باشگاه خبرنگاران، برنامه شناسنامه این هفته با حضور سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران و با اجرای محمدحسین رنجبران از شبکه سه سیما پخش شد.
جعفری
در ابتدای این مصاحبه تلویزیونی در مورد نام خود گفت:«نام شناسنامهای من
محمد علی است اما از بدو تولد من را عزیزالله صدا میکردند. با توجه به
اینکه در دوران دفاع مقدس با یکی از نزدیکانم به جبهه رفته بودم و او من را
عزیز صدا میزد، دوستان دیگر هم من را با همین اسم شناختند.»
وی در
واکنش به اینکه در نامش در بین 500 شخصیت قدرتمند دنیا قرار دارد،
گفت:«نشریات و سایتهای خارجی خیلی چیزها مینویسند و فکر میکنم علت نوشته
شدن این مطلب هم اقتدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و چون من خادم
سپاه هستم این موضوع را به نام من نوشتهاند. بعضی توجیه نیستند که فرد و
افراد در نظام جمهوری اسلامی زیاد مطرح نیستند بلکه این سازمان قدرتمند و
الهی سپاه پاسداران است که با تولید قدرتی که داشته توانسته روی افکار غربی
ها تاثیر بگذارد.»
فرمانده کل سپاه پاسداران در بخش دیگری از
مصاحبه تلویزیونی خود در پاسخ به این سوال که جایگاه فرمانده سپاه در نظام
جمهوری اسلامی کجاست، اظهار داشت:«نکته بسیار مهم انقلاب اسلامی ایران،
استمرار انقلاب است. هیچ انقلابی در طول تاریخ به اندازه انقلاب ما عمر
نداشته و پویا نداشته است. هرچه زمان جلوتر میرود انقلاب به مراحل بالاتر
خود نزدیک میشود.
وي افزود: استمرار وضعیت انقلابی و ماندن در
مسیر اولیه نکتهای است که خیلی مهم است و باعث شگفتی دنیا شده! مسئولیت
سپاه پاسداران هم همین حفظ انقلاب است. تنها نهادی که در طول انقلاب اسلامی
تاسیس شده که انقلاب اسلامی را حفظ کند و از دستاوردهای آن پاسداری کند،
سپاه پاسداران است.»
وی ادامه داد:«مسولیت فرمانده سپاه خیلی سنگین و
خطیر است. البته به جز تحمل فشار و بار سنگین این مسولیت و خادمی انقلاب و
مردم کار دیگری نیست.»
عزیز جعفری در ادامه «شناسنامه» گفت:«وجه
اشتراک سپاه با دیگر نیروهای نظامی دنیا، ماهیت نظامی بودن سپاه است. ما
برای دفاع از انقلاب اسلامی، مانند همه ارتش های دنیا سه نیروی قوی دریایی،
زمینی و هوایی داریم. ماهیت کلی سپاه نظامی است. البته از همان ابتدا
رهبری به سپاه این تذکر را می دانند که قبل از اینکه سپاه یک نیروی نظامی
باشد، یک نهاد مکتبی، انقلابی و مردمی است.»
وی ادامه داد:«سپاه پیش
از آنکه یک سازمان نظامی کلاسیک باشد یک نهاد انقلابی است. روحیه انقلابی،
معنویت و مردم داری باید حفظ شود. توانمندی تخصصی سپاه هم مساله دیگری است
که سپاه باید دنبال کند اما موضوع مردمی بودن، انقلابی بودن و مکتبی بودن
بر تجهیزات محوری مقدم است.»
سردار جعفری در بخش دیگری از برنامه
«شناسنامه» در مورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا گفت:«بعد از پیروزی انقلاب
کاملاً مشخص بود که آمریکا از طریق سفارتخانه خود در ایران در حال برنامه
ریزی و سازمان دهی نیروهای ضد انقلاب است تا به انقلاب ضربه بزند. این
موضوع برای قشر دانشجو و روشنفکر انقلاب مشخص بود. برنامه ریزی برای تسخیر
لانه جاسوسی، در جمع انجمن اسلامی های دانشگاه های اصلی تهران انجام شد.
تعداد محدودی از کادرهای اصلی این دانشگاه ها از ماجرا باخبر بودند و با
بهانه راهپیمایی علیه آمریکا، بقیه دانشجویان هم به سمت سفارت آمریکا به
حرکت در آمدند. در مسیر هم هرچه به سفارت نزدیک تر می شدیم، تعداد بیشتری
از دانشجویان حاضر در راهپیمایی از موضوع تسخیر باخبر می شدند.»
جعفری
در پاسخ به این سوال که در چه سنی مهم ترین پست فرماندهی خود را در جنگ
گرفتید، گفت:«ما در دفاع مقدس به یک جوان 17-18 ساله هم فرماندهی تیپ را
سپردیم. اما شرایط جنگ و جبهه با شرایط امروز متفاوت بود. زمان یادگیری و
تجربه کسب کردن در دفاع مقدس به قول معروف کپسولی بود و خیلی زود انسان به
تجربه و پختگی می رسید.»
وی ادامه داد:«اولین مسولیتی که در جبهه به
عهده من گذاشتند، حضور در سپاه سوسنگرد بود. 10-15 روز به جبهه رفتم و به
عنوان نیروی بسیجی به منطقه رفتم. آنجا چند تا از بردارهای پاسداری که
قبلاً من را در انجمن های اسلامی دانشگاه دیده بودند، مرا شناختند. ما می
خواستیم به خرمشهر برویم اما هرچقدر اصرار کردیم قبول نکردند و من را به
خرمشهر اعزام نکردند. در نهایت یک دوره آموزش خمپاره 120 برایمان گذاشتند و
از ما خواستند بعد از این دوره، این آموزش را به دیگر بسیجیان انتقال
دهیم. بعد از این دوره آموزشی، ما گفتیم که باید یک دوره عملی هم در جبهه
ببینیم تا بتوانیم بهتر و موثر تر کار انتقال آموزش را انجام دهیم. در همین
گیر و دار شهید دقایقی حکم تشکیل سپاه سوسنگرد را گرفتند و از من هم
خواستند برای کمک به ایشان، به سوسنگرد بروم.»
جعفری افزود:«اولین
مسولیتی که به عهده من گذاشتند، مسولیت خمپاره های شهر سوسنگرد بود. بعد از
مدتی هم مسولیت آموزش سپاه سوسنگرد به من محول شد و در ادامه هم به
کارهای عملیاتی منتقل شدیم.»
فرمانده کل سپاه در مورد دلیل ادامه
جنگ بعد از فتح خرمشهر گفت:«چیزی که قابل توجه است و کمتر در مورد آن صحبت
می شود، پیروزی نظامی ایران در دفاع مقدس است. این پیروزی نظامی با تصرف و
آزادسازی خرمشهری توسط ایران حاصل شد. وقتی خرمشهر آزاد شد، صدام حس کرد
ایران در دور پیشروی است و دست های خود را به نشانه تسلیم بالا برد. بنی
صدر در دی ماه 59 می خواست پای میز مذاکره بنشیند اما با غیرت و مجاهدت
رزمندگان ارتش و سپاه در جبهه، خرمشهر بعد از یک سال و نیم حاصل شد و عراق
اعلام عقب نشینی کرد و درخواست آتش بس کرد. جمهوری اسلامی هم گفت ما صبر می
کنیم تا ببینیم آیا عراق عقب نشینی خواهد کرد یا خیر.»
وی ادامه
داد:«عراق به بیرون از مرزهای ایران عقب نشینی کرد اما چون حضرت امام ماهیت
صدام را می شناختند که او اصلاً قابل اعتماد نیست، می دانستند که صدام بعد
از بازسازی نیروهای خود به فکر حمله دوباره به ایران است. به همین دلیل
حضرت امام با هوشمندی و دوراندیشی و تدابیر الهی و حکیمانه ای که داشتند،
آتش بس را نپذیرفتند. چون قطعنامه ای در کار نبود و سازمان های بین المللی
حمله عراق را محکوم نکرده بودند. صدام متجاوز بود و باید تنبیه می شد. اگر
آن روز آتش بس را قبول می کردیم، حق و ناحق مشخص نمی شد و با تدبیر امام در
آن روز تصمیم به ادامه جنگ گرفته شد تا متجاوز مشخص شود و نظام بین المللی
متجاوز را مشخص کند و مهم تر از همه، مرزهای ایران امنیت دائمی پیدا کند.»
سردار جعفری در ادامه گفت:
« از نظر سیاسی و مدیریتی جنگ دو نگاه وجود داشت. یکی نگاه حضرت امام بود
که می گفت جنگ تا تنبیه متجاوز باید ادامه پیدا کند. نیروهای همراه با تفکر
انقلاب مثل حضرت آقا که آن زمان رئیس جمهور بودند هم طرفدار همین نگاه
بودند. نگاه دیگری که در بین برخی از مسولین کشور وجود داشت این بود که
باید زودتر جنگ را تمام کرد چون فشار اقتصادی زیادی در کشور وجود دارد. به
همین دلیل به ما می گفتند یک عملیات موفق انجام دهید تا بتوانیم زودتر سر
میز مذاکره جنگ را تمام نکنیم. این نگاهی بود که نظر قطعی حضرت امام نبود و
یک مقدار بر سر آن اختلاف بود. درست مثل امروز که دیدگاه حضرت آقا با برخی
از مسولین یک مقدار متفاوت است.»
وی ادامه داد:«در موضوع
رابطه با دشمن و بحث پایداری و استقامت چیزی است که امروز در نگاه رهبری و
برخی مسولین دیگر متفاوت است. این تفاوت دیدگاه آن روزها هم وجود داشت.
اینکه آیا این تفاوت دیدگاه توسط مسولینی که امکانات و بودجه کشور را
برعهده داشتند و در دولت فعالیت داشتند بر پشتیبانی از جبهه اثر می گذاشت
یا نه چیزی است که نمی توان در مورد آن نظر قطعی داد اما مساله ای که به
صورت قطعی مشخص است این مساله است که اگر دولت بر پشتیبانی بیشتر و کامل از
جبهه مصمم بود، ما با خیلی از مشکلات مواجه نمی شدیم.»
جعفری با
بیان اینکه امام در سال 64 صراحتاً به دولت دستور دادند تا از جبهه بیشتر
پشتیبانی کند اظهار داشت:« درست است که ما در محاصره اقتصادی بودیم اما با
توجه به منابع موجود و توانمدی هایی که در ایران بود معتقدم می شد بهتر از
این عمل کرد. ما سال 66 با نیروهای عراقی به توازن قوایی رسیده بودیم. این
توازن قوا از نظر امکانات و تجهیزات مادی نبود اما نیروی انسانی، ایمان و
معنویت نیروها این موضوع را جبران می کرد.»
وی ادامه داد:«در
تابستان 67 که امام قطعنامه را پذیرفت، عراق دوباره به ایران حمله کرد. این
موضوع نشان می دهد که اگر بعد از آزاد سازی خرمشهر آتش بس پذیرفته می شد،
عراق بعد از بازسازی نیروهایش دوباره به ایران حمله می کرد. در نهایت ما
معتقدیم ضعف پشتیبانی یک مقدار روی وضعیت آخر جنگ اثر گذاشت.»
عزیز
جعفری در بخش دیگری از «شناسنامه» گفت:«حدود یک سال قبل از پذیرش قطعنامه
که در جبهه های غرب می جنگیدیم، یک حسی به من دست داده بود که یک اتفاقاتی
در راه است و جنگ ادامه پیدا نخواهد کرد. در واقع این پیش بینی از اول سال
67 وجود داشت و در نهایت با تقویت ارتش عراق، قطع نامه مورد پذیرش قرار
گرفت.»
وی ادامه داد:«زمانی که قطعنامه قبول شد، مسولیت حفظ جبهه
حلبچه بر عهده من بود که به ما دستور عقب نشینی دادند. این عقب نشینی خیلی
برای ما سنگین بود و من را خیلی بهم ریخت. پذیرش قطعنامه و عقب نشینی برای
ما با اشک و ناله و گریه همراه بود اما همه موظف بودیم در ظاهر روحیه خود
را حفظ کنیم.»
سردار جعفری در توصیف حال و روز خود در ایام وفات
امام هم گفت:« من در آن روز تهران بودم. بعد از ارتحال حضرت امام اولین
خطری که حس می شد، حمله منافقین و صدام به کشور بود. این احتمال وجود داشت و
به همین دلیل سپاه در جبهه ها آماده باش اعلام کرد. من به کرمانشاه رفتم
تا بر آماده باش نظارت داشته باشم. بعد از بررسی وضعیت آنجا، به این نتیجه
رسیدیم که شرایط آرام است. در نهایت خودم را برای خاکسپاری به تهران رساندم
و بعد از ظهر روز خاکسپاری به بهشت زهرا (س) رسیدم و با امام وداع کردم.»
فرمانده
سپاه در ادامه «شناسنامه» گفت:«مسولیت اصلی سپاه پاسداران حفظ انقلاب است و
دفاع از مرزهای کشور در مقابل تهاجم های خارجی دومین وظیفه سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی است. در واقع ما در این مسیر باید به برادران ارتش کمک کنیم.
با این تفاسیر سپاه تنوع ماموریتی زیادی دارد و در عرصه های مختلف باید
فعالیت داشته باشد. سپاه باید در مقابل تهدیدات نظامی، امنیتی، فرهنگی و
سیاسی آماده باشد. سوال اینجاست که انقلاب اسلامی با چه نوع تهدیدی به صورت
جدی تر مواجه است. در ده سال اول انقلاب تهدید نظامی علیه انقلاب، جدی
ترین تهدید بود اما از آنجا به بعد تهدید جنگ بالفعل نشد و زیاد جدی نبود.
اما تهدید فرهنگی و سیاسی در اواسط انقلاب جدی ترین تهدیدی بود که برای
انقلاب وجود داشت. یک عده در همین بازه زمانی وارد حاکمیت جمهوری اسلامی
شدند و شعار توقف انقلاب را سر دادند.»
جعفری گفت:«مقابله با ظلم و
حمایت از مستضعفین شعار اصلی انقلاب است که این افراد می گفتند این شعار
باید متوقف شود. در واقع شعار نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران هم
برخواسته از همین نگاه بود. به جز دوران دفاع مقدس که تهدید نظامی، اصلی
ترین تهدید بود، تهدید های نظامی، سیاسی و اقتصادی به طور جدی انقلاب را
مورد هدف قرار داده بودند. در جنگ به انقلاب اسلامی آسیبی نرسید و به قول
امام جنگ باعث صادر شدن و توسعه انقلاب به دنیا شد. بیداری اسلامی امروز
مدیون مقاومت ما در جنگ هشت ساله بود.»
وی افزود:«تهدیدهای
سیاسی، امنیتی و اقتصادی می تواند انقلاب اسلامی را مورد تهدید جدی قرار
دهد. حضرت آقا از همان روزی که افرادی به حاکمیت نفوذ کردند و شعار توقف
انقلاب را سر دادند، چفیه را به دوش خود انداختند و در مقابل این حرکت
انحرافی ایستادند. بزرگترین تهدید بعد از جنگ تحمیلی فتنه 88 بود که به
نوعی جنگ نرم بود. خطر فتنه 88 برای انقلاب به مراتب سنگین تر از خطر جنگ
بود. بسیاری از عوامل داخلی آگاهانه یا غیرآگاهانه فریب این حرکت را خوردند
و با آن همراهی کردند که خیلی از این افراد بعدها پشیمان شدند اما برنامه
ریزی اصلی این توطئه از خارج از مرزها بود.»
سردار جعفری
همچنین گفت:«شاید من از معدود کسانی هستم که معتقدم دشمن به این زودی ها
جرات حمله به ایران را ندارد. بعد از ماجرای 11 سمپتامبر که آمریکا می
خواست به نوعی رفتار ایران را تغییر و انقلاب اسلامی ایران را کنترل کنند،
آن ها به عراق و افغانستان حمله کردند تا حلقه محاصره ایران را کامل کنند
تا در نهایت به ایران ضربه بزنند اما من از همان سال 82 معتقد بودم آمریکا
به ایران حمله نخواهد کرد. استدلالم هم این بود که تا زمانی که مردم ازنظام
حمایت می کنند و از طرف دیگر این حد از آمادگی در نیروهای نظامی وجود
دارد، آمریکا جرات حمله به ایران را نخواهد داشت. وقتی مردم یک جامعه با
عزم راسخ از حق و دین الهی دفاع می کنند یعنی اهداف انقلاب اسلامی محقق شده
چون انقلاب اسلامی در یک کلام یعنی یاری دین الهی.»
وی ادامه داد:«وقتی
یاری دین خدا از سوی اکثریت قاطع مردم انجام می گیرد، وعده الهی محقق می
شود از سوی خدا نصرت های زیادی حاصل می شود و در دل دشمنان رعب و وحشت
ایجاد می شود که این نصرت های الهی و وحشتی که در دل شمن ایجاد می شود،
بازدارنده است. آمادگی های ما، حضور مردم در صحنه و یاری دین و نصرت های
الهی و ترسی که خدا در دل دشمن می انداز باعث می شود بگویم آمریکا جرات
حمله به ایران را ندارد.»
جعفری افزود:«امنیتی که امروز در کشور ما
وجود دارد در دنیا بی نظیر است. علی رغم فشارها و توطئه های بی شماری که از
سوی دشمنان وجود دارد، امنیت کشور ما فوق العاده است. هیچ کشوری نمی تواند
جلوی عملیات های انتحاری را بگیرد، اما ایران این کار را کرد. ظرف یک سال
اخیر حدود 11 مورد از عملیات های انتحاری را خنثی کرده ایم و قبل از اینکه
وارد مرزهای کشور شوند جلوی این حملات را گرفته ایم.»
فرمانده سپاه
گفت:«اگر بسیجی ها و مردم در مقابل فتنه گران نمی ایستادند، وضعیتی که
امروز در سوریه وجود دارد را در ایران هم شاهد بودیم. انسجام و وحدت عمومی
که در بین مردم وجود دارد باعث جلوگیری از ایجاد چنین وضعیتی شده است اما
نباید توطئه های بی شمار دشمن را هم نادیده گرفت.»
جعفری در بخش
دیگری از برنامه اظهار داشت:«سپاه در عرصه سیاسی تا زمانی که رقابت های
سیاسی است دخالتی ندارد اما این وظیفه سپاه است که هوشیار باشد و جریان های
سیاسی را بشناسد. تا زمانی که رقابت ها به صورت معمولی و در چهارچوب قانون
انجام می گیرد سپاه هیچ دخالتی ندارد اما زمانی که اختلاف دیدگاه های
سیاسی و دیدگاه انحرافی سیاسی می خواهد بر امنیت و نظام اثر بگذارد سپاه
احساس وظیفه می کند. همه ماجرای فتنه 88 همین بود که یک جریان انحرافی
سیاسی می خواست بر خلاف مسیر قانون و به زور و با الگوی انقلاب مخملی می
خواست وارد حاکمیت شود. مبنای تهدید فتنه 88 سیاسی بود که آن را تبدیل
کردند به موضوع امنیتی و می خواستند انقلاب را تحت تاثیر قرار دهند. در
چنین شرایطی سپاه با هوشمندی وارد عمل شد و با این تهدیدات مقابله کرد.»
سردار
عزیز جعفری در پاسخ به این سوال که رابطه سپاه با کدام یک از دولت ها بهتر
بوده گفت:« هر دولتی یک بعدی از کار را تقویت می کرد که سپاه بر اساس همان
ابعاد کمک می کرده. البته همکاری ما با دولت دوم خرداد که توسعه هدف گذاری
شان با اهداف انقلاب مغایر بود به حداقل رسیده بود. اگر همان دولت می
خواست در عرصه های مختلف برای مردم کار کند ما نهایت همکاری را داشتیم اما
ما چنین اراده ای را کمتر می دیدم.»
وی ادامه داد:«دولت نهم و دهم
به شدت به نقش سپاه در سازندگی کشور احساس نیاز کرد. فشار دشمنان هم زیاد
شده بود و شرکت هایی که در پارس جنوبی قرار داد بسته بودند، کار را تعطیل
کردند و رفتند. سپاه گفت من آمادگی دارم این کار را انجام دهم و دولت هم
استقبال کرد و کار انجام شد. هر دولتی که از سپاه کمک بخواهد سپاه آمادگی
دارد که کمک کند.»
سردار جعفری در مورد ارزیابی خود از انتخابات
یازدهم هم اظهار داشت:«همانطوری که رهبری پیش بینی کردند حماسه سیاسی به
دست مردم برقرار شد. این انتخابات، انتخابات بسیار امن و خوب و دقیقی بود.
نه اینکه در انتخابات قبلی اینطور نبوده اما این بار دقت در انتخابات
بیشتر بروز داشت و برای همه مشخص شد که امانتداری در رای مردم چیزی نیست که
نظام اسلامی با آن بازی کند. چطور ممکن است ما ادعای نظام اسلامی داشته
باشیم اما به رای مردم خیانت کنیم. تهمت تقلب تهمت ناروایی بود که واقعاً
قابل بخشش نیست. در انتخابات 92 نسبت آرای کاندید انتخاب شده الهی بود تا
برای همه کسانی که نسبت به برخورد جمهوری اسلامی با آرای مردم تردید داشتد،
مشخص شود جمهوری اسلامی نسبت به رای مردم امانتدار است.»
وی ادامه داد:«حماسه سیاسی و اتفاق بزرگی که امسال افتاد وحدت بخش بود.»
فرمانده
کل سپاه همچنین در مورد اظهارات اخیر مقامات آمریکایی گفت:«ماهیت آمریکایی
ها هیچ وقت تغییر پیدا نمی کند اما ممکن است بر اثر استقامت مردم و نظام
روی اصول و همچنین اینکه مردم ایران زیر بار ظلم نمی روند، متوجه برخی
مسائل شوند. جامعه ایران و فرهنگ اسلامی ایران به این شکل است که در مقابل
تهدید و فشار متحد می شویم. آمریکایی ها ممکن است روزی متوجه این موضوع
شوند که زبان تهدید و فشار و زرو روی ایران تاثیری نخواهد داشت و جواب عکس
برایشان خواهد داشت. اگر روزی سرعقل بیایند و این موضوع را درک کنند ممکن
است بتوان با آن ها سر میز مذاکره نشست.»
وی ادامه داد:«نرمش قهرمانانه
ای که مقام معظم رهبری بیان کردند یعنی ایران قدرتمند است و متکی بر مردم و
اعتقادات دینی و اسلامی آن ها مثل یک شیر و کوه استوار در مقابل فشارهای
دشمن ایستاده است. اما در این حالت هم باید نرمش قهرمانانه وجود دارد. نرمش
قهرمانانه برای این است که ما حاضریم بنشینیم و مذاکره کنیم که ببینیم آیا
طرف مقابل متوجه شده یا خیر که قدرت ایران یعنی چی و ایران به چه چیزی
اتکا دارد.»
جعفری افزود:«صحبت هایی که امروز رئیس جمهور محترم بیان
می کنند در چهارچوب اصول انقلاب و نتیجه ایستادگی چندین ساله انقلاب است.
سال گذشته فشار زیادی روی مردم بود اما مردم در عرصه های مختلف مثل
راهپیمایی 22 بهمن یا پای صندوق های رای حضور چشمگیری داشتند. اگر دشمن
عاقل باشد و بخواهد هوشمندانه، دقیق و حکیمانه به برخورد خود با ایران نگاه
کند باید متوجه شود که حرف زور و فشار و تهدید جواب نمی دهد و باید بنشیند
و صحبت کند. نرمش قهرمانانه یعنی در چهارچوب اصول و خط درست انقلاب حرف
خودمان را بیان و از حقوق خود دفاع خواهیم کرد.