کد خبر: ۱۶۹۰۷
زمان انتشار: ۱۲:۳۷     ۱۳ مرداد ۱۳۹۰

بولتن نیوز: در تاریخ اسلام، همواره جریان‌های منحرفی وجود داشته که با برداشت‌های غلط یا گزینشی چهرۀ نادرستی از دین مبین را عرضه داشته‌اند. یکی از این جریان‌های انحرافی که شاید بتوان گفت از نظر اعتقادی و اندیشه ای، قدمتی به اندازۀ خود دین اسلام دارد و تا دوران ما نیز امتداد یافته است، انجمن منحرفۀ حجتیه است. همانطور که می‌دانیم، لبّ نظرات ایشان با برداشت غلطی که از موضوع مهدویت دارند حول و حوش نحوۀ ورود دین به سیاست می‌چرخد.

                                                

به عبارت دیگر، از آنجا که در دیدگاه انجمن حجتیه نباید برای ظهور امام عصر (ع) اقدام موثری انجام داد و رمز پایان دوران غیبت ایشان در اشاعۀ گستردۀ فساد در جامعه و حتی دنیاست، ورود دین‌داران به عرصۀ سیاست به منظور سر و سامان دادن به امور مسلمین و کاهش فساد در جامعۀ اسلامی نوعی مقابله با ظهور مهدی موعود (عج) تلقی شده و مذموم است.

طبیعی است وجود چنین اعتقادی چه ضربات مهلکی را بر پیکر اسلام و مسلمین وارد کرده و باعث افزایش هر چه بیشتر غیبت کبری خواهد شد. از یک سو اعتقاداتی از این دست، بهترین مستمک برای رژیم‌های جور و ظالم است تا بتوانند برای سرکوب جریان‌های اصیل دینی که قصد انجام تکلیف داشته و می‌خواهند وارد عرصۀ سیاست و مملکت‌داری شوند، مثلاً توجیه عقلی و حجت شرعی داشته باشند. و از سوی دیگر وجود این جریان‌های انحرافی، زحمتی چند برابر است برای دین‌دارانی که می‌خواهند به بخشی از وظایف دینی‌شان عمل کنند و باید در کنار وجود موانع مختلف، این مانع تزویرگونه را نیز از جلوی راه بردارند.

به طور مثال نحوۀ تعامل انجمن حجتیه با امام خمینی (رضوان‌الله) نشان‌گر چنین شرایطی است. این انجمن در ابتدای مرجعیت امام (ره) هنوز ماهیت خود را بر ملا نکرده بود و حتی ظاهر موجهی از خویش را با انجام برخی از فعالیت دینی، بر همگان عرضه می‌داشت. برگزاری کلاس‌های قرآن و وعظ و خطابه و ... از جمله کارهایست که در آن مقطع تاریخی از این انجمن بروز کرده و نگاه‌های مثبتی را به خود جلب نموده بود.

در همان دوران و دقیقاً در سال 1349 شاهد اولین اظهار نظر امام خمینی (ره) در مورد این انجمن هستیم. طی استفتائی که از ایشان در مورد عملکرد انجمن حجتیه می‌‌شود -عملکردی که هنوز رنگی از انحراف نداشت- ایشان می‌فرماید: «در فرض مذکور، هم اقدامات آقایان مورد تقدیر و رضاى خداوند متعال است و هم همکارى و همراهى با آنها مرضى ولى عصر- عجل‌الله فرجه- است و هم مجازند.»

اما این تأیید مشروط خیلی طول نکشید و با بروز اولین انحراف‌ها در انجمن حجتیه، سریعاً نظر امام در مورد آن و موسسش تغییر کرد. در سال 1350 و با رساندن خبرهایی در مورد انحراف اعتقادی و مناسکی این تشکیلات، طی استفتائی دیگر از امام (ره) در مورد عملکردهای جدید این انجمن، ایشان می‌فرماید: «راجع به شخصى‏ که مرقوم شده بود جلساتش‏ ضررهایى دارد؛ از وقتى مطلع شده ‏ام تاییدى از او نکرده‏ام و ان شاالله تعالى نمى‏ کنم.»

از این به بعد و در اغلب سخنرانی‌های حضرت امام چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، شاهد این هستیم که هرگاه ایشان سخن از جریان‌های منحرف موجود می‌کنند در کنار استعمار و طاغوت، به انجمن حجتیه و دیدگاه‌هایی از این دست نیز اشاره می‌کنند و در کنار مقابلۀ انقلابیون با دستگاه جور پهلوی، به نزاع ایشان با حجتیه‌ای‌ها نیز اشاره می‌کند و گاه این جبهه را از جبهۀ درگیری با نظام سابق سخت‌تر می‌داند.

علت این قضیه آن بود که فارغ از سست شدن اعتقادات بخشی از مردم برای مبارزه با نظام پهلوی که ناشی از آموزه‌های اشتباه انجمن حجتیه بود، این انجمن علناً عنوان کرد که مبارزه با رژیم پهلوی حرام شرعی و عقب انداختن ظهور مهدی موعود (عج) است. معلوم است که این اجتهاد ناقص، چه عواقب سوئی دارد و بهترین ابزار است برای دولتی که دنبال توجیه سرکوب‌گری‌های خویش است. همین قضیه در ادامه باعث ایجاد ارتباط انجمن حجتیه با ساواک شد که اسنادش سابقاً در همین سایت آورده شده است. (+)

همۀ این‌ها باعث شد تا دیدگاه امام خمینی (ره) نسبت به این انجمن کاملاً منفی باشد. برای مثال یکی از بهترین اشارات ایشان به جریان‌های انحرافی موجود در جامعۀ آن دوران را در سخنرانی 14 فروردین ۱۳۶۷ مشاهده می‌کنیم:

«یک دسته‏اى مى‏گفتند که خب، باید عالم پر [از] معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهى‌ازمنکر نکنیم، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کارى مى‏خواهند بکنند؛ گناه‏ها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود. یک دسته‏اى از این بالاتر بودند، مى‏گفتند؛ باید دامن زد به گناه‌ها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت- سلام‌الله علیه- تشریف بیاورند. این هم یک دسته‏اى بودند که البته در بین این دسته، منحرف‌هایى هم بودند. اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف‌هایى هم بودند که براى مقاصدى به این دامن مى‏ زدند.

                                                                           

شیخ محمود حلبی ، موسس انجمن حجتیه در حال سخنرانی

 
یک دسته دیگرى بودند که مى‏گفتند؛ هر حکومتى اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایى که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتى که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمى بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتى باشد، در صورتى که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس علم بلند کند با علم مهدى، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است].»

در نتیجه نوع اعتقادات و نحوۀ عملکرد انجمن حجتیه، در دیدگاه معمار کبیر انقلاب سیری را طی می‌کند که از تأیید مشروط شروع شده، به نقد نسبی رسیده و سرانجام به رد کامل و حتی دشمن شمردن ایشان منتهی می‌شود. آخرین نقد حضرت امام خمینی (ره) به این جریان را هم باید در "منشور روحانیت" که در تاریخ سوم اسفند ۱۳۶۷ نگاشته شده است، جست‌وجو کرد:

«روحانيون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم كم نبودند و نيستند. در حوزه هاي علميه هستند افرادي كه عليه انقلاب و اسلام ناب محمدي فعاليت دارند. امروز عده اي با ژست تقدس مابي چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام مي زنند كه گويي وظيفه اي غير ازاين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس نمايان احمق در حوزه هاي علميه كم نيست. طلاب عزيز لحظه اي از فكر اين مارهاي خوش خط و خال كوتاهي نكنند، اينها مروج اسلام امريكايي اند و دشمن رسول الله.»

 

و در ادامه می فرمایند:

«دسته‏اى دیگر از روحانى‌نماهایى که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا مى‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساییدند، یک‌مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز، مقدس‌نماهاى بی‌شعور مى‏گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى‏گویند مسؤولان نظام کمونیست شده‏اند!

تا دیروز مشروب‌فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا مى‏دانستند، امروز از اینکه در گوشه‏اى خلاف‌شرعى که هرگز خواست مسؤولان نیست رخ مى‏دهد، فریاد «وا اسلاما» سر مى‏دهند! دیروز «حجتیه‏اى»‌ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه‌شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‏اند! «ولایتى»هاى دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمین را ریخته‏اند و در عمل پشت پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى‏خورند!

راستى اتهام آمریکایى و روسى و التقاطى، اتهام حلال کردن حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها، اتهام کشتن زنان آبستن و حِلیت قمار و موسیقى از چه کسانى صادر مى‏شود؟ از آدم‌هاى لامذهب یا از مقدس‌نماهاى متحجر و بی‌شعور؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و کنایه‏ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است. همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‏هاست و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است‏.»

سید مجتبی نعیمی
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۰۹ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۰
۰
۰
آقای محترم شما می دانید که حضرت امام (ره) فرموده اند که برای جلوگیری از سوء استفاده کنند گان از کلام من فقط آنچه مهر و امضای من را داشت و یا رسمآ از صدا وسیما پخش شد مورد تأیید است در غیر اینصورت تأیید نمی شود . شما با این نقل قول ها و تحلیل ها ظلم بزرگی در حق امام مرتکب می شوید .و روز قیامت باید هم جواب امام را بدهید و هم مؤمنانی که به آنها اتهام می زنید . امید وارم در این ماه توبه وانابه به خود آیید و تغییر رویه دهید .
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها