کد خبر: ۱۶۸۶۷۵
زمان انتشار: ۱۸:۳۲     ۰۳ مهر ۱۳۹۲
افرادي که انتظار داشتند بعد از سخنرانی دو رییس جمهور ايران و آمريكا، اين دو بدون توجه به گریه حاضرین بدوند و هم ديگر را بغل کنند و دست در دست يكديگر ساختمان سازمان ملل را ترك كنند وبيايند چالوس كنار ساحل قدم بزنند از فراغ دوري سالهاي گذشته بگويند. اين مطلب را بخوانند!.
598: آن چیزی که ملت ایران از حضور روحانی در نیویورک توقع دارند، قاعدتا باید از مذاکره های مقامات ما با دنیا منتج شود نه از سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد.

به گزارش بولتن نيوز، براي اينكه اين موضوع را بهتر درك كنيم چند نكته لازم است تا مورد بررسي قرار گيرد:

یک- اينكه برخي توقع دارند كه در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل و در حضور تمام رهبران جهان، رئيس جمهورهاي ايران و آمريكا پسته پوست بکنند و در دهان یکدیگر بگذارند، بدلیل این است که برخي تا پيش از اين، اصل اينگونه حضورها و سخنرانی ها در مجامع عمومی را با رفتارها و گفتارهای خارج از عرف و استاندارد بين المللي به بي راهه كشانده اند!. در غير اين صورت، سخنراني در اينگونه اماكن بين المللي كه جهانيان چشم به آن دارند، جای بده بستان و حرکتهای نامعقول و غیر حرفه ای  رهبران كشورها برای دوست و دشمن نیست.

از اين نمونه مي توان به سخنراني كمدي رئيس جمهور رژيم صهيونيستي در سال گذشته که در آن زمان احمدی نژاد هم به نیویورک رفته بود  اشاره كرد كه تا مدتها كاريكاتورها و جوكهاي مربوط به آن در سطح جهاني و داخل ایران دست به دست مي شد.

علت اين سخن ما اين است كه شنوندگان حاضر در مجمع عمومی سازمان ملل تعدادي بقال سر محله نیستند. ايشان رهبران و سیاستمدارانی هستند که با یکدیگر و با دنیا رابطه دارند و براي اينكه شير فهم شوند، يك حركت كوچك ابرو، آنها را تا ته خط ديپلماسي هدايت می کنند. اينها همه چيز را در دايره روابط دیپلماتیک و آن هم در سطوح بالا مي بينند. نه از دید هیجانی و احساساتی و حركات چریکی و کماندویی افرادي مانند قزافي كه در جلوي سازمان ملل چادر مي زد و جهان را به بازيچه مي گرفت!.

در واقع و بعد از سالها شخصي به نام روحاني رئيس جمهور ايران شد و نشان داد كه استاندارد سخنرانی یک رئیس دولت در مكانهايي مانند مجمع عمومی سازمان ملل چيست و البته ايشان در حوزه داخلي و در داخل مملكت هم در اين دو ماهي كه رئيس جمهور شده اند استانداردهاي داخلي را نيز تغيير دادند و سعي دارند ايران را از بيماري " غوغا تريبوني" رهايي بخشند!.

دو- به نظر مي رسد بهترین راه برای ارزیابی سخنرانی دیشب دکتر روحانی در سازمان ملل متحد، مقایسه ان با سخنرانی اوباما و جایگاه او است. از نظر جایگاه، در نگاه سطحی هر دو رئیس جمهور دو کشورند. اما در نگاه کمی دقیقتر، یکی صاحب قدرتمندترین ارتش و اقتصاد در جهان است و ديگري صاحب قدرتمند ترين ارتش و اقتصاد در خاور ميانه. از اين رو به نظر مي رسد كه هر دو بايد با رعايت استانداردهاي لازم سخنراني مي كردند تا شان كشورهاي خود را در برابر جهانيان حفظ كنند. همان كاري كه اوباما و روحاني انجام دادند و حد اقلش اين بود كه در مورد ايران صندلي هاي سازمان ملل مانند سالهاي گذشته خالي از پر نشد و اين را بايد اولين پيروزي روحاني در عرصه بين الملل دانست.

سه- برخي شايد به سخنرانی دیشب دکتر روحانی انتقاد وارد كنند. ممکن است توقع داشتند که او در سخنرانی دیشب چراغ سبزهایی پر رنگ و خیره کننده به اوباما نشان بدهد و ممکن است انتظار داشتند که روحانی با یک ضربت در سخنرانی دیشبش کل مسائل و اختلافات و دشمنی های دو کشور را محو و نابود کند. اما روحاني در اينجا هم مانند اوباما كه نام از رهبر جمهوري اسلامي برد و فتواي او را ملاك عمل قرارداد و در برابر تمامي رهبران جهان به ايران و رهبر ايران احترام گذاشت، بسيار سنجيده عمل كرد. چراغ سبز روحانی نيز آنجایی بود که خواستار شنیدن صدای واحد از طرف واشنگتن شد و گفت: "من سخنان امروز پرزیدنت اوباما را با دقت گوش کردم؛ در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا و خودداری از دنبال کردن منافع گروه‌های فشار جنگ‌طلب، می‌توان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید". یا: "گفته می شود که گزینه جنگ روی میز است اما من می گویم صلح در دسترس است". ارزش این جملات در سپهر سیاست بین الملل عزم جدی ايران برای حل مشکلات میان ایران و آمریکا است كه  هوشمندان عالم سیاست -از جمله اوباما- آن را درک کردند و به همین دلیل پرزیدنت ایالات متحد اعلام کرد: "سخنان روحانی مرا خوشنود کرد".

طبیعتا و بر اساس اصول ديپلماتيك در سطوح بين الملل باید منتظر اتفاقات مهم تر در مذاکرات این چند روزه و روزها و هفته های آتی باشيم و بنابراین احساس بر آن است كه روزنه اي مهم براي صلح و دوستي از سوی روحانی باز شد است و باید منتظر بمانیم و انتظار نداشته باشیم ساختمان امن میان ایران و غرب یک شبه درهاي خود را به سوي طرفين بگشايد.

ناگفته نماند كه هنگام سخنرانی رؤسای جمهور دو کشور ، از یک سو هیچ یک از دو رئیس جمهور در سالن حضور نداشتند و از سوی دیگر ، صندلی های نمایندگان طرف مقابل هم خالی نبود. هر دو کشور ، راه میانه را برگزیده بودند:« نه ترک سالن و نه حضور در عالی ترین سطح ؛ بلکه حضور در پای سخنان طرف مقابل ، در قامت یک هیأت کوچک دیپلماتیک. »

این یک نشانه است ؛ نشانه ای از عزم طرفین برای حل مشکلات فیما بین در عین تردید و احتیاط . این یعنی اینکه آن عزم راسخ برای عدم گفت و گو ، بنا به مقتضیات زمان ، فرو ریخته و به جای آن ، هر چند نه درخت سترگ رابطه ،اما نهال مردد مذاکرات روییده است و این یعنی یک تحول مهم و راهبردی.

در واقع در میدان دیپلماسی گفتاری دو رئیس جمهور ایران و آمریکا به نظر می رسد هر دو پیروز میدان بودند و با احترام به هم امتیاز دادند تا هم گشایشی باشد برای آمریکاییها در اثبات تغییر در عملکردشان در رابطه با ایران و هم راهی باشد برای باز شدن یخ روابط دیپلماتیک طرفین.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها