اشراف نوشت:
«دنیس راس» مشاور اندیشکده
«واشنگتن» و مشاور ارشد سابق اوباما در امور خاورمیانه طی مقالهای که در
نیویورک تایمز منتشر شد، نوشته است: مخالفان تایید اقدام نظامی علیه سوریه
توسط آمریکا تنها بر یک دسته نگرانی تمرکز دارند: این تصور که هزینه اقدام
بسیار گزاف و نامعین است. سوریه برای آنها به مثابه جنگی داخلی است که در
آن تعداد کمی آدم ظاهراً خوب و تعداد بسیاری آدم بد حضور دارند. از دیدگاه
آنها استفاده از سلاح شیمیایی وحشتناک است ولی در نهایت این مشکل ما نیست-
مگر این که خودمان با واکنش نظامی آن را به مشکل خودمان تبدیل کنیم. اگر
این کار را انجام دهیم این افراد سرازیری لغزندهای را خواهند دید که در آن
استفاده آغازین از نیروی نظامی ناچار ما را به ورطه بحرانی خواهد کشید که
نمیتوانیم از آن پیروز خارج شویم. آن طور که نظرسنجیها نشان میدهد افکار
عمومی آمریکا، پس از حمله به افغانستان و عراق که برای ما از حیث جانی و
ثروت هزینههای زیادی داشت، هم خسته شده و هم نسبت به هرگونه مداخله بیشتر
در خاورمیانه هوشیار است.
**هزینه بی عملی سنگین است
این
خستگی قابل درک است، ولی از هزینه بیعملی نمیکاهد. مخالفان در کنگره، که
در میان اعضای هر دو حزب دیده میشوند، ظاهراً احساس میکنند اگر اقدامی
انجام ندهیم هزینهای برای ما ایجاد نخواهد شد. «اوباما» ، رئیس جمهور
آمریکا، و «جان کری»، وزیر امور خارجه، به این نکته اشاره کردهاند که
قوانین بینالمللی که استفاده از تسلیحات کشتار جمعی، مثل سلاح شیمیایی را
منع میکنند متحمل هزینه گزافی خواهند شد. آنها میگویند اگر «بشار اسد»
میتواند از گاز علیه مردم خودش استفاده کند و این اقدام به جای مراتب
تنبیهی با کلمات خشمگینانه مواجه شود، او دوباره از سلاحهای شیمیایی
استفاده خواهد کرد و بدون شک این صحبت درست است. هزینه سوریه و احتمال
بالقوه سرایت بحران به منطقه بی شک بالا است. علاوه بر این، هیچ بعید نیست
که دیگر بازیگران به این نتیجه برسند که تسلیحات شیمیایی نه تنها قابل
استفاده هستند بلکه هیچ رویداد، هتک حرمت، و هیچ اقدام نسل کشی وجود ندارد
که بتواند جهان به اصطلاح متمدن را به واکنش علیه آن وادارد.
**بحران اتمی ایران و آمریکا راهحل دیپلماتیکی در پی نخواهد داشت
با
این حال، این دعاوی برای مخالفان تصویب جواز حمله نظامی موضوعاتی انتزاعی
هستند. تنها تهدیداتی باید حمله نظامی آمریکا را در پی داشته باشند که یا
خیلی نزدیک هستند و یا مستقیماً بر ما اثر خواهند گذاشت. اگر این بحث را
کنار بگذاریم که در هنگامه نزدیک شدن خطر، احتمال استفاده از نیروی نظامی
در سطح گستردهتر و تحت شرایطی به مراتب وخیم تر بیشتر میشود، موضوع دیگری
وجود دارد که باید به آن توجه کرد: اگر مخالفان جلوی تصویب اقدام نظامی را
بگیرند و رئیس جمهور احساس کند که نمیتواند از حملات نظامی علیه سوریه
استفاده کند این اتفاق یقیناً این موضوع را تضمین خواهد کرد که تنش ما و
ایران بر سر تسلیحات اتمی نتیجه دیپلماتیکی در پی نخواهد داشت.
**عدم انجام اقدام نظامی در سوریه موجب سرسختی بیشتر ایران در موضع اتمی این کشور خواهد شد
من
این موضوع را به دو دلیل مطرح میکنم. اول این که زمانی که مشخص شود
آمریکا نمیتواند از نیروی نظامی علیه سوریه استفاده کند «روحانی» ، رئیس
جمهور ایران، که همچنان نشانههایی میفرستد که عیان میکند او علاقهمند
است در زمینه برنامه اتمی به توافق نامهای دست پیدا کند به ناچار تضعیف
خواهد شد. و درست در همین نقطه است که از دیگر سو تندروهای حاضر در «سپاه
پاسداران انقلاب اسلامی» و اطراف رهبر کشور خواهند توانست ادعا کنند پی
گیری تسلیحات هستهای تنها یک هزینه دارد که آن هزینه اقتصادی است و خطر
نظامی وجود ندارد. آنها مدعی خواهند شد: زمانی که ایران به تسلیحات اتمی
دست پیدا کند برای خود در منطقه اهرم نفوذی دست و پا خواهد کرد، قدرت
بازدارندگی کشور ارتقاء خواهد یافت و از همه مهمتر کشورهای جهان خواهند
دید که تحریمها شکست خوردهاند و زمان آن فرا رسیده که با ایران به توافق
برسند.
**اگر اقدام نظامی علیه سوریه تصویب نشود مشخص میشود که همه گزینهها روی میز نیستند
در
چنین شرایطی تحریمها از بین خواهند رفت. «روحانی» چه خواهد گفت؟ این که
خطر زیادی وجود دارد؟ این که هزینههای اقتصادی ثبات حکومت را تهدید
میکند؟ امروز شاید این ادعاها کمی تأثیر داشته باشند دقیقاً به این دلیل
که خطر این که تمام گزینههای آمریکا روی میز باشند وجود دارد و رئیس جمهور
آمریکا گفته اجازه نمیدهد ایران به تسلیحات اتمی دست پیدا کند. اگر رئیس
جمهور از استفاده از نیروی نظامی علیه سوریه منع شود مشخص خواهد شد که همه
گزینهها روی میز نیستند و ما، بدون توجه به ادعاهایمان، آماده هستیم با
ایرانی زندگی کنیم که تسلیحات اتمی در اختیار دارد.
**اسرائیل ایران اتمی را تهدیدی علیه موجودیت خود میداند
لیکن
اسرائیل آماده پذیرش چنین سرانجامی نیست، و این دلیل دومی است که اثبات
میکند تصویب نکردن اقدام نظامی علیه سوریه به احتمال زیاد به استفاده از
زور علیه ایران خواهد انجامید. اسرائیل احساس خواهد کرد که برای منتظر
ماندن، فرصت دادن به دیپلماسی و باور به این که آمریکا مراقب مشکلات است
دلیلی وجود ندارد. «بنیامین نتانیاهو» ، نخست وزیر اسرائیل، ایران مجهز به
تسلیحات اتمی را به عنوان تهدیدی علیه موجودیت خود میداند. تا زمانی که او
باور داشته باشد عزم «اوباما» برای پرداختن به تهدید ایران جزم است
میتواند به تأخیر انداختن [اقدام نظامی] را برای ما توجیه کند. اما اگر
مخالفان سوریه را به دست بگیرند این موضوع به زودی پایان خواهد یافت.
**«اسد»، ایران و «حزب الله» به اقدام نظامی اسرائیل واکنشی نشان ندادهاند
از
دیگر سو اگر مخالفان موفق شوند، شاید از بحرانی که «اوباما» مصمم است آن
را محدود نگه دارد و ابزار این کار را نیز در اختیار دارد، جلوگیری شود.
چرا که حتی پس از این که اسرائیل برای اعمال خط قرمز خود و جلوگیری از
انتقال تسلیحات پیشرفته سوریه به «حزب الله» لبنان با اقدام نظامی وارد عمل
شد «اسد» ، ایران و «حزب الله» مراقب بودهاند به این موضوع واکنشی نشان
ندهند. آنها به تهییج حملات اسرائیل که نیروهای سوری را تضعیف خواهد کرد و
آنها را نسبت به مخالفان آسیب پذیر خواهد نمود علاقهای ندارند.
** سوریه و ایران از بالا گرفتن تنشها منفعتی کسب نمیکنند
با
وجود اظهارات سخت و شدید گفته شده در مورد این که پس از حمله آمریکا به
اهدافی در سوریه چه رخ خواهد داد، سوریه و ایران منافع محدودی در بالا
گرفتن تنش با آمریکا دارند. اگر اسرائیل احساس کند که چارهای جز حمله به
زیرساختهای اتمی ایران ندارد آیا این گفته باز هم میتواند مطرح شود؟ شاید
مقامات ایرانی تلاش کنند بحران را محدود نگه دارند؛ و شاید هم این کار را
نکنند. شاید حمله اسرائیل به برنامه اتمی ایران ناچاراً آمریکا را شامل
نشود، و شاید هم بشود- و شاید هم این اتفاق باید رخ بدهد.
**پرسشی از مخالفان حمله نظامی به سوریه
وقت
آن فرا رسیده تا دست کم از مخالفان تصویب حمله به سوریه بپرسیم آیا با
اتخاذ موضعی که به احتمال زیاد جلوی دستیابی به راهحل دیپلماتیک برنامه
اتمی ایران را خواهد گرفت، احساس راحتی میکنند؟ شاید در چنین شرایطی هزینه
بی عملی از دیدگاه ایشان دیگر چندان کم و ناجیز نباشد.