سایت مشرق نوشت: ماجرای سوریه همچنان خبر اول بین المللی است. بالاخره آمریکا به سوریه حمله خواهد کرد یا خیر؟ به نظر میرسد آمریکاییها که خود آغازگر این بحث بودند، اکنون سردر گم هستند و نمیتوانند با قاطعیت تصمیم بگیرند.
آمریکا تلاش داشت تا اجماعی جهانی علیه دولت سوریه ایجاد کند؛ اما با شکست جدی مواجه شد. این کشور سپس تلاش کرد تا اجماعی حداقلی، شبیه به آنچه در ماجرای لیبی رخ داد بوجود بیاورد، که بازهم ناکام ماند.
حال آمریکا مانده است و ادعای حمله به سوریه؛ از یک سو مدعی استفاده دولت اسد از سلاح شیمیایی است و بر اساس همین ادعا، وی را مستحق مجازات میداند؛ از سوی دیگر در حمله به سوریه با تعلل جدی همراهانش و سر درگمی خویش مواجه شده است.
اما چرا آمریکا این بار اینقدر از وارد شدن در ماجرای سوریه و حمله به این کشور دچار تردید است؟ آن هم در حالی که مدعی اند تنها قرار است حملات محدودی را انجام دهند؟ آیا دولت اسد و ارتش این کشور که مدت دو سال است درگیر جنگ داخلی است و بی شک زخم زیادی برداشته، اینقدر هیمنه دارد که آمریکا را با چالش روبرو کند؟
مگر عراق زمان صدام چنین قدرتی نداشت؟ پس چرا برای ورود به عراق چنین مشکلاتی را در پیش نداشت و چنین سر در گم نبود؟ کلاف سر در گمی این ماجرا کجاست؟
برای فهم این کلاف سردرگم، باید مسئله را از منظری نگریست که آمریکاییها بدان مینگرند؛ مشکل جایی است که آمریکاییها نیز خود را در قضیه سوریه، درگیر با آن میدانند: جمهوری اسلامی ایران.
برای فهم موضع جمهوری اسلامی ایران درباره سوریه، نگاهی باید کرد به مواضع اخیر رهبر انقلاب؛ هر چقدر لحن امریکاییها در حمله به سوریه تندتر میشد، مواضع رهبر انقلاب نیز وضوح بیشتری یافت؛ تا اینکه امروز به جایی رسیدهایم که آمریکا پس از مواضع اولیه خود از حمله به سوریه دست کشید و اعلام کرده است قصد تغییر دولت اسد را نداشته و به حملات محدود بسنده خواهد کرد.
رئیس جمهور امریکا به صراحت از مواضع خود عقب نشست و تاکید کرد حمله به سوریه تنها به شکل حملات محدود هوایی صورت خواهد گرفت
بی شک مواضع رهبر انقلاب در این عقب نشینی تاثیری به سزا داشت؛ جایی که رهبر انقلاب، قلب امریکا در خاورمیانه را هدف گرفتند:
در مسئلهى سوریّه هم که آمریکا تهدید کرده و گفتهاند میخواهند دخالت کنند، این قطعاً یک فاجعه براى منطقه خواهد بود و مطمئناً آمریکایىها از این مسئله ضرر خواهند کرد؛ این را باید بدانند؛ قطعاً ضرر میکنند؛ ... به علاوه که اصلاً هیچ آیندهى روشنى هم وجود ندارد، یعنى واقعاً منطقه منطقهاى است که مثل انبار باروت، اگر یک جرقّهاى آنجا از این قبیل دست بدهد، آدم نمیداند که ابعاد این جرقّه چه خواهد شد. (6 شهریور 92)
رهبر انقلاب به صراحت منطقه را انبار باروت توصیف کرده و با قطعیت عنوان کردند که امریکا از حمله به سوریه "قطعاً ضرر میکند". باید دید این انبار باروت کجاست که امریکا باید مراقب باشد آتشی به این انبار باروت نیفتد و خود این کشور نیز این پیام را دریافت کرد و از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرد.
بشار اسد نیز مواضعی شبیه مواضع رهبر انقلاب را در مصاحبه با فیگارو اتخاذ کرد.
بشار اسد در مصاحبه با فیگارو تاکید کرد که منطقه انبار باروت است و سرانجام به آتش کشیدن آن نامعلوم است
رهبر انقلاب همچنین 6 روز پس از مواضع اولیه خویش، بازهم عنوان کردند که امریکا از ورود به منطقه قطعا ضرر خواهد کرد:
مسئلهى انسانیّت چیزى نیست که کسى در دنیا باور بکند که آمریکایىها دنبال این هستند؛ حالا لفّاظى میکنند، زبانْبازى میکنند، این را میگویند براى اینکه بتوانند حرکت خودشان را توجیه کنند. و البتّه ما عقیدهمان این است که اینها اشتباه میکنند، خطا میکنند و ضربهى واردهى بر خودشان را در این زمینه احساس خواهند کرد و قطعاً در این مورد ضرر خواهند کرد؛ در این تردیدى وجود ندارد. (12 شهریور 92)
پیام ایران درباره عواقب حمله به انبار باروت را، بیشک امریکاییها به هر طریقی دریافت کردهاند که اینگونه از موضع خود عقب نشستهاند؛ به نظر میرسد آنجا که منافع قطعی امریکاست و تا کنون نیز از گزند حوادث تا حدودی مصون مانده، اسرائیل است؛ اینگونه به نظر میرسد که رژیم صهیونیستی انبار باروت این منطقه است که با حمله نیابتی آمریکا به سوریه، این رژیم از خاک سوریه و با حمایت جهان اسلام و محور مقاومت هدف قرار خواهد گرفت؛ جایی که آمریکا قطعاً از آسیب دیدن آن متضرر خواهد شد و اوباما به نیابت از آن رژیم، حیثیت سیاسی خود را در باتلاق خاورمیانه، از دست رفته خواهد دید و قاعدتا نمیتواند جوابی برای لابی صهیونیستی داشته باشد.
آسیب دیدن منافع مقطعی و محدود امریکا بعد از تبدیل شدن به هدف (Target) در منطقه، مانند برخی از پایگاههای نظامی و منافع اقتصادی تنها بخشی از آتشی است که به انبار باروت خواهد افتاد؛ جایی که آتش افتادن به آن، ضرر قطعی امریکا و انفجار انبار باروت را در پی خواهد داشت، رژیم جعلی اسرائیل و تلآویو است.
به نظر میرسد که آمریکا نیز اهمیت این پیام و آتش در انبار باروت را دریافته است که اینچنین از مواضع اولیه خود عقب نشینی کرده است. امریکا مراقب است که مبادا اقدامی کند که آتش مقاومت به انبار باروت، یعنی تلآویو کشیده شود و ...