به گزارش 598، هیاهوها و جنجالهای این روزهای کشورهای غربی در قبال سلاحهای شیمیایی سوریه و سکوت مطلق دیرپای این کشورها در قبال مجموعه رنگارنگ تسلیحات کشتار جمعی رژیم صهیونیستی تناقضی بوده که کمتر ذهن پرسشگری به راحتی توانسته از کنار آن عبور کند.
نگاهی به تاریخچه استفاده رژیم صهیونیستی از سلاحهای شیمیایی و رفتار کشورهای غربی در قبال آنها موضوعی است که رویکردهای دوگانه آراسته شده به دغدغههای اخلاقی و حقوق بشری این کشورها را بیش از پیش به مدار توجه میآورد.
رژیم صهیونیستی حمله با سلاحهای کشتار جمعی را از نخستین سال تأسیس اسرائیل در سال 1948 آغاز کرد. گروههای صهیونیستی به رهبری «دیوید بن گوریون»، اولین نخستوزیر اسرائیل ایجاد رعب و وحشت در میان فلسطینیهای بومی را در دستور کار قرار داده بودند تا آنها را وادار به ترک سرزمینشان کنند. اولین سلاح کشتار جمعی که رژیم اسرائیل از آن استفاده کرد تسلیحات بیولوژیک بود که کمیته بینالمللی صلیب سرخ مستنداتی در باب آن ارائه کرده است. متن زیر بخشی از گزارش کمیته بینالمللی صلیب سرخ است:
گروههای صهیونیست در ماه مه سال 1948 شهر «عکا» در فلسطین را محاصره کردند. این شهر تا مدت زمان زیادی در برابر این محاصره دوام آورد. آب آشامیدنی این شهر از طریق قناتی از یک روستا در نزدیکی این شهر به نام «کبری» تأمین میشد. گروههای صهیونیست برای اینکه دوران مقاومت مردم شهر را کوتاهتر کنند و بتوانند وارد شهر شوند به این قنات باکتری بیماری حصبه را تزریق کردند. بسیاری از فلسطینیها و حدود 55 سرباز انگلیسی به این بیماری مبتلا شدند.این جنایت، چنانکه «یورین میلشتاین» تاریخشناس نظامی اسرائیل آن را توصیف میکند «شلاخ لخمخا» نام گرفت.(منبع: کتاب طاعون سازان: دنیای مرموز جنگ بیولوژیک).
«دی مئورن» فرستاده کمیته بینالمللی صلیب سرخ بین 6 تا 19 ماه مه سال 1948 چندین گزارش درباره وضعیت تعداد زیادی از جمعیت شهر مذکور نگاشت که ناگهان به حصبه مبتلا شده و خواستار تلاشهایی برای مبارزه با آن شده بودند.بررسیهای بعدی نشان داد که این بیماری از طریق آب منتقل شده است. طبق آنچه «لوتنانت پتی» یکی از ناظران سازمان ملل گزارش داده شیوع این بیماری باعث شد مقاومت شهر بشکند و گروههای صهیونیستی اقدام به کشتار و غارت در شهر کنند.
در گزارش این ناظر سازمان ملل همچنین اشاره شده که دستکم 100 نفر از شهروندان عربتبار در این شهر نیز به خاطر آنکه به دستور صهیونیستها شهر را تخلیه نکردند، کشته شدند. تروریستهای صهیونیست برخی از این افراد را دستگیر و به زور اسلحه آنها را وادار به نوشیدن ماده سمی سیانور کردند. «محمد فائز صوفی» یکی از افرادی است که بدین ترتیب کشته شد و شرح مرگ وی در کتاب «فاجعه فلسطین» به قلم «مایکل پلامبو» آمده است.
جنایت آلوده کردن منبع تأمین آب شهر عکا که منجر به سقوط شهر، تخلیه اجباری ساکنان و غارت اموال آن منجر شد اشتهای صهیونیستها برای ارتکاب این جرم را باز کرد. آنها یکبار دیگر تلاش کردند همین تجربه را برای نیروهای مصری تکرار کنند اما موفق نشدند. مصریها توانستند دو نیروی نفوذی صهیونیست که برای این مأموریت فرستاده شده بودند را دستگیر کنند. این پیام از فرماندهی نیروهای مصر در فلسطین به مقر فرماندهی کل در قاهره مخابره شد:
24 مه 1948 ـ نیروهای واحد اطلاعات ما دو یهودی به نامهای «دیوید هورین» و «دیوید میزراهی» که در حال پرسه زدن در حوالی تأسیسات نظامی بودند را دستگیر کردند. از این افراد بازجویی به عمل آمد و انها اعتراف کردند که «موشه» آنها را برای سمی کردن منبع آب آشامیدنی ارتش (و مردم) فرستاده است. آنها بطریهای آبی به دست داشتند که دو بخش داشت. قسمت بالایی آب آشامیدنی بود و قسمت پایین آن مایعی داشت که به حصبه و اسهال خونی آلوده بود. هر دوی آنها اعترافاتشان را به زبان عبری نوشته و امضا کردهاند. ما اقدامات احتیاطی لازم از لحاظ پزشکی را انجام دادهایم.»
بن گوریون، نخستین نخست وزیر رژیم صهیونیستی هم در کتابش به نام «خاطرات روزانه جنگ» این حمله را تأیید کرده است. وی در یادداشتی که تاریخ آن 27 مه سال 1948 است نوشته: «ییگال یادین، رئیس ستاد کارکنان پیامی از غزه دریافت کرد که میگفت آنها یهودیهایی که میکروبهای مالاریا بوده را دستگیر کردهاند و دستور دادهاند کسی آب ننوشد.»
جنایتهای صهیونیستها در همین نقطه متوقف نشد و در مرحلههای بعد باز هم مصر و سوریه را هدف قرار داد. در 22 جولای سال 1948 کمیته عالی فلسطین گزارشی 13 صفحهای را تقدیم سازمان ملل کرد که در آن نوشته بود یهودیها (در آن زمان از اصطلاح اسرائیل استفاده نمیشد) از سلاحهای «ضد بشری» استفاده میکنند و جنگی برای نسلکشی اعراب از طریق پخش میکروب و باکتری را آغاز کردهاند. این گزارش همچنین «یهودیها» را به گسترش وبا در مصر و سوریه در سالهای 1947 و 1948 متهم کرد. توماس جی همیلیتون، یکی از روزنامهنگاران روزنامه نیویورکتایمز که برنده جایزه هم شده بود در 24 جولای سال 1948 گزارشی را درباره این رفتار نسلکشی صهیونیستها منتشر کرد.
در تابستان سال 1947 «کمیته ویژه سازمان ملل در امور فلسطین» به کشور فلسطین و دولتهای عرب همجوار فرستاده شد و پیشنهاد تفکیک فلسطین را داد. 54 درصد از این سرزمینها به مهاجران یهودی که پیشتر تنها کنترل 6 درصد از آن را به عهده داشتند واگذار شد. این پیشنهاد با مخالفت سخت دو کشور قدرتمند عرب یعنی مصر و سوریه روبرو شد. سوریه محور مقاومت اعراب در برابر اشغال خارجی هر کشور عربی بود. این کشور اقدام به تأسیس مراکز آموزشی در «شهر قطنا» از توابع استان ریف دمشق کرد تا افراد داوطلب کشورهای عربی را برای پیوستن به «ارتش نجات اعراب در فلسطین» آماده کند. بنابراین کشورهای سوریه و مصر به اهداف اولیه گروههای صهیونیست برای حملههای بیولوژیک تبدیل شدند.
یکی از محققان مطرح حوزه بیو تروریسم به نام دکتر «سث کاروس» در گزارشی 220 صفحهای با عنوان «بیوتروریسم و جنایتهای بیولوژیک: استفاده غیرقانونی از عوامل بیولوژیک از سال 1900» متذکر شد که شیوع وبا در مصر و سوریه توجه زیادی را در رسانهها به خود جلب کرده بود. اولین گزارش درباره شیوع وبا در مصر در 26 سپتامبر سال 1947 در روزنامه تایمز لندن منتشر شد.
چنانکه این محقق حوزه بیوتروریسم مینویسد شیوع وبا در سوریه را اولین بار روزنامه نیویورکتایمز در 22 دسامبر سال 1947 گزارش داد.
عاسی دایان، پسر موشه دایان، نخست وزیر اسرائیل در یادداشتی که در روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت منتشر شد اظهار کرد که پدرش در زمان جنگ لولههای حاوی باکتری حصبه را به خانه آورد. او توضیح داده بود که هدف پدرش این بود که این لولهها را داخل منابع تأمین آب نیروهای اردنی بیندازد.
با این حال، قبل از اینکه این نقشه عملی شود یکی از این لولهها شکست و عاسی خودش به حصبه مبتلا شد.
«آونر کوهن» یکی از اعضای ارشد «مرکز مطالعات امنیتی و بینالمللی» و از اعضای «برنامه امنیتی و خلع سلاح در دانشگاه مریلند» مقاله جامعی درباره سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک اسرائیل نوشت. این مقاله که عنوان آن «اسرائیل و سلاحهای شیمیایی / میکروبی: تاریخ، بازداری و کنترل سلاح» است در پاییز سال 2001 در مجله «Non-proliferation Review» منتشر شد.
کوهن در این مقاله مینویسد، سلاحهای شیمیایی اسرائیل با دکترین دیوید بن گوریون آغاز شد: «نابودی جامعه فلسطین یکی از شرایط لازم تأسیس دولت اسرائیل روی مخروبههای فلسطین است. اگر فلسطینیها را نتوان با قتل عام و تبعید بیرون راند، باید آنها را با نابودی کامل حذف کرد.»
بن گوریون برای تحقق این هدف نامهای به «ایهود آوریل» یکی از اعضای آژانس یهودیان در اروپا نوشت و به او دستور دارد دانشمندان یهودی اروپای شرقی که می توانند «توانایی کشتار جمعی یا توانایی درمان جمعی را بالا ببرند» را استخدام کنند.
متخصصان میکروبیولوژی مانند «ارنست دیوید برگمن»، «آوراهام مارکوس کلینبرگ» و «برادران کاتاچالسکی» استخدام شدند تا «سپاه دانش» را در یک سازمان شبهنظامی به نام «هاگانا» راهاندازی کنند. بعدها در داخل این سازمان شبهنظامی بخش جدیدی به نام «مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل» تشکیل شد که مسئول تحقیقات علمی درباره سلاحهای بیولوژیک را به عهده گرفت.
«مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل» تا سالها مسئولیت ساخت مخفیانه سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک را به عهده داشت تا اینکه در 4 اکتبر سال 1992 یک حادثه عجیب از آن پرده برداشت.
در این تاریخ یک هواپیما که سه خدمه، یک مسافر و 114 تن محموله داشت در راه تلآویو به یک آپارتمان مرتفع در آمستردام برخورد کرد. این حادثه هواپیمایی بدترین فاجعه هوایی در تاریخ هلند قلمداد میشود که در آن 47 نفر کشته شده و سلامت سه هزار نفر از ساکنان آن منطقه به خطر افتاد. در حوالی این منطقه موارد بیشماری از بیماریهای مرموز، جوش ها و بثورات پوستی، مشکلات تنفسی، اختلالات عصبی و سرطان مشاهده شد تا اینکه «کارل نیپ» سردبیر بخش علم و فناوری یک نشریه هلندی پس از چندین سال تحقیقات عمیق در نوامبر 1999 شرح مفصلی از فعالیتهای «مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل» فراهم آورد.
یک حادثه هوایی در آمستردام از برنامه شیمیایی اسرائیل پرده برداشت.
مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل
«نیپ» افشا کرد که هواپیمای مورد نظر محمولهای را از یک شرکت تولید محصولات شیمیایی به نام «سولکاترونیک کمیکالز» را از منطقه موریزویل در ایالت پنسیلوانیای آمریکا به «مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل» حمل میکرده است.
اسرائیل از انواع سلاحهای ممنوعه استفاده کرده است، از جمله از بمبهای خوشهای در جنگ لبنان.
تحقیقات بعدی افشا کرد در میان محمولههای شیمیایی این هواپیما 50 گالن ماده «دیمتیل متیل فسفونات» وجود داشته که از آن برای ساخت سلاح شیمیایی گاز مرگبار سارین استفاده میشود وجود داشته است. مجوز حمل این ماده شیمیایی با این هواپیما را وزارت بازرگانی دولت آمریکا، در تناقض با کنوانسیون منع تسلیحات شیمیایی صادر کرده بود ـ دولتی که این روزها در جنجالهای به پا شده درباره سلاحهای شیمیایی در سوریه خود را سردمدار مبارزه با استفاده از سلاحهای شیمیایی در جهان میداند.
کشفیات این روزنامهنگار هلندی درباره نقش آمریکا در تسلیح اسرائیل به سلاحهای شیمیایی به همین مقدار محدود نشد. او فاش کرد 140 نفر از دانشمندان فعال در ساخت تسلیحات شیمیایی اسرائیل، ارتباطهایی قوی با چندین نهاد مهم دولتی آمریکا دارند. مرکز پژوهشی «والتر رید» وابسته به پنتاگون، «دانشگاه یگانهای یکپارچه علوم پزشکی»، وابسته به دولت فدرال، «مرکز تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک دانشگاه یوتای آمریکا» برخی از نهادهای مهمی بودند که این دانشمندان ارتباطهای قوی با آنها داشتند.
افشاگری دیگر نیپ این بود که مرکز تحقیقات بیولوژیک اسرائیل همکاری نزدیکی با برنامههای سلاحهای بیولوژیک انگلیس و آمریکا داشت و کشورهای آلمان و هلند هم در کمک به این مرکز اسرائیلی دست داشتند.
مواردی که اسرائیل از حملههای شیمیایی و بیولوژیک در برابر مردم فلسطین استفاده کرده بسیار متعدد هستند و شرح آنها در این مقال نمیگنجد. اسرائیلیها علاوه بر این در خلال انتفاضه فلسطین بارها از جوانان فلسطینی به عنوان آزمودنیهایی برای آزمایش سلاحهای شیمیایی جدید استفاده کردهاند. محققی به نام جیمز بروک از موسسه «یهودیهای اروپایی طرفدار صلح» شرح مفصلی از این حملهها به شهروندان فراهم آورده است. فیلم مستندی به نام «نوار غزه» که جیمز لانگلی، فیلمساز آمریکایی ساخته هم موارد مستندی از استفاده اسرائیل از چنین حملاتی برای سرکوب ساکنان غزه ارائه میدهد.
استفاده مداوم اسرائیل از سلاحهای شیمیایی / زیستی برای سرکوب فلسطینیها در مارس سال 2001، اکتبر 2003 و ژوئن 2004 اوج گرفت.(منبع) اسرائیل همچنین در فوریه سال 2001 از گازهای سمی برای سرکوب شهروندان فلسطینی استفاده کرد. (منبع).
علاوه بر این، گفته میشود عوامل سازمان جاسوسی موساد برای ترور رهبران فلسطینی مانند خالد مشعل و محمود المبحوح از سلاحهای شیمیایی استفاده کردهاند.
اکنون تمام دنیا به خوبی میداند که اسرائیل در حال ساخت و توسعه سلاحهای شیمیایی، میکروبی و هستهای است و بزرگترین زرادخانههای این سلاح را در خاورمیانه دارد. در مارس 2003 تلویزیون بیبیسی در مستندی به نام «سلاحهای مرموز اسرائیل» از آن درباره ساخت سلاحهای هستهای، شیمیایی و میکروبی در اسرائیل را مورد بررسی قرار داد.
علاوه بر اینها، تمامی دولتهای آمریکا تا کنون به خوبی با سلاحهای شیمیایی، میکروبی و هستهای آشنا هستند. در صفحات 63 تا 65 گزارش اداره ارزیابی فناوری کنگره آمریکا با عنوان «اشاعه سلاحهای کشتار جمعی: برآورد خطرها» تصریح شده که اسرائیل «کشوری» با قابلیت آغاز حملههای بیولوژیک است و برنامه درازمدت اعلامنشدهای در زمینه جنگ بیولوژیک دارد. در سال 1983 هم سازمان سیا گزارش ویژهای درباره سلاحهای اسرائیل منتشر کرد اما این صفحه آن گزارش که درباره سلاحهای شیمیایی آن بود را حذف کرد.
اکنون که دولت سوریه برنامه تسلیحات شیمیاییاش را رها کرده و به کنوانسیون منع تسلیحات شیمیایی پیوسته است ناظران مستقل فرصت را خلع سلاح اسرائیل از این تسلیحات مرگبار و ایجاد منطقهای عاری از سلاحهای شیمیایی مغتنم میدانند، اما آیا آمریکا و همپیمانان غربیاش سکوت دراز مدت در قبال برنامه مرگباری که خود نقش فعالی در ایجاد آن داشتهاند را خواهند شکست؟
آیا اوباما گامی در راه اثبات این ادعایش که گفته بود «آمریکا تقریباً برای هفت دهه محور امنیت جهان بوده است» برخواهد داشت یا اینکه او نیز همانند پیشینیانش چشم بر حملههای شیمیایی رژیم صهیونیستی و زرادخانههای کشتار جمعی اسرائیل خواهد بست؟
تاکنون تنها تفاوت باراک اوباما با پیشینیانش این بوده که او برنده جایزه صلح شده است.