سرویس سیاسی پایگاه 598 - حجت الاسلام قاسم روانبخش/ هفته گذشته شاهد اظهارات شگفت انگيز آقاي هاشمي رفسنجاني در حسينيه جماران و سپس در شهر شيرگاه سواد کوه بوديم. ابتدا نعيمه اشراقي روز پنج شنبه در صفحه فيس بوک خود نوشت: «آقاي هاشمي رفسنجاني در ملاقات با جمعي از مردم استان اصفهان در حسينيه جماران که ساعاتي پيش انجام شد در ارتباط با بمباران اخير سوريه سخناني بدين مضمون ايران نمود: دولتي که ملت خود را بمباران شيميايي کند عواقب سخت آن را خواهد ديد همان گونه که صدام در بمباران حلبچه ننگ ابدي را بر خود خريد و دچار چنين سرنوشت هولناکي شد."وي سپس در پاسخ به کامنت يکي از کاربران نوشته است: من در مراسم نبودم، از قول شوهرم گذاشتم و بعد از تعجب دوستان که فکر کردم شايد شوهرم اشتباه شنيده باشد، از آقاي نصر نويسنده روزنامه شرق هم جويا شدم ايشان هم تاييد کردند.
اين خبر به سرعت در عرصه مجازي پخش شد و موجب شگفتي عموم مردم گرديد. بلافاصله مديرکل روابط عمومي مجمع تشخيص مصلحت آقاي سليماني اين خبر را تکذيب کرد. ولي مجددا چند روز بعد، در شهر شيرگاه در مراسم مرحوم آيت ا... صالحي مازندراني ضمن تاکيد بر همان سخنان گفته شد:"مردم سوريه بيش از 100 هزار کشته و 8 ميليون آواره دادند در داخل و خارج، زندانها پر از مردم، زندانها جا ندارد بعضي از ورزشگاهها را گرفتند، آنها را پر کردند. شرايط بدي بر مردم حاکم است، مردم از يک طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شيميايي ميشوند و از طرف ديگر امروز منتظر بمبهاي آمريکا بايد بمانند. "
اين اظهارات فضاي مجازي را پر کرد و به سوژه اصلي رسانههاي دشمن تبديل شد و به شدت مورد استقبال غربيها از جمله اوباما قرار گرفت؛ پس از مدتي فايل صوتياي که همان اظهارات را تاييد ميکرد روي سايتها قرار گرفت. در عين حال به رغم شنيدن صدها تن از حاضران، آيتا... طباطبايي -امام جمعه اصفهان- اظهار داشت: من به هاشمي گفتم که آنها صدا را دارند. هاشمي رفسنجاني در پاسخ به من گفت: "من صدا را خودم ديدم. صدا را درست کردهاند و خواستهاند که مثل من حرف بزنند. اصلاً اين حرف و موضع من نيست. من گفتم آمريکا بهانه کرده که دولت سوريه عليه مردمش بمبهاي شيميايي زده. گفتم آمريکا اينطور گفته است نه اينکه موضع من باشد. اين جزو اسرائيليات است که من چنين حرفي را زده باشم.
امام جمعه محترم اصفهان سپس اظهار داشته است: چرا بايد بگوييم که اين شخصيت اين حرف غيرمرتبط نامربوط را زده است؟ روايت داريم اگر 50 نفر هم بگويند فردي حرفي را زده ولي خود آن فرد بگويد نگفتهام، فصدّقه و کذّبهم (آن فرد را تصديق کن و آنها را که ميگويند گفته، تکذيب کن).
به دنبال اين ادعا، سايت بلاغ فيلم ايشان را نيز منتشر کرد و آقاي علي مطهري هم که از ارادتمندان آقاي هاشمي است، آن را تاييد کرد و گفت که آقاي هاشمي آن حرفها را زده است. سرانجام آقاي هاشمي پس از گذشت قريب به 10 روز که اظهاراتش در رسانههاي بيروني نقش خودش را ايفا کرده بود، در ديدار اعضاي کميته فرزندان شاهد و ايثارگران گفت اخيراً نقلي از بنده در مورد سوريه، بهانه سوءاستفاده و تخريبهاي جديد توسط اين گونه رسانهها را فراهم کرد که بههيچوجه صحيح نيست.
1. بنابر درخواست آيت ا... طباطبايي در اين موضوع، آقاي هاشمي را تصديق ميکنيم و مصلحت نيز بر همين است که تصديق کنيم، ولي آيا ميتوانيم همه کساني را که در دو جلسه جداگانه اين سخن را شنيدهاند تکذيب کنيم تا حرمت آقاي هاشمي حفظ شود؟
2. نکته قابل توجه اين که ايشان درباره فيلم منتشر شده اظهار نظري نکرده و همچنين نگفته است که چرا اين قدر دير هنگام به تکذيب اين نقل قول پرداخته است؟
3. تاثير اظهارات ايشان در خارج از مرزها به مراتب بيشتر از داخل بوده است. آيا تکذيبيه ايشان در خارج از مرزها نيز تاثيرگذار است يا اينکه از نوع نوشدارو پس از مرگ سهراب تلقي ميشود؟
4. البته اين براي اولين بار نيست که ايشان از اينگونه اقدامات انجام ميدهد. ايشان چند سال پيش هنگامي که موضوع مذاکرات هستهاي در شرف به نتيجه رسيدن بود، اقدام به انتشار نامه محرمانه به امام خميني(ره) درباره علل پذيرش قطعنامه کرد.
5. اگر تکذيب ايشان را نسبت به اين موضوع بپذيريم، اظهارات قبلي ايشان درباره اينکه ما با اسرائيل جنگي نداريم و اين اعراب هستند که با اسرائيل سر جنگ دارند چگونه توجيه کنيم؟ چنانچه اين موضوع را نيز به نحوي توجيه کنيم، مصاحبه ايشان با فصلنامه مطالعات بينالمللي را كه در بخشي از آن از مقاومت اسلامي در لبنان و فلسطين به عنوان ابزار جمهوري اسلامي ايران براي مزاحمت ديگران ياد شده، چگونه برخورد کنيم؟
وي ميگويد: " در مورد حزب الله که شيعه و بخش عمده ملت لبنان است و در تاريخ هميشه مظلوم بوده هم براي فلسطين و هم براي لبنان. اينها قابل دفاع بوده و هست، به شرط اينکه ما از اينها براي مزاحمت ديگران استفاده نکنيم و اينها هم کار خودشان را بکنند. وقتي که نظام نخواهد در دنيا ماجراجويي بکند، اينگونه مسائل قابل تحمل است"!
چنان چه در روزهاي آينده ناگهان خبرهايي از اين سنخ از آقاي هاشمي پخش شود چه بايد کرد؟ از اين رو شايسته است شوراي عالي امنيت ملي و رياست محترم آن براي چنين احتمالاتي -هر چند ضعيف- چارهاي بينديشند. آقاي هاشمي نشان داده است که هر آنچه را مصلحت بداند انجام خواهد داد. ايشان پس از پايان اين ماجراها در مصاحبهاي با سايت شخصياش در اينباره که چرا حرفهاي متفاوتي ميزند؟ عنوان کرده است: "عمل به مصلحت هميشه مشکل است. يعني وقتي که انسان به خاطر مصلحت يک کار خلاف مسير عادي انجام ميدهد يا سخني مخالف نظرات غالب ميگويد، در آن لحظه حتما مشکلاتي دارد، خيليها را هم ناراحت ميکند، ولي اين دليل آننمي شود که انسان وقتي مصلحت مردم و نظام و کشور را تشخيص داد در گفتنش ترديد کند، هرگز در اين باره ترديد جايز نيست، غفلت از مصلحت بسيار عوارض سخت و جبران ناپذيري دارد.»
وي بدون اينکه منظورش را از آنچه "مصلحت" ناميده، بگويد، گفته است: به صرف احتمال مخالفتها و حتي تهمتها و انگ زدنها و برچسبها هرگز در بيان و عمل به مصلحت نبايد ترديد يا سکوت کرد و منتظر وقايع احتمالي ماند." سپس با تمسک به روش امام(ره) در پذيرش قطعنامه 598 ميگويد: "اين آموزه بزرگ امام راحل(ره) به ما در زمان پذيرش قطعنامه 598 بود که چگونه حتي لحظهاي در تامين مصلحت مردم و نظام اسلامي ترديد نکردند و در حالي که تا 20 روز قبل شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه ميفرمودند، وقتي به "کشف مصلحت مردم" رسيدند بدون آنکه حتي يک لحظه هم به حفظ آبروي خويش فکر کنند، بدان عمل کردند و با آن هوشي که داشتند جمله "جام زهر را مينوشيم" را درست بهکار بردند. يعني انتخاب کرديم که بنوشيم. يعني بر ايشان تحميل نشد که بنوشند. حالتي بود که بهخاطر مصلحت انتخاب کردند. ايشان با تفکر و پيش بيني شرايط آن جمله را بهکار بردند. هم مصلحت را رعايت کردند و هم ناراحتي خودشان را به مردم نشان دادند که دلشان نميخواست اينگونه شود و هم آينده را در آن جمله نهادند که مردم در آينده خواهيد ديد که چه فتحي کرديم؟" آقاي هاشمي در پايان گفته است که اگر "در عمل به مصلحت نظام کوتاهي کنيم، ضررهاي جبران ناپذيري خواهيم ديد."