کد خبر: ۱۶۸۳۵
زمان انتشار: ۰۲:۲۵     ۱۲ مرداد ۱۳۹۰

پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي در ايام ماه مبارك رمضان، به صورت روزانه گفتار و توصيه‌هايي اخلاقي از رهبر معظم انقلاب اسلامي را منتشر مي‌كند.

 
به گزارش 598، اين رهنمودها تحت عنوان «سي روز، سي گفتار» و در سحرگاه ايام ماه مبارك بر روي خروجي سايت قرار خواهد گرفت. 
 
روز اول: «معراج مهمان» 
 
*فرصت عروج 
 
مسأله اساسى در باب ماه رمضان، اين است كه بشر -كه در ميان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او محاصره شده و انگيزه‌هاى گوناگون، او را به ‌سمت پايين و تنزل و سقوط مى‌كشاند- فرصتى پيدا كند كه در آن بتواند روح را -كه روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمايل دارد- به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جويد و به اخلاق الهى، تخلق پيدا كند. ماه رمضان، چنين فرصتى است. 
 
البته غير از ماه رمضان، فرصت‌هاى ديگرى هم هست. مثلاً همين نمازهاى پنج‌گانه، فرصت‌هايى است كه ما مى‌توانيم با استفاده از آن‌ها عروج كنيم؛ خودمان را اصلاح نماييم و زنگارها و پوسيدگي‌ها و غفلت‌ها و بيماري‌هاى معنوى را از خودمان دور كنيم. نماز، فرصت بسيار خوبى است. شما اگر امتحان نكرده‌ايد -كه قاعدتاً امتحان كرده‌ايد و إن‌شاءاللَّه عمل دائمى شما، همين‌طور باشد- امتحان كنيد. توجه بكنيد كه در حال نماز، اگر متوجه خودتان و كارى كه از شما سر مى‌زند باشيد، قطعاً بعد از نمازِ شما، با قبل از نمازِ شما متفاوت خواهد بود. شرطش همين است كه توجه كنيد در حال نماز، مشغول چه كارى هستيد. 
 
بهترش اين است كه اذكار نماز را بفهميد؛ كارِ بسيار آسانى است. نبايد بگوييم كه ما فارسى‌زبانيم و نمى‌توانيم عبارات عربى را بفهميم. مجموع عباراتى كه در نماز خوانده مى‌شود -از اول تا به آخر- ياد گرفتن آن براى آدم‌هاى متوسط، يك ساعت هم كار ندارد؛ خيلى آسان است. كتاب‌هايى هم نوشته شده كه اين‌ها را ترجمه كرده‌اند. 
اگر به معانى توجه كنيد و بفهميد كه مضمون اين كلمات چيست و در آن‌ها تدبر كنيد، البته بهتر است. اگر اين مقدار هم ممكن نشد، حداقل وقتى در حال سجده‌ايد، بدانيد كه با خدا حرف مى‌زنيد؛ وقتى در حال ركوعيد، بدانيد كه پروردگار عالم را تعظيم مى‌كنيد؛ وقتى در حال قرائت و ذكر هستيد، بدانيد كه با چه كسى حرف مى‌زنيد. نفس همين توجه، مهم است. 
 
اگر اين توجه حاصل بشود و ياد خدا در نماز تأمين شود -كه «و لذكراللَّه اكبر»- اين نماز براى شما «معراج‌المؤمن» خواهد بود و شما را عروج خواهد داد. عروج، همين است كه شما در باطن خودتان، صفا و لطافت و نورانيت بيشترى را بعد از نماز احساس مى‌كنيد. 
 
*دوره بازيابي و بازسازي 
 
انواع عبادات، فرصت‌هايى براى ما هستند؛ ليكن ماه رمضان، يك فرصت استثنايى در دوران سال است. در اين سى روز يا بيست و نه روز به‌طور مداوم، غير از نمازهاى موظف پنج‌گانه و نوافلى كه هميشه انسان مى‌تواند آن‌ها را بخواند، دعاهايى هست كه توجه به آن دعاها و خواندنشان، انسان را نورانيت مضاعفى مى‌بخشد. 
اين دعاها را در اختيار ما گذاشته‌اند. كيفيت حرف زدن و مناجات كردن با خدا را به ما ياد داده‌اند. معين كرده‌اند كه چه حرف‌هايى را مى‌شود با خدا زد. بعضى از اين جملاتِ ادعيه مأثوره از ائمه عليهم‌السّلام هست كه اگر اين‌ها نبود، آدم نمى‌توانست خودش تشخيص بدهد كه مى‌شود با خدا با اين زبان حرف زد و اين‌طور از خدا خواست و التماس كرد. 
 
علاوه بر اين‌ها، همين نفس روزه ماه رمضان است كه يك زمينه روحانيت و نورانيت براى روزه‌دار مى‌باشد و او را براى كسب فيوضات الهى، آماده مى‌كند. اين، مجموعه ماه رمضان، با نماز و با وظايف مقرره هميشگى و با روزه و با دعاهايش است كه اگر شما به اين‌ها توجه كنيد و تلاوت قرآن را هم به آن اضافه نماييد -كه گفته‌اند ماه رمضان، بهار قرآن است- يك دوره‌ى بازسازى و بازيابى و نجات خود از پوسيدگي‌ها و فسادها و امثال اين‌ها خواهد بود؛ دوره خيلى مغتنمى است. اصل قضيه اين است كه ما بتوانيم در ماه رمضان، اين سيرِ الى‌اللَّه را بكنيم و مى‌شود. 
 
گاهى كه پس از پايان ماه رمضان، خدمت امام رضوان‌اللَّه تعالى‌عليه مى‌رسيدم، برايم محسوس بود كه ايشان نوراني‌تر شده‌اند و حرف زدن و نگاه و اشاره و حركت دست و اظهارنظرشان، با قبل از ماه رمضان فرق كرده است. دوره ماه رمضان، براى يك انسان مؤمن و والا، اين‌طورى است. آن‌قدر به او و به قلب و باطنش، نورانيت مى‌بخشد كه انسان اين را در مشاهده حضورى او حس مى‌كند و از حرف‌زدنش مى‌فهمد كه نوراني‌تر شده است. بندگان خدا همين‌طورند. ما بايد از اين فرصت، خيلى استفاده كنيم. 
 
*دوري از گناه 
 
براى نزديكى به خدا، اصل قضيه، ترك گناهان است. انجام مستحبات و نوافل و توسلات و دعا و بقيه امور، فرع است. اصل قضيه، اين است كه انسان از صدور گناه و خلاف از خود، مانع بشود. اين، همان تقوا را مى‌طلبد. تقوا و پرهيزگارى، مهمترين -يا بگوييم اوّلي‌ترين- مظهرى است كه وجود انسان بايد داشته باشد. 
همين است كه مانع از گناه انسان مى‌شود. گناه نمى‌گذارد كه انسان، حتّى خود را به لبه درياى عظيم مغفرت الهى برساند و از آن استفاده كند. گناه نمى‌گذارد كه ما حال دعا و توجه پيدا كنيم. گناه نمى‌گذارد كه ما به فكر بازنگرى و بازسازى خودمان بيفتيم. كوشش بكنيم از گناه فاصله بگيريم. اين، شرط اول قضيه است. 
 
البته گناهان مختلفند؛ گناه‌هاى گوناگونِ فردى و اجتماعى، گناه‌هايى كه به‌وسيله دست يا چشم يا زبان و از طرق گوناگون حاصل مى‌شود. براى افراد مسلمان، شايد گناهان، مخفى نباشد و مى‌دانند كه چه چيزى گناه است. آن كسى كه دعا هم مى‌خواند، مستحبات را هم انجام مى‌دهد، وظايف شرعيش را هم انجام مى‌دهد؛ اما در كنار آن‌ها، از گناه هم اجتناب ندارد، مثل آن كسى است كه در حال سرماخوردگى و تب، هم داروهايى را كه ضد سرماخوردگى است و شفابخش است، مى‌خورد و هم از غذاهايى كه براى سرماخوردگى مضر است، استفاده مى‌كند. معلوم است كه آن داروها، اثر نخواهد كرد. معلوم است كه اگر آدم بيمار، آن غذايى كه براى او مضر است، آن عملى كه براى او زيان‌آور است، به آن‌ها ارتكاب بكند، براى او، دارو اثرى نخواهد كرد. 
 
بايد زمينه استفاده از رحمت و مغفرت و افاضات معنوى الهى را آماده كرد و آن، با ترك گناه است. لذا شما در دعاى كميل مى‌بينيد كه اميرالمؤمنين عليه‌الصّلاة والسّلام مى‌فرمايد: «اللّهم اغفر لى الذّنوب الّتى تحبس الدّعاء» يعنى خدايا! آن گناهانى كه دعاى مرا حبس خواهد كرد، آن‌ها را بيامرز. 
گناهان، مانع از اجابت دعا مى‌شود. در همين شب‌ها و سحرها، در دعاى شريف ابوحمزه مى‌خوانيد: «فرّق بينى و بين ذنبى المانع لى من لزوم طاعتك». خدايا! ميان من و گناهم فاصله بينداز؛ آن گناهى كه مانع از انجام وظايفم مى‌شود و باعث مى‌شود كه نتوانم خودم را به تو نزديك كنم. اصل قضيه، مسأله ترك گناه است. 
 
*گناه در نظام اسلامي و نظام طاغوتي 
 
مهمترين حُسن يك نظام و حكومت اسلامى در اين است كه فضا را، فضاى گناه‌آلود نمى‌كند. در نظام‌هاى طاغوتى، فضا گناه‌آلود است. اگر انسان هم بخواهد گناه نكند، گويى براى او ميسور نيست و همه‌چيز، انسان را به طرف گناه سوق مى‌دهد. در نظام اسلامى، اين‌طور نيست. در نظام اسلامى، فضا گناه‌آلود نيست. گناهكار هست، در سطوح مختلف و در مشاغل متعدد هم هست، با اختيارات گوناگون هم هست -نه اين‌كه نيست- اما گناه، ممكن است فقط جاذبه شخصى داشته باشد؛ يعنى هوى‌ و هوس انسان، او را به طرف گناه بكشاند. اين نظام، غير از نظام طاغوتى و شيطانى است كه گناه، معيار پيشرفت اجتماعى هم است! در نظام اسلامى، گناه نه فقط معيار پيشرفت نيست، بلكه ضد پيشرفت و ضد ارزش و معيار تنزل است. 
 
گناه از هر كسى كه صادر بشود، نبايد گفت چون اين شخص انجام مى‌دهد، پس اشكالى ندارد، يا لابد اشكالى ندارد. نه، گناه را بايستى شناخت و گناهكار را به‌وسيله‌ى گناه بايد شناخت. هر كسى گناه را انجام داد، گناهكار است؛ هر كه مى‌خواهد باشد. اين تصور غلط است كه ما بگوييم چون فلانى اين كار را مى‌كند، لابد اشكالى ندارد كه مى‌كند؛ اگر اشكال داشت، كه نمى‌كرد. 
البته حمل بر صحت، ايرادى ندارد؛ بلكه خوب و مستحسن است. در كار همه مؤمنين، انسان بايد حمل بر صحت بكند. تا آن‌جايى كه ممكن است، نبايد حمل بر فساد كرد؛ اما وقتى يك عملِ خلافِ بيّن و واضح از كسى سر زد، هيچ تفاوت نمى‌كند كه اين كس، چه كسى باشد. هر كسى باشد، گناه، گناه است؛ بلكه وقتى افراد ممتاز گناه را انجام بدهند، جرم گناه در آن افراد، بيشتر هم خواهد بود. 
 
بنابراين، اصل قضيه، اجتناب از گناه است كه بايد سعى كنيم در اين ماه رمضان، إن‌شاءاللَّه با تمرين و حديث نفس و رياضت، گناه را از خودمان دور كنيم. اگر گناه از ما دور شد، آن‌وقت راه براى عروج و پرواز در ملكوت آسمان‌ها ممكن خواهد شد و انسان خواهد توانست، آن سيرِ معنوى و الهى و آن طيرانِ معين‌شده براى انسان را انجام بدهد؛ اما با سنگينى بار گناه، چنين چيزى ممكن نيست. اين ماه رمضان، فرصت خوبى براى دور شدن از گناه است. 
سخنرانى در ديدار با مردم در روز يازدهم ماه مبارك رمضان؛ 18 فروردين 1369 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها