کد خبر: ۱۶۶۸۵۷
زمان انتشار: ۱۲:۰۱     ۲۹ شهريور ۱۳۹۲
استاد مرکز تخصص مهدویت گفت: برای ظهور منجی باید مردم بفهمند که برپایی عدالت واقعی و ایجاد سعادت از عهده حکومت‌‌های غیر الهی خارج است و فقط در سایه دین و رهبری آسمانی، بشر به سعادت واقعی می‌رسد.
به گزارش 598 به نقل از فارس بازخوانی انقلاب‌ها و قیام‌هایی که در طول تاریخ شکل گرفته و جوامع را تحت تأثیر قرار داده‌اند گویای این است که این تحولات اجتماعی با تکیه بر شرایط و زمینه‌هایی به پیروزی رسیده‌اند. انقلاب جهانی بزرگ منجی عالم بشریت نیز مانند سایر انقلاب‌ها دارای شرایطی است که با تحقق آنها، ظهور آن بزرگ مرد امکان پذیر خواهد بود. لذا صاحبان اندیشه و فکر با تأمل در پدیده انقلاب و با توجه به بیانات بزرگان دین، شرط‌هایی برای انقلاب اسلامی حضرت مهدی(عج) ذکر کرده‌اند.

به همین منظور گفت‌وگوی مشروحی با حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی یوسفیان استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و پژوهشگر معارف مهدویت درباره شرایط ظهور و سؤالهای مهمی که در این مورد مطرح شده است انجام داده‌ایم که بخش اول آن از نظر می‌‌گذرد.

دو شرط از شروط چهارگانه ظهور تحقق یافته است/ بقیه شروط معلوم نیست

به عنوان اولین سؤال بفرمایید با توجه به شرایط کنونی جهان، زمینه‌ها و شرایط برای ظهور امام مهدی(عج) مهیا است؟

برای تحقق امر فرج حضرت ولی عصر علیه‌السلام باید حداقل چهار شرط فراهم باشد تا خداوند اذن ظهور را صادر فرماید.

دو شرط از شروط چهارگانه تحقق یافته است:

۱- دین مقدس اسلام که در بر دارنده طرح و برنامه حرکتی امام زمان علیه‌السلام است بر وجود مقدس پیامبر اعظم اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم نازل گشت.

۲- وجود مقدس امام مهدی علیه‌السلام که رهبر قیام بزرگ جهانی هستند و در سال ۲۵۵ ه. ق به دنیا آمدند.

امّا تشخیص این که آیا سایر شرایط فراهم شده و جهان، آماده پذیرش و ظهور حضرت هست یا نه؟ امری مشکل و به بیان دقیق‌تر از دسترس علم بشری بیرون است.

اظهار نظر قطعی در زمینه فراهم شدن شرایط ظهور صحیح نیست

حقیقتاً، ما نمی‌دانیم که جمع یاران امام زمان علیه‌السلام کامل شده است یا نه؟ ما هر چند در شرایط کنونی جهان، امیدوار به ظهور و نجات مظلومان هستیم، ولی نمی‌دانیم آیا مردم، به راستی، آمادگی پذیرش حضرت و عدل فرا گیر او را دارند و در راه اعتلای دین و برقراری احکام نورانی آن، حاضر به همکاری و فداکاری هستند یا خیر؟ به نظر می‌آید اظهار نظر قطعی در این زمینه، صحیح نباشد.

شناخت وظیفه کنونی مهمتر است

گفتنی است آن چه برای ما بسیار مهم و کاربردی است شناخت وظیفه و حرکت صحیح در جاده انتظار است. ما باید کردار خود را اصلاح کنیم و در وفای به عهدی که با خدا بسته‌ایم، ثابت قدم باشیم.

حضرت در نامه خود به شیخ مفید نوشته است: «اگر شیعیان ما، در اجتماع به وفای عهد خود پایدار باشند، ظهور، به تأخیر نمی‌‌افتد.» و نیز برای ظهورش دعای فراوان، بکنیم؛ چرا که فرمودند: «فاکثروا الدعا بتعجیل الفرج» یعنی برای تعجیل فرج، بسیار دعا کنید.

برای ظهور باید مردم با همه وجود خواستار منجی باشند

دنیا و مردم، چه شرایطی باید داشته باشند تا امام زمان (عج) ظهور کنند؟

شاید بتوان در یک جمله گفت که مردم باید با همه وجود، خواستار و پذیرای منجی باشند.

اولاً: مردم باید بفهمند که برپایی عدالت واقعی و امنیت و آرامش برای همگان و ایجاد سعادت برای جامعه انسانی و نجات بشریت از تباهی و نابودی، از عهده مکاتب و ایسم‌های بشری، و حکومت‌های غیر الهی خارج است و فقط در سایه دین و رهبری آسمانی، می‌توان صبح روشنی را برای بشریت به انتظار نشست.

ثانیاً: علاوه بر معرفت، مردم واقعاً باید خواستار عدالت باشند و حاضر باشند تا برای برپایی عدالت تلاش و کوشش کنند. آنان باید بدانند که خداوند سرنوشت انسانها را به نوع اختیارشان مرتبط کرده و فرموده است: «انّ الله لایغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم» یعنی به درستی که خداوند تغییر نمی‌دهد آنچه را برای قومی است مگر آن که تغییر دهند آنان خودشان را و در ابتدای سوره مائده، آیات بیست تا بیست و شش به یکی از حوادث مربوط به قوم بنی‌اسراییل که در این زمینه است اشاره می‌کند.

وقتی حضرت موسی علیه‌السلام به بیان نعمات الهی پرداخت و به آنان فرمود: «خداوند ارض مقدس را برای شما نوشته است. بجنگید که به پیروزی می‌رسید» قوم او حاضر به تلاش و جنگ نشدند. حضرت موسی علیه‌السلام ‌هم دعا کرد که: خدایا! میان من و برادرم با قوم فاسق، جدایی بینداز. خداوند هم فرمود: چهل سال سکونت در این شهر برای آنان حرام شد.

بنابراین، مردم دنیا باید خواستار واقعی حضرت و عدالت گستری او باشند و حق و عدالت و بهره‌وری از منافع و مواهب دنیا را برای همه بخواهند و در راه مبارزه با ظلم و پیاده کردن عدالت، تا آخر بایستند. در این صورت است که امام زمان (عج) ظهور می‌کند.

ما انسان‌ها مسئولیت آماده سازی جنبش مهدوی را برعهده داریم

آیا امام زمان (عج) آمدنی است یا آوردنی؟

پاسخ به این پرسش که تقدیر مهدوی و رهایی بشر از بن بست جهانی، آیا خارج از اختیار آدمی قرار دارد یا آن که در حیطه اراده و جامعه انسانی است، منوط به پرسش از اراده انسانی و نقش آن در سرنوشت فردی و اجتماعی اوست. به این معنا که آیا انسان در تعیین سرنوشت خود، دارای اختیار و آزادی است یا نمی‌تواند دخالتی در آن داشته باشد؟

آن چه از متن دین درباره اختیار و اراده آدمی به دست می‌آید، این است که انسان، بی شک، در زندگی فردی و اجتماعی خود، اختیار دارد. خداوند می‌فرماید: «ان الله لا یغیر بقوم حتی یغیّروا ما بأنفسهم» یعنی خداوند، سرنوشت قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر آن که آنان، آن چه را در خودشان است، تغییر دهند.

ظاهرا اراده الهی با خواست انسان همراه است. البته شکی نیست که در فرایند رفتاری انسان، علم و آگاهی خود انسان نسبت به خوبی یا بدی عمل، همین طور اختیارات دیگر انسان‌ها در جامعه،‌ و همین طور مسایل خانوادگی و نوع تربیتی که درگذشته انسان نسبت به او اعمال شده است، همه و همه، در نوع گزینش آدمی اثرگذار است، ولی در نهایت، این انسان است که پس از بررسی‌های اجمالی یا تفصیلی و مطالعات ذهنی یا فطری و بالاخره با توجهی آگاهانه یا ناخودآگاهانه ،‌ در نهایت امر، دست به گزینش می‌زند و چیزی را انتخاب می‌کند.

با این توضیح که دادم پاسخ به این پرسش آسان خواهد بود که آیا مهدویت را باید عینیت بخشید یا باید دست روی دست گذاشته با انتظاری مخرب و ویرانگر، چشم به راه ماند تا خود مسئله موعود عینیت پیدا بکند؟ بر این مبنا، باید گفت، امام زمان علیه‌السلام امامی آوردنی است، همان طور که امام زمان، حقیقتی آمدنی و ظهور یافتنی است.

از این جهت که تا زمانی که شرایط برای جنبش جهانی فراهم نشود،‌ او، هرگز، ظهور نخواهد کرد و در این بین، ما انسان‌ها مسئولیت آماده سازی جنبش مهدوی را داریم تا با کسب معرفت نسبت به امام و دوره مهدوی، و با آگاهی دهی به جامعه انسانی برای ایجاد بستر توحیدی لازم، اراده جمعی و فردی خود را به کار بگیریم امام، آوردنی است، چرا که این بخش از مقدمات، بی شک، در اختیار ما انسان‌ها نهاده شده است و بلکه از ما خواسته شده است که در این جهت گام برداریم و هرگز سستی و کاهلی از خود نشان ندهیم.

اما این که به حکم ضرورت، مسئله مهدویت در زندگی انسانی براساس حکمت الهی، نهادینه شده، و امری است که به طراح نظام هستی باز می‌گردد و اختیار انسانی در آن نقشی ندارد، امام، آمدنی است، یعنی، پس از آن که تمامی اراده‌های انسانی، دست به دست هم داد، از سر اضطرار و آمادگی، در جست و جوی آن مهدی موعود برآمدند آن گاه خدای متعال، براساس حکمت و مصلحتی که همواره در کار نظام هستی و تدبیر الهی بوده است، اراده می‌فرماید و مسئله ظهور را رخصت می‌دهد.

البته، شکی نیست که زمینه اذن ظهور از سوی خدای متعال، در اختیار انسان‌ها است، لیکن اصل اذن الهی، از اختیار آدمی بیرون است و باید دعا و ندبه کرد تا خدای متعال امر به ظهور کند. بر اساس سنت قرآنی، هر آن گاه که مسئله اضطرار آدمی به نهایت خود رسید، بدون تردید، اجابت الهی به دنبال آن خواهد آمد.

صاحبان قدرت، حیات خود را در فرو دست کردن مردم می‌دانند

در عصر نزدیک به ظهور، اوضاع و شرایط حاکم بر جامعه و مردم چگونه است آیا همه مردم از دین فاصله می‌گیرند یا این که به طرف دین، بیشتر می‌آیند؟

در عصر نزدیک به ظهور، اوضاع و شرایط حاکم بر جامعه و مردم را می‌توان چنین ترسیم کرد:

ظلم، در جامعه فراگیر می‌شود البته، نه به این معنا که همه، ظالم و فاسد باشند، بلکه صاحبان ثروت و قدرت که حیات خود را در فرو دست کردن مردم می‌دانند از هر وسیله و راهی استفاده می‌کنند تا بر مردم سیطره یابند و از منافع جهان، بیش‌تر به نفع خود بهره ببرند.

از این رو، به استعمار و استثمار روی می‌آورند. یکی از راهبردها، گسترش فساد است؛ چرا که مردمی که در شهوات غوطه می‌خورند، دیگر روحیه ظلم ستیزی را از دست می‌دهند و چه بسا اصلاً ظلمی احساس نکنند.

انسان‌های پاک و وارسته که نجات نهایی مردم را در آمادگی مردم و ظهور منجی می‌دانند، فعالیت و مجاهدت بیش‌تری در دو ناحیه می‌کنند: اول پالایش درونی خود تا برای یاری آماده باشند؛ چرا که منتظران مصلح، خود باید صالح باشند. دوم اطلاع رسانی به عموم مردم درباره جنایت‌های صاحبان زر و زور و توجه دادن مردم برای آمادگی برای ظهور.

بنابراین می‌توان گفت: عده‌ای از مردم، به نهایت درجه ظلم و فساد می‌رسند و عده‌ای دیگر، به اوج تقوا و دین رسیده و عموم مردم را متوجه مصلح و منجی می‌کنند و قابلیت پذیرش مصلح را ایجاد می‌کنند.

پیش از ظهور امام، معارف اسلام از ایران و قم به جهانیان صادر می‌شود

در هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) ایران اسلامی ما، در چه شرایط و موقعیت اجتماعی است؟

با توجه به روایات می‌توان شرایط ایران را تا حدودی این گونه ترسیم کرد: دانش و معارف دین اسلام و مکتب تشیع، از ایران و قم، به جهانیان صادر می‌شود. لذا موقعیت علمی ایران ممتاز است و اصلی‌ترین مرکز دین اهل بیت علیهم‌السلام خواهد بود.

در روایتی از وجود مقدس امام صادق علیه‌السلام‌ نقل شده است: «به زودی، کوفه، از مؤمنان خالی می‌گردد و دانش مانند ماری که در سوراخش پنهان می‌شود، از آن شهر رخت می‌بندد. سپس علم ظاهر می‌شود در شهری به نام قم. آن شهر، معدن علم و فضل می‌گردد (و آن جا به سایر شهرها پخش می‌شود) به گونه‌ای که باقی نمی‌ماند در زمین، جاهلی نسبت به دین، حتی زنان در خانه‌ها. این قضیه نزدیک ظهور قائم (عج) واقع می‌شود … علم، از قم به سایر شهرها در شرق و غرب پخش می‌شود و حجت بر جهانیان تمام می‌شود به گونه‌ای که در تمام زمین، فردی پیدا نمی‌شود که دین و علم به او نرسیده باشد. بعد از آن، قائم علیه‌السلام قیام می‌کند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان (ظالم و معاند) می‌شود؛ زیرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمی‌دارد، مگر وقتی که حجت را انکار کنند»

مردم ایران زمینه ساز ظهور خواهند شد

خیزش و جنبش بزرگی برای دعوت مردم به طرف دین، در ایران روی می‌دهد. از امام کاظم علیه‌السلام ‌نقل شده است: «مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت می‌کند. گروهی، دور او اجتماع می‌کنند که مانند پاره‌های آهن‌اند و بادهای تند حوادث نمی‌تواند آنان را از جای برکند. از جنگ خسته نمی‌شوند و کناره گیری نمی‌کنند و بر خدا توکل می‌کنند. سرانجام، پیروزی برای متقین و پرهیزکاران است.».

شاید این حرکت، همان حرکتی است که از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است: «گویا می‌بینم گروهی از مشرق زمین، خروج می‌کنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمی‌شود. مجدداً، بر خواسته خود تأکید می‌کنند ولی جواب نمی‌شنوند. پس چون چنین دیدند، شمشیرها را به دوش می‌کشند، در مقابل دشمن می‌ایستند تا حق به آنان داده می‌شود، اما این بار قبول نمی‌کنند، بلکه قیام می‌کنند و نمی‌دهند آن را (پرچم قیام را) مگر به صاحب شما »

هر انقلابی برای رسیدن به اهداف عالی خود، نیاز به مقدمه چینی دارد

انقلاب اسلامی ایران چه نقشی در امر قیام و فراهم کردن شرایط ظهور امام مهدی (عج) دارد؟

رسول خدا(ص) فرموده است: «یخرج ناس من المشرق فیوطئون [یمهدون] للمهدی سلطانه» یعنی خروج می‌کنند گروهی از مردم از طرف مشرق پس آماده می‌کنند برای مهدی (علیه‌السلام) حکومتش را.

هر انقلاب و نهضتی برای رسیدن به اهداف عالی خود، نیاز به یک سری مقدمات و آمادگی‌هایی دارد؛ و اساساً به ثمر رسیدن هر پدیده و حرکت اجتماعی، احتیاج به زمینه‌سازی و برنامه ریزی قبلی دارد. در غیر این صورت آن رخداد و حرکت یا شروع نمی‌شود و یا به پایان و نتیجه مطلوب نمی‌رسد.

در این میان روشن است که هر چه آن انقلاب بزرگ و گستره‌اش وسیع‌تر باشد، اهمیت آمادگی و مقدمه چینی برای آن بیشتر احساس می‌شود.

دعوت و قیام جهانی و فراگیر حضرت ولی عصر علیه‌السلام نیز نیاز به زمینه‌ها و شرایطی دارد که بخشی از آنها را افراد جامعه اجتماع بشری مهیا می‌کنند.

اینجاست که یک حکومت و انقلاب برخاسته از متن جامعه که مبتنی بر احیای ارزش‌های فراموش شده است و در راستای اهداف و شعار‌های بلند حضرت بقیة ‌الله الاعظم حرکت می‌کند می‌تواند شرایط و زمینه را برای ظهور حضرت در جهات مختلف مانند آمادگی روحی و روانی، آمادگی جسمانی و نظامی، بالا بردن سطح معرفت و شناخت نسبت به امام زمان (علیه السلام) و ... ایجاد کند.

امام خمینی(ره) انقلاب ایران را شروع انقلاب مهدی(عج) می‌دانست

همانگونه که امام راحل، معمار بزرگ انقلاب و بنیان گذار این نظام الهی فرمود: این کشوری که کشور ائمه هدی و کشور صاحب الزمان علیهم‌السلام است باید کشوری باشد که تا ظهور موعود ایشان به استقلال خودش ادامه دهد؛ قدرت خودش را در خدمت آن بزرگوار قرار بدهد که عالم را انشاء الله به عدل و داد بکشد و از این جورهایی که بر مستضعفان می‌گذرد جلوگیری کند.

یا در جای دیگر می‌فرماید: ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشور‌های اسلامی می‌شکنیم و با صدور انقلابمان، که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی (ص) است به سیطره و سلطه و ظلم جهان ‌خواران خاتمه می‌دهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان علیهم‌السلام هموار می‌کنیم.

امام خمینی(ره) در بخشی دیگر انقلاب ایران را شروع انقلاب مهدی می‌داند: انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داری حضرت حجت علیه‌السلام است که خداوند به همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.

اولین قدم برای نزدیک شدن به عهد ظهور مهدی موعود(عج) به وسیله ملت ایران برداشته شده است و آن ایجاد حاکمیت قرآن است.

مقام معظم رهبری انقلاب اسلامی را موجب تسریع در ظهور ولی عصر(ع) می‌داند

مقام معظم رهبری در خطبه نماز جمعه سال ۵۹ فرمود: ما باید بدانیم که ظهور ولی عصر (علیه‌السلام) همان طوری که با این انقلاب ما یک قدم نزدیک شد، با همین انقلاب ما باز هم می‌تواند نزدیک‌تر شود؛ یعنی، همین مردمی که انقلاب کردند و خود را یک قدم به امام زمانشان نزدیک کردند، می‌توانند باز هم یک قدم و یک قدم دیگر، و یک قدم دیگر، همین مردم خودشان را به امام زمان (علیه السلام) نزدیک‌تر کنند.

وی در جایی دیگر انقلاب را زمینه ساز حکومت مهدی علیه‌السلام می‌داند: ...اولین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملت‌های مسلمان به عهد ظهور مهدی موعود(عج) به وسیله ملت ایران برداشته شده است و آن ایجاد حاکمیت قرآن است.

انقلاب اسلامی موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوی سر منزل تاریخ شد

مقام معظم رهبری رابطه این دو انقلاب را به روشنی می‌فرماید: انقلاب ما در راه آن هدفی که امام زمان علیه‌السلام برای تأمین آن هدف مبعوث می‌شود و ظاهر می‌شود یک مقدمه لازم و یک گام بزرگ بوده است ما اگر این گام بزرگ را بر نمی‌داشتیم، یقیناً ظهور ولی عصر ‌علیه‌السلام به عقب می‌افتاد، شما مردم ایران و مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادی که در طول این مبارزه زحمت کشیده‌اند، بدانید و شما ای امام بزرگوار امت! بدانید که بهتر از ما می‌دانید، شما موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوی سر منزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولی عصر علیه‌السلام شدید.

شما یک قدم، این بار را به منزل نزدیک‌تر کردید. با این انقلاب مانع را که همان دستگاه و نظام پلید در این گوشه دنیا بود و سرطان بسیار خطرناک و موذی و آزار دهنده‌ای بود این را کندید و قلع و قمع کردید. خوب، حالا بعد از این چه کنیم؟ بعد از این تکلیف ما روشن است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها