به گزارش فرهیختگان، روز یازدهم اسفند ۱۳۸۵ پیکر کاردآجین مرد ۴۵
سالهای به نام «محمدعلی» در یکی از خیابانهای «رباط کریم» پیدا و مشخص
شد این راننده، قربانی نقشه دزد یا دزدان شده است.
تحقیق پلیس برای
شناسایی و ردیابی عامل یا عاملان جنایت ادامه داشت که مردی به نام «یاسر»
هنگام فروش پژوی «محمدعلی» دستگیر شد. «یاسر» در بازجویی مقدماتی، خود را
بیگناه خواند اما با دیدن مدرکهای دادگاهپسند، به کشتن «محمدعلی» با
همدستی همسرش «فرحناز» اعتراف کرد.
به دنبال بازسازی صحنه جرم،
کیفرخواست صادر شد و بهمن ۱۳۸۸ «یاسر» و «فرحناز» در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری
پای میز محاکمه ایستادند. آنان اما انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه
رفتند تا از مجازات قصاص در امان بمانند. «یاسر» گفت: چهار سال پیش با
«فرحناز» ازدواج کردم و چون وضع مالی خوبی نداشتم نقشه دزدیدن پژو را با
همسرم در میان گذاشتم.
وی ادامه داد: ماشین «محمدعلی» را شبانه
کرایه کردیم تا ما را به رشت ببرد. وقتی به میانه راه رسیدیم خودم را به
خواب زدم و «فرحناز» سر صحبت را با راننده باز کرد.
مرد جوان اضافه
کرد: طبق نقشه به راننده اعتراض کردم که چرا با زنم صمیمانه حرف میزند. به
این ترتیب طنابی را که از قبل آماده کرده بودیم دور گردن «محمدعلی»
انداختم. همان موقع «فرحناز» با چاقو ضربهای به راننده زد که جان او
درآمد.
نوبت دفاع به «فرحناز» که رسید خود را بیگناه خواند و
ادعای تازهای مطرح کرد: «شوهرم با همدستی یکی از دوستانش، راننده پژو را
کشت. پدر یاسر اما از من خواست جنایت را گردن بگیرم. قرار بود پدرشوهرم از
شاکیان خصوصی رضایت بگیرد اما فقط پسرش را نجات داد.»
در پایان آن نشست،
هیات قضایی وارد شور شد و «فرحناز» را به قصاص نفس (اعدام با طناب دار) و
پنج سال زندان محکوم کرد. ۲۰ سال زندان هم مجازاتی بود که با توجه به اعلام
رضایت شاکیان خصوصی برای «یاسر» درنظر گرفته شد.
با اعتراض
وکیلمدافع «فرحناز» پرونده به شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور فرستاده شد و حکم
بهخاطر ایراد قضایی شکست. به این ترتیب پرونده به شعبه همعرض دادگاه کیفری
فرستاده و بیستوهشتم دی ۱۳۸۹ محاکمه «فرحناز» از سر گرفته شد. در
تازهترین نشست رسیدگی به این ماجرا که به ریاست قاضی «نورالله عزیزمحمدی»
در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری پایتخت تشکیل شد، «فرحناز» گفت: من و شوهرم در شهر
رشت نقشه دزدیدن گوشی موبایل از یک مغازه را اجرا کردیم اما بلافاصله
دستگیر شدیم.
وی افزود: همان شبی که از بازداشتگاه آزاد شدیم شوهرم
نقشه زورگیری یک ماشین را مطرح کرد و با من درمیان گذاشت. به این ترتیب یک
پژوی مشکی کرایه کردیم.
«فرحناز» ادامه داد: شوهرم یک تکه سنگ زیر
صندلی عقب پژو پنهان کرده بود و به حوالی قزوین که رسیدیم از راننده خواست
توقف کند. «یاسر» به بهانهای به صندلی عقب آمد و کنار من نشست. بعد هم
راننده را به کنار ساختمانهای نیمهساز «پرند» رباطکریم کشاند و با سنگ
بر سرش زد. شوهرم طنابی را که از قبل تهیه کرده بود دور گردن راننده
انداخت. در آن لحظه من طناب را کشیدم و «یاسر» با چاقو به بدن راننده زد.
قاضی: در بازسازی صحنه جنایت گفته بودی خودت ضربههای چاقو را به گردن راننده زدی؛ حالا انکار میکنی؟
فرحناز:
«یاسر» با چاقو به گردن راننده زد و من فقط آنچه را که شوهرم انجام داده
بود بازسازی کردم. باور کنید «یاسر» راننده پژو را کشت.
سپس «یاسر»
این صحنه را بازسازی کرد و اظهار داشت: من با سنگ به سر راننده زدم و طناب
را دور گردنش انداختم. در همان گیر و دار، سر طناب را به دست «فرحناز» دادم
و با چاقو به جان راننده افتادم.
در پایان آن نشست، هیات قضایی به
اتفاق آرا «فرحناز» را بهخاطر معاونت در آدمکشی به ۱۱سال زندان محکوم کرد.
دیروز رای در شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد.