فتاح در ابتداي برنامه در پاسخ به اين سوال مبني براينكه از قبل از انقلاب و فعاليتهاي آن زمان برايمان بگوييد،گفت: بنده متولد 1340 روستاي "قرهباغ" در آذربايجان غربي هستم و در زمان انقلاب 17 سالم بود.در انقلاب 57 كه اوج مبارزات مردم مسلمان عليه رژيم شاه بود در اوج جواني و شور و نشاط بوديم خانواده ما به واسطه برادر بزرگمان" ايوب" كه از انقلابيون و زندان رفتههاي آن زمان بود با مسائل سياسي آشنا بوديم.
وي ادامه داد:در سال 53 مطالعات آن زمان را با توجه به سختيهاي آن شروع كردم و با اينكه سن و سال زيادي نداشتم در تمام عرصههاي سياسي آن زمان توفيق حضور داشتم؛همچنين در سالهاي اوج انقلاب 56 و 57 ،مدارس نيمه تعطيل و فعاليتي نداشتند اما با اين حال مسئوليت انجمن اسلامي مدرسه را برعهده داشتم.
فتاح در پاسخ به اين سوال مبني براينكه در آن زمان دشمن در زمينه قوميتها كار كرده بود اولويت شما در آن زمان چه بود؛ اظهار داشت: خوشبختانه اقوام كرد،ترك در كنار هم بودند و در بطن انقلاب هردو در كنار هم از دستورات امام اطاعت ميكردند و يكي از نقاط عطف آن زمان اين بود كه اين اقوام بعد از توطئههاي پيش آمدهاي كه برخي براي دشمني تلاش ميكردند با كمك امام و هوشياري مردم مرتفع شد.
وي در پاسخ به سوال ديگري مبني براينكه شما خاطره خاصي از نقطه پايان جنگ و "عمليات مرصاد" داشتيد ،از نقطه آغاز جنگ برايمان بگوييد؛افزود: روز اول جنگ 31/6/59 در تهران بودم و با چند نفر از دوستان دانشگاهي تصميم داشتيم به فيضيه رفته و طلبه شويم در همان روز اعزام به قم هواپيماي عراقي را بالاي سرمان در فرودگاه مهرآباد ديدم ،از همان جا به اروميه برگشتيم و آموزش نظامي و خمپاره را در كنار درياچه اروميه نزد شهيدان "حميد" و "مهدي باكري "ديديم و بعد از دو هفته آموزش به جبهه كرمانشاه،كرند و غرب رفتيم.
فتاح با اشاره به حضور خود در «عمليات مرصاد» تصريح كرد:در پايان جنگ آخرين عمليات مرصاد بود و پايگاه ما لشگر 6 ويژه در 45 كيلومتري كرمانشاه در نزديكي تنگه حسنآباد قرار داشت؛شب تاريخي با گردانمان كه بنده مسئوليت قائم مقام لشگر را داشتم گذرانديم. حتي تا چند شب به مرز اسارت رفتم و خيلي از دوستان و فرماندهان گردان كه همراه ما بودند در آن عمليات شهيد شدند؛ سه شبانه روز نخوابيده بودم و روز آخر كه عمليات به اتمام رسيد و ما پيروز جنگ بوديم؛ توان راه رفتن نداشتم،حتي براي سرم زدن به من رگي پيدا نميكردند.
وزير سابق نيرو در پاسخ به سوالي مبني براينكه زمان پذيرش قطعنامه 598 و پايان جنگ چه حسي داشتيد، بيان داشت: زماني كه پيغام حضرت امام(ره) را شنيدم سردرد شديدي داشتم و فقط گريه ميكردم به خصوص اين جمله امام (ره)كه فرمدند"جام زهر را نوشيدم" براي ما رزمندهها سخت بود و آرزو ميكرديم كاش مرده بوديم و اين جمله و پيام را از امام دريافت نميكرديم. چند روز بعد كه حملات گسترده عراق به ويژه منافقين پيش آمد دوباره شور و حالي به رزمندهها تزريق شد.
فتاح در پاسخ به سوال ديگري مبني براينكه بعد از جنگ شما مسئوليت اجراي بخشي از قطعنامه 598 را داشتيد،در اين مورد توضيح دهيد گفت:نيروهاي سازمان ملل از 42 مليت به ايران آمده بودند و هم در ايران و عراق مستقر شدند؛ بنده در فاصله 10، 20 كيلومتري مرزي از كردستان تا شلمچه بنده مسئوليت ستاد نظامي اجراي قطعنامه را عهدهدار شدم ؛شايد دليل انتخاب اين بود كه من آن زمان جوان بوده و مهندس نقشهبرداري بودم و با هيئت 9 نفرهاي از سوي مقام معظم رهبري در سال 68 و 69 مسئول تعيين خطوط مرزي بوديم.
فتاح با بيان اينكه در طول 8 سال خطوط و ميلههاي مرزي ما از بين رفته بود و دو سال تلاش بيوقفه و مهندسي براي اين بود كه ميلههاي مرزي را در جاي خود نصب كنيم ،گفت:با همكاري ارتش و سپاه مسئوليت نصب ميلههاي مرزي را داشتيم اما يك ميله در قسمت مرزي 50 متر اختلاف داشت شما تصور كنيد در يك مرز هزار كيلومتري هزاران ميله مرزي وجود دارد؛اما فقط يك ميله 50 متر اختلاف بين مرز ايران و عراق داشت ما 25 روز اين وضعيت را نگه داشتيم و گفتيم حتي از 25 متر خاك كشورمان كوتاه نميآييم به فضل الهي، ميله همان جايي قرار داده شد كه تعيين كرده بوديم.
فتاح در پاسخ به سوال ديگري مبني براينكه فعاليت شما بعد از جنگ چگونه بوده آيا به سمت دانشگاه و تحصيل رفتيد؛بيان داشت: اين نكته را اضافه كنم که اولين مبادله اجساد مطهر شهدا را بنده در مرز شلمچه در سال 69 انجام داده؛حتي درست در خط مرزي مراسم بسيار باشكوهي را برگزار كرديم و اين اجساد مطهر شهدا را تحويل گرفته و باب جديدي براي جستجوهاي اجساد شهدا ايجاد كرديم.
وزير سابق نيرو در دولت نهم در پاسخ به سوالي مبني براينكه روابط شما با "جلال طالباني" چگونه بود؟ چراكه ايشان زماني كه به تهران آمدند با شما صميمي بودند،گفت: درزمان جنگ هم در جبهه كردستان،جبهه جنوب به خصوص "فاو" و " قرارگاه رمضان" كه داخل عراق بود توفيق داشتم و آن زمان كه در "قرارگاه برون مرزي رمضان "در داخل عراق حضور داشتيم،"جلال طالباني" ميزبان ما بودند كه يك مقري در دل كوهستان اطراف درياچه دربنديكان و دوكان به اسم" ياسمن" كه يك منطقه صعبالعبور و زيبايي است،داشتم و ايشان از ما 500 نفر ايراني ميزباني كردند كه خاطره شيريني است.
فتاح افزود:بعد از اطمينان حاصل كردن از اينكه آخرين ميله مرزي كه در مرز ايران و عراق گذاشته شده و نيروهاي سازمان ملل نيز از ايران رفتهاند؛من در دانشگاه صنعتي شريف مهندسي سازه خوانده بودم و در اين ميان در19 بهمن سال 70 زمين سد كرخه را از كارفرماي وزارت نيروي آن زمان تحويل گرفتم و تصميم داشتم سد كرخه را بسازم.
فتاح اضافه كرد: من يك روحيه نرم و روحيه تعامل وسيع داشتم و دارم ؛اما نگاه من به دولت قبل متفاوتتر از "احمدينژاد" دولت دهم بود از زماني كه به وزارت نيرو آمدم به گذشتگان اين وزارت احترام گذاشتم و تاكنون با آنها ارتباط دارم و اين به معناي همفكري سياسي با آنها نيست؛ معناي آن اين است كه ضمن حفظ همه مراتب و خطوط فكري و سياسي يك تعامل سازنده مهم داريم كه هيچ لطمهاي به افكار و اعتقادات نميزند.
وزير سابق دولت نهم در پاسخ به سوال ديگري مبني براينكه چقدر حلقهاي كه احمدينژاد را از احمدينژاددولت دهم متفاوت كرد در تصميم شما تاثير داشت؟گفت: فقط اين را ميتوانم بگويم شناختي كه از احمدينژاد داشتم با احمدينژاد آخر دولت دهم بسيار متفاوت بود و اين نشان ميدهد كه سياستمداران با تجربه هم در كنش و واكنش واقعيتهاي سياسي تغيير ميكنند؛ نميتوانم بگويم منفي يا مثبت اما شخصيت و نگاه انسانها درطي زمان تغيير ميكند و اين اتفاق در "احمدينژاد" و رفتارهايش افتاده بود.
وي اضافه كرد: من روبروي "شهيد بروجردي" نشسته بودم؛ در محضر خداوند و در پيشگاه ملت و به يقين عرض ميكنم؛ فكر ميكردم كه در مقابل يك انسان بهشتي و شهيد نشستهام و همه چيز گواهي ميداد ايشان شهيد ميشوند و تنها روحشان در اين دنياست وقتي بروجردي رفت برايش خيلي دعا كردم ايشان به من وصيت ميكرد و ميگفت فتاح اين انقلاب و امام است بايد تا آخر محكم ايستاد و اين مقام پاسداري شماست فردا هم خبر شهادت بروجردي را اعلام كردند ايشان روح بلندي داشت كه زمين نميتوانست او را نگه دارد.
فتاح در پاسخ به سوالي مبني براينكه فرزندان شهدا با شما صميمت زيادي دارند براي چيست؟ تصريح كرد: به اين دليل كه من خود را مديون آنها ميدانم و با پدران آنها محشور بودم و اين فرض بر همه مسئولان نظام است كه حرمت و كرامت آنها را حفظ كنند وقتي آنها را مي بينيم و صحبتهايشان را ميشنويم روحمان با آنها پيوند ميخورد و ما در اين مسير قصور داريم.
وزير سابق دولت دهم در پاسخ به سوالي مبني براينكه فعاليت قرارگاه سازندگي خاتمالنبياء كه شما يكي از موسسين آن بوديد بعد از جنگ چطور ارزيابي ميكنيد؟ گفت: اين قرارگاه با و با فرمان مقام معظم رهبري و مجوز دولت اول سازندگي شروع شد، در ابتدا آرم قرارگاه و سپس ساختمان آن را اجاره كرديم دورنماي آن اينطور بود كه اين شجره طيبه گسترده شده و چون در عمل اساس و نيتها پاك بود و همه به نظام اعتقاد داشتند؛ خدا نيز بركت داد و الان توسعهاي پيدا كرده كه برخي از خوديها منتقد بزرگي و وسعت آن شدهاند.
فتاح در پاسخ به سوال ديگري مبني براينكه در انتخابات رياست جمهوري 92 پيشنهاد نامزد شدن داشتيد؟ گفت: كم و بيش پيشنهاداتي داشتم، اما واقعيت و اصليترين دليل من اين بود كه آمادگي آن را نداشتم .حتي برخي از مسئولين و معتمدين زيادي آمدند اما من نپذيرفتم اين پيشنهاد از يك سال قبل و تا يك ماه مانده به انتخابات مطرح شد و همه آنها را رد كردم و گفتم كه امكان ندارد احساس من اين بود كه ديگران شرايط بهتري از من دارند و حدسم نيز درست درآمد.
وي در پاسخ به سوالي مبني براينكه شنيده شده براي شهرداري هم پيشنهاداتي داشتيد؟ گفت: يكي از اشكالات ما اين است كه شايعات زيادي پشت سر ماست كه هيچ كدام به واقعيت نميپيوندد.
فتاح در پاسخ به سوال ديگري مبني براينكه غير از مسئوليت در نظام و سپاه فعاليت ديگري هم داريد؟ گفت: روحيه من طوري است كه بيش از يك كار را نميپذيرم؛ حتي تدريس در دانشگاه را رها كردم درحال حاضر به جز سمت بنياد تعاوني سپاه هيچ مسئوليتي ندارم و اين اعتقاد من است.
وزير سابق دولت نهم در پاسخ به سوال ديگري مبني براينكه اگر دكتر روحاني از شما براي كار دعوت كند قبول ميكنيد؟تصريح كرد: دعوت جدي نشده است برخي دوستان و خوبان كه از دوستان قديم ما هستند به ما لطف داشتهاند؛ اما براي كمك به دولتها روحيات افراد متفاوت است چون بعضي براين باورند كه اين دولت روحيه سياسي متفاوتي دارد كه نميشود؛ اما من معتقدم دولت جمهوري اسللامي براي مردم و نظام است و هركس هركاري ميتواند براي موقعيت اين دولت انجام دهد.
وي در پاسخ به سوالي مبني براينكه چقدر مباحث سياسي را پي مي گيريد؟گفت:سعي ميكنم كه از مباحث سياسي عقب نمانم و بسيار پيگيري ميكنم ،اكثر روزنامهها و گزيده آنها مسائل سياسي و محرمانه در جهات مختلف مطالعه ميكند.
فتاح در پاسخ به سوال ديگري مبني براينكه فضاي سياسي كشور را چگونه ميبينيد ؟گفت: اين فضا بسيار ملايم و آرامتر شده طيفي كه در سال 88 به نظر ميآمد روحياتشان عصبيتر بود؛ الان آرامتر شدهاند و نظام به آرامش رسيده است معتقدم بهترين انتخابات برگزار شد و اين به فضاي سياسي كشور كمك كرد كه بايستي مراقبت شود و هركس در عرصههايي مثل انتخابات به قانون و نتيجه آن به شوراي نگهبان به ويژه در راس آن مقام معظم رهبري احترام بگذارد اوضاع همينطور آرام ميشود.
وي در پاسخ به سوال مجري برنامه مبني براينكه آيا جريان راي اعتماد مجلس به دولت را پيگيري ميكرديد گفت: بله اين تعامل جدي و خوب بود و نبايد اين جديت از شور بيافتد و نبايد كسي از راي مجلس ناراحت شود؛ ما وقتي به مجلس رفتيم چهار نفر از دولت نهم راي نياوردند نقدهاي مجلس با صراحت است و راي خوبي دادند.
فتاح در پاسخ به سوالي مبني براينكه آيا دوران مديريت شما را در وزارت نيرو مثبت ارزيابي ميكردند و مهمترين انتقادي كه به شما ميشد و فكر ميكرديد وارد است،چه بود ؟گفت: اداره كردن وزارت نيرو كار بسيار سختي است؛ اين يك وزارتخانه ريشهدار، قديمي و پر از كارشناس است. شايد بيشترين كارشناس بين وزارتخانهها را وزارت نيرو داشته باشد. نكته مهم حساسيت آب و برق است؛ يك لحظه قطعي قابل تحمل نيست؛در تمام 24 ساعت و 365 روز وزارت نيرو آمادهباش است حتي در زمان تعطيلات رسمي استرس كار را بيشتر ميكند.
وي همچنين ادامه داد:نظام مقدس جمهوري اسلامي در مجموع به وزارت نيرو در طول انقلاب عنايت كرده و عنايتش را نيز بايد بيشتر بكند در دوره "نامجو" اين عنايت كمتر شده است و من اين تذكر را به "چيتچيان" دادم كه اگر من به جاي شما بودم ،اول با روحاني شرط كرده و بعد اين سمت را ميپذيرفتم بايد نظام جمهوري اسلامي روي سرمايهگذاري صنعت آب و برق خيلي حساس باشد.
وزير اسبق نيرو در پاسخ به سوال مجري مبني براينكه در زمان شما احمدينژاد موضوع تغييرساعت را اعلام كرد و شما به عنوان نماينده دولت از اين موضوع دفاع كرديد؛ اين موضوع چه نتيجهاي را در پي داشت؟ گفت: دو نظر وجود دارد اول اينكه اين تغييرات ساعت 10 الي 15 سال بايد انجام ميشد واحمدينژاد اعتقاد پيدا كرد كه اين كار بيتاثير است و مردم را به زحمت مياندازد و ساعت اذان و حركت قطارها و هواپيما به هم ميخورد؛ دوم اينكه ما يك نظريه كارشناسي داشتيم كه به طبع از كشورهاي اتحاديه اروپا كه اين تغييرات ساعت را هنوز دارند در ميزان مصرف و كاهش انرژي تاثير دارد و ما مشاهده كرديم كه 500 مگابايت پيك مصرف در شب تاثير داشت و اين مسائل را منتقل كرديم و در مجلس تبديل به طرح شد و در صحن علني اعلام شد واين طرح به شوراي نگهبان رفت و اگر اين شورا ،مهر تاييد را ميزد اين طرح قطعي ميشد.
وي ادامه داد:قرار بر اين شد از افرادي از دولت براي دفاع از اين موضوع به مجلس بروند؛ چرا كه اين موضوع از بعد اجتماعي و امنيتي به وزارت كشور مربوط ميشد؛ در آن زمان كه آقاي "پورمحمدي" وزير كشور بود به هر دليلي نيامدند و ما نيز دليل نيامدن ايشان را متوجه نشديم ؛از طرفي دولت پيغام داد كه بنده به شوراي نگهبان رفته و از اين طرح دفاع كنم؛ بنده يك نظر كارشناسي داده و اين نهاد نيز تاييد كردند و زماني كه از شوراي نگهبان بازگشتم،احمدينژاد از اقدام من اوقات تلخي داشت زيرا من برخلاف نظر دولت عمل كردم.
فتاح در پاسخ به سوالي مبني براينكه ارزيابي شما از پيامدهاي داخلي و خارجي انتخابات رياست جمهوري در سال 92 چيست؟ گفت: تاثيرات داخلي و بينالمللي آن بسيار مثبت بود و در آن ترديدي وجود ندارد وبالاترين تاثيرش اين بود كه يك انتخابات كاملا قانونمند و صد در صد نيز منضبط و اخلاقي درحين ثبتنام و درحين انتخابات و بعد از آن بود؛ در اين انتخابات همگي سعي داشتند كه اخلاقي عمل كنند كساني كه براين انتخابات ترديد داشتند به اين نتيجه رسيدند كه پاي حداقل راي رئيسجمهور منتخب محكم ميايستد و طبق سخنان حضرت مقام معظم رهبري كه اين راي حقالناس است و دردنيا تاثير گذاشت.
وي همچنين ادامه داد:در اين انتخابات رويكردها متفاوت بود ومشاهده شد ذائقه دكتر روحاني با ا حمدينژاد متفاوت است و دكتر روحاني با با روحيه تعاملي لطيفتر و با حفظ ارزشها و اصول ميخواهند با دنيا سخن بگويند.
فتاح در پاسخ به سوالي مبني براينكه چرا نمايندگان اصولگراو اصلاحطلب نتوانستند در اين انتخابات نتيجه بگيرند ؟گفت: بايد اين نمايندگان كنكاش كنند ؛شايد ايراداتي بوده است مردم دنبال اصلاح امور و تغيير وضع داخل و مسائل بينالمللي بودند و نتيجه با طبع مردم كوچه و بازار تطبيق داشت. اين انتخابات انتخاب مردم در روستاها و شهرهاست؛ اصولگراها و اصلاحطلبها واقعيتهاي مردمي را درست نديدند بايد صداي روستاهاي دورافتاده و شهرها را بشنوند و تحليلهاي اينها منطبق بر واقعيتهاي جامعه نبود و منتهي به نتيجهگيري غلط شد.
وي در پايان برنامه با بيان خاطرهاي از زيارت بارگاه ملكوتي امام حسين (ع) خاطر نشان كرد: هر اتفاقي كه در نظام مقدس اسلامي افتاده مردم ما با روحيه حسيني در بطن جامعه آمدند؛ بنده در دولت نهم سفرهاي زيادي به عراق داشتم و هربار كه به اين كشور ميرفتم يك سفر كربلا را در برنامههايم بود. در آخرين سفرم به نظر ميآمد كه ديگر نميتوانم به كربلا بروم كمتر از يك روزي كه در عراق بودم احمدينژاد پيغام داده بود كه سفرت را زودتر انجام بده و بنده آماده شدم كه برگردم ؛هنگام برگشت به من اطلاع دادند كه "باراك اوباما" به عراق ميآيد و در همين حين رئيسجمهور به بنده زنگ زد و به من اجازه داد كه به اين سفر بروم و ستون تشريفاتي راه انداخته و با جلال و شكوه به كربلا رفتم .در هنگام رسيدن به كربلا، آسمان شروع به باريدن كرد و من مردم را ميديدم كه در زير باران كفشهايشان را درآورده و نفس نفس زنان به اين امام عزيز سلام ميدهند و در آن حين به ذهنم اين شعر طنينانداز شد.
مستان سلامت ميكنند يا اباعبدالله
دل را به خدا غلامت ميكنند
مستي به جامت ميكنند