
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
598؛ پرسپولیس در هفته نهم لیگ برتر یک بر صفر گسترش فولاد را شکست داد. پس از پایان مسابقه 5 تن از همشهریان اردبیلی علی دایی و هواداران او در پارکینگ منتهی به تونل ورزشگاه حضور داشتند که وقتی دایی آمد شعری را در وصف افتخارات و خصوصیات ظاهری او خواندند.
دایی که از این شعر خیلی خوشش آمده بود با آنها برخورد گرمی داشت و از این
هواداران سؤالاتی در مورد اینکه از کجا آمدهاند، پرسید. علی دایی از این
هواداران پرسید که آیا این شعر را خودشان گفتند. همچنین محمد دایی با آنها
روبوسی کرد.