به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری فارس، رئیسجمهوری اسلامی ایران در حالی عازم نیویورک میشود که در مصاحبه با شبکه انبیسی ابراز داشته بود که دولت وی با تمام قدرت و اختیار وارد مذاکرات هستهای میشود.
سخن رئیسجمهوری اسلامی ایران صحیح است. وی که برآمده از حماسه سیاسی ملت ایران است، «برای دفاع از حقوق ملت» از حمایت کامل ملی برخوردار است و نظام جمهوری اسلامی ایران تحت هدایت حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی از رئیسجمهور برگزیده ملت حمایت میکند. بدیهی است که شانی که دولت برای خود قائل است نیز خدمت به ملتو اطاعت از رهبری است و در این مرحله حفظ حقوق هستهای ملت در کنار تلاش برای رهایی ایران از تحریمهای ظالمانه، تجلی عینی این شان خدمتگزاری است.
ملت ایران چون همیشه از دولت خود دفاع میکند و رهبری انقلاب هم از سال 1368 تاکنون نشان دادهاند که دست حمایتشان همواره بر سر دولتهای مختلف بوده است، چه زمانی که اصولگرایان بر قدرت بودهاند، چه زمانی که اصلاحطلبان بر سر کار بودهاند و چه اکنون که مردم به مشی اعتدال رای دادهاند.
بر این اساس، تردیدی نیست که آقای روحانی توان آن را دارند که در چارچوبی عزتمندانه و با منطق تعیین شده از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی تحت عنوان «نرمش قهرمانانه»، به توافقی حکمتآمیز در خصوص مساله هستهای ایران دست یابد که حقوق ملت را تضمین کند.
اما آنچه در آن تردید جدی وجود دارد آن است که آیا باراک اوباما هم اختیار تام دارد؟ گذشته از اینکه تحریمهای ضدایرانی واشنگتن به قانون تبدیل شده و کنگره آمریکا نیز مملو از چهرههای ضدایرانی است، جای این سوال وجود دارد که آیا رئیسجمهور اوباما از لابیهای صهیونیستی – عربی برای توافق هستهای با ایران کسب اجازه نموده است؟
همه چیز نشان از آن دارد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، سخت مخالف توافق هستهای بین ایران و غرب است. وی از همان روزی که روحانی در تهران بر کرسی ریاستجمهوری نشست، تلاش کرد تا چهره وی را در عرصه بینالمللی تخریب کند و حتی در خصوص رئیسجمهوری کشورمان جملاتی سخیف و دون شان دیپلماتیک بر زبان رانده است.
اندیشکده استراتفور اخیرا در یادداشتی اذعان کرد که اعراب حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی بیش از همه نگران تنشزدایی بین ایران و ایالات متحده هستند. از نظر این اندیشکده آمریکایی، کاهش تنشها بین ایران و غرب میتواند موازنه قوا را به ضرر متحدین آمریکا در منطقه برهم بزند.
رویترز اخیرا به نقل از منابع دیپلماتیک در واشنگتن گزارش داد که دولت اوباما سخت بهدنبال اطمینان بخشیدن به اسرائیل در خصوص نحوه تعامل ایالات متحده با ایران است. بر این اساس اوباما به مقامات تلآویو تضمین داده که تا زمانی که ایران گامهای محسوسی در عقبنشینی از برنامه هستهای خود برندارد، امتیازی دریافت نخواهد کرد.
این به چه معناست؟ آیا اوباما بهدنبال منافع ملی آمریکاست یا منافع رژیم صهیونیستی؟ شاید گفتن آن اندکی زود باشد اما به نظر میرسد نباید تردید کرد که اگر دولتمردان آمریکا تنها بر اساس منافع مردم آمریکا وارد تعامل با جمهوری اسلامی ایران شوند، قطعا توافقی قابل قبول در زمینه هستهای حاصل خواهد شد.
اگر اوباما اختیار کامل داشته باشد شاید بتوان به تعاملات هستهای آتی امیدوار بود اما اگر بخواهد منافع لابیهای صهیونیستی – عربی را لحاظ کند، به نتیجه رسیدن مذاکرات سخت است. ارتجاع عربی و راستگرایان صهیونیست «نمیخواهند» مناقشه هستهای ایران حل شود و اگر با وجود «نرمش قهرمانانه مبتنی بر اصول» ملت ایران، باز هم این مناقشه پایان نپذیرد تنها مقصر آن لابیهای عربی – صهیونیستی و دولتمردان بیاختیار آمریکایی هستند که هنوز نه بر اساس منافع ملت خود، بلکه بر اساس منافع اسرائیل به سیاست خاورمیانهای آمریکا شکل میدهند.