوال ادامه می یافت، این بزرگترین اتفاقی بود که در تاریخ مبارزه استضعاف و استکبار رخ داده بود. دقت کنید، ماجرا بی سابقه است: قدرتمندترین کشور جهان نتوانست به یک کشور جهان سومی حمله کند...

اما این اتفاق هرگز پذیرفتنی نبود؛ نظامی که بیش از نیمی از اعتبار خود را از «پروپاگاندا» و «ابهت ساختگی» خویش دارد، قرار نیست به این آسانی ها در دنیا خوار و ذلیل شود. اگر ماجرا بدان منوال ادامه می یافت، روزها بود که آمریکا و رئیس جمهور آن، مضحکه رسانه های تمام دنیا و حتی کشور خودشان می شدند. دیگر «رویای کدخدایی» به پایان رسیده بود. قرار بود خود رسانه های نظام سرمایه داری، در عرض یک هفته آنچنان ابهت شکنی از شیطان بزرگ بنمایند که شاید بیش از تمام راهپیمایی ها و مرگ بر آمریکاهای این سی و چند ساله باشد. اما قرار نبود این اتفاق بیفتد...

قرار بود توجه رسانه های جهان به سرعت به سمت خبر مهم دیگری منحرف شود؛ اما کدام خبر؟ کدام خبر بواقع می تواند این شکست بزرگ را تحت الشعاع خود قرار دهد تا در پناه آن، نه تنها آمریکا از آن شکست مفتضحانه نجات پیدا کند، بلکه بتواند در سکوت و انحراف توجه رسانه ای، قطعنامه ای هم علیه سوریه تصویب کند؟ کدام خبر چنین قدرتی دارد؟ باید کدام اتفاق بزرگ اقتصادی، اجتماعی، نظامی یا کدام حادثه طبیعی رخ دهد که اذهان عمومی را از مهمترین شکست استکبار منحرف کند؟

بله، جواب روشن است:

رئیس جمهور ایران و آمریکا پس از سی و پنج سال، برای اولین بار مستقیماً صحبت کردند.

اوباما با خوشحالی و سراسیمه کنفرانس مطبوعاتی تشکیل می دهد و گفت و گوی خود را گزارش می دهد. کار رسانه ها آغاز شد. حالا دیگر خبر اصلی و تاریخ ساز، چیز دیگری است. خبر دیگر شکست آمریکا نیست، بلکه یک تغییر رویه توسط ایران است، بر خلاف نظر صریح دو رهبر پیشین و فعلی آن.

می پرسند «حاصل این گفت و گوی تلفنی "برای ما" چه بود؟» این پرسش از اساس اشتباه است؛ حاصل این گفتگو راه نجاتی بود برای آمریکا از بزرگترین بحرانی که پیش رو داشت.

ادعا نمی کنیم که قصدی از سوی طرف ایرانی در میان بوده و این مهم نیست؛ و در هر حالتی نتیجه آن مهم است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ایرانی
-
۱۳:۴۸ - ۰۸ مهر ۱۳۹۲
۰
۰
روحانی با این کارش ضعف خودش و نشون داد واقعا آمریکا پیش افتاد روحانی نفهمید که بازی خورده
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها