بولتن نیوز :
نام گروهک کومله را معمولاً همیشه با نیروی نظامی در گذشته ،مخالفت های
آشکار و پنهان با جریان های مذاکره در جریان حزب دمکرات کردستان ایران با
جمهوری اسلامی ، همراهی با رژیم بعثی عراق در جنگ عراق علیه ایران و البته
چندشاخگی فکری عمیق به دلیل وجود سردمداران فرصت طلب ، در راس حزب مترادف
بوده است.انشعاب
های گسترده و غیرقابل پیش بینی در ساختار سیاسی و تشکیلاتی گروهک کومله در
دهه ی اخیر را می توان با دیدگاهی بسیار متفاوت تفسیر نمودکه در این میان
انشعاب شاخه ی مهتدی از حزب مادر را هم ردیف انشعاب شاخه ی ایلخانی زاده از
شاخه ی مهتدی بخشی از این انشعاب است.
دگردیسی
شگرف مشاهده شده در انشعاب سال 1379، می تواند صرفاً یک تغییر کوچک ولی
اثرگذار از موضع ضد امپریالیستی به موضع ناسیونالیستی به حساب بیاید اخیرا
تلویزیون "روژهه لات وابسته به گروهک کومله مهتدی” به راحتی تمایل فراوان
این شاخه از گروهک کومله را برای دوری از آرمان های مردم به صورتی ملموس تر
مطرح می کند؛ هر چند که همه چیز در رنگ و لعابی سرخ رنگ و با چاشنی جنگ
چریکی مداوم پوشیده شده است ولی تشخیص تمایلات اصلی در لوای رنگ ها و پرده
ها چندان دشوار نیست.
این
نکته در روزنامه وابسته به این شاخه از گروهک کومله روشن تر دیده می شود.
"ئاسوی روژهه لات” بیش از آن که یک دعوت کننده به برگشت به روزهای ابتدای
انقلاب 57 باشد، در تلاش است تا به اصطلاح مواضعی دموکراتیک و امروزی را
برای خود تثبیت نماید!برخی
از افراد، این شاخه از گروهک کومله را جریان محورترین شاخه ی آن قلمداد می
کنند، البته نمی شود گفت این نکته می تواند به صورت کامل و 100% یک نقطه ی
مثبت و یا منفی قلمداد شود، در نگاهی بی طرفانه و منطقی به نظر می رسد که
نقش عبدالله مهتدی در این شاخه از گروهک کومله به صورتی تعمدی و شدید،
فربه،نیرومند و کاریزماتیک تنظیم شده است.
عبدالله
مهتدی تا به الان برای شناساندن هر چه بیشتر خود به احزاب اپوزیسیون کرد
وغیرکرد ایرانی، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است، از بازپخش پنجره ای رو به
خانه ی پدری،برنامه ی اختصاصی علیرضا نوری زاده در کانال یک،در شبکه ی
تلویزیونی تحت امتیازش گرفته تا شرکتش در برنامه های تفسیری شبکه ی خبری
فارسی صدای آمریکا و تلاش برای شرکت فعالانه در برخی برنامه های سایر رادیو
تلویزیون های ایرانیان فارسی زبان خارج از کشور؛ در عین حال استبداد رای
موجود در نگاه وی به مسائل ایران و کردستان را می توان از اساسی ترین عوامل
انشعاب چند سال پیش دانست.عمر
ایلخانی زاده و یارانش و عبدالله کهنه پوشی و یکصد نفر از پیشمرگانش، با
انشعابشان از حزب تمام ناسیونالیستی مهتدی، توانسته اند تا رضایت خاطر
بسیاری از پیشمرگ های قدیمی حزب را به خود جلب نمایند، این رضایت خاطر عمیق
را می توان در چشمان مشتاق و خیره شده ی انقلابی های پیشین به سوی
تلویزیون ئاسوسات به خوبی مشاهده نمود.
هرچند
که به نظر منطقی تر می رسد که اختلاف و انشعاب را بیش از آن که محصول جنگ
های عقیدتی به حساب آوریم، باید حاصل تندروی های مهتدی و اطرافیانش در مقام
سردمداران حزب نامید، البته حتی با این فرض هم باز نمی توان افزایش رگه
های میل به انجام بازگشتی قهرمان وار به روزهای ابتدایی و سراسر ماجرا جویی
گروهک کومله ی زحمتکشان کردستان ایران را در آن بی تاثیر دانست.با
تمام این اوصاف به نظر می رسد که روند انشعابات پیاپی در گروهک کومله نه
تنها به پایان خود نرسیده است، و بلکه غلطک آن در حال شستشوی افراد دیگری
از بدنه ی حزب می باشد، شاید جدایی افراد کم نفوذی مانند ناصر حسامی از
شاخه