598؛ پس از مسايل بازي سپاهان و پرسپوليس و انتقادهاي برنامه 90 فرصتي دست داد به ديدار علي دايي برويم تا با سرمربي سرخها مصاحبهاي اختصاصي داشته باشيم. دايي به قول اطرافيانش مثل شير پاي اين موضوع ايستاده است.
* مسايل اخير تمركز تيم را بههم بزند؟
- به جرات اين مسايل تمركز يك تيم را بههم ميزند و ما در اين مدت كوشيديم تا بهنحوي تيم را از اين شرايط خارج كنيم. اتفاقا تمرينهاي خوبي را هم انجام داديم و تلاش كرديم تا تمركز تيم بههم بخورد. در حال حاضر هم تيم فجرسپاسي را آناليز كردهايم و مشكل خاصي براي اين بازي نداريم.
* در كمتر از نيمفصل دو بار مقابل يك مربي قرار ميگيريد!
- من كاري به اين حرفها ندارم. آقاي ياوري بزرگ ماست و من براي ايشان آرزوي موفقيت ميكنم.
* تا كجا ميخواهيد اين موضوع را ادامه دهيد و آيا فكر نميكنيد كه اينجوري به سر مار برسيد؟
- من كاري به اين حرفها ندارم. من تا آخر پشت اين قضيه هستم تا خيلي چيزها روشن شود. من كسي نيستم كه بخواهم حكمي بدهم يا كسي را جريمه كنم ولي مطمئن باشيد جلوي ناپاكيها و فاسدها را ميگيرم و پاي حرفم ميايستم.
* اما شايد اينجوري نان بعضيها آجر شود!
- مطمئنا اين اتفاق ميافتد و نان بعضيها آجر ميشود. حرف شما درست است ولي من كار خودم را ميكنم.
* ممكن است ...
- ... چي ممكن است؟ مرا ميزنند؟ ميدانم خيلي چيزها پيش ميآيد ولي من كار خودم را ميكنم و پيه همهچيز را به تنم ماليدهام. شك نكنيد كه توي اين قضيه كوتاه نميآيم.
* پس نگران چيزي نيستيد؟
- چه نگراني؟ اين حرفها را نزنيد!
* شايد توي همين رفت و آمدها مثل قهرماني براي شما هم مشكلي پيش بيايد!
- (خنده) اگر من نگران چيزي بودم تنها نميرفتم و تنها نميآمدم. شما هم اين را بدانيد كه كسي چنين جراتي ندارد.