کد خبر: ۱۶۲۳۶۸
زمان انتشار: ۱۲:۴۹     ۱۳ شهريور ۱۳۹۲
یادداشت میهمان؛
رابرت فیسک *
پیش از اینکه احمقانه ترین جنگ غرب در تاریخ جهان مدرت آغاز شود، - البته که مقصود من حمله به سوریه است که همه ما را خواهد بلعید – خوب است بگویم که موشک های کروزی که ما اطمینان داریم قدیمی ترین شهرهای جهان را نشانه می گیرد، در واقع هیچ کاری با سوریه ندارد. هدف این موشک ها آسیب زدن به ایران است. آنها می خواهند جمهوری اسلامی را نشانه بگیرند آن هم در زمانی که رئیس جمهور جدید و میانه رویی روی کار آمده که مخالف تندروی های احمدی نژاد است و می توان به ثبات بیشتر امیدوار بود. ایران دشمن اسرائیل است. بنابراین ایران طبیعتا دشمن آمریکا نیز به شمار می رود. پس موشک ها به سوی تنها متحد عرب ایران نشانه رفته اند.

البته اخبار خوشایندی در مورد دولت بشار اسد در دمشق به گوش نمی رسد، اما این خبرها در ترکیب با استفاده از تسلیحات شیمیایی نمی تواند به سقوط اسد منجر شود. من به اندازه کافی مسن هستم که خاطره جنگ ایران و عراق را به یاد بیاورم. زمانی که عراق به عنوام متحد آمریکا از گاز شیمیایی علیه کردها در حلبچه استفاده کرد و در واکنش به این اقدام رژیم صدام حسین در بغداد سقوط نکرد. در واقع، این اقدام تا سال 2003 به تعویق انداخته شد، و در زمانی که دیگر صدام هیچ سلاح شیمیایی در اختیار نداشت به این کابوس پایان داده شد.

حتی من به یاد می آورم که سیا ایران را نیز مسئول شیمایی شدن حلبچه معرفی کرد، دروغی مصلحتی که تمرکز آن بر دشمن آمریکا بودو دشمنی که صدام به نمایندگی از آمریکا تن به جنگ با آن داده بود. هزاران  - و نه صدها نفر – در حلبچه کشته شدند اما باید گفت روزهای متفاوت، استانداردهای متفاوتی نیز دارند.

اما آیا این عراق نبود که از گاز شیمیایی علیه ارتش ایران استفاده کرد؟ البته که این اقدام را انجام داد. من مجروحان این بمباران شیمیایی زا ار نزدیک دیدم و در این زمینه به واشینگتن گزارش دادم. هزاران سرباز ایرانی در جنگ ایران و عراق کشته شدند و بر اثر برخورد با گازهای شیمایی با مسمومیت های جدی مواجه شدند. در آن زمان گزارش سازمان ملل در مورد استفاده از سلاح شیمیایی بسیار واضح تر از آن چیزی بود که امروز در مورد سوریه وجود دارد.

ما در سوریه چه می کنیم؟ پس از اینکه هزاران نفر در تراژدی سوریه جان خود را از دست داده اند، اکنون کشته شدن چند صد نفر در سوریه به بحران جهانی تبدیل شده است؟ فاجعه است. غیر قابل درک است. اما حقیقت دارد. شاید ما باید این جنگ را در سال 2011 یا 2012 انجام می دادیم اما چرا اکنون به فکر سوریه افتاده ایم؟

فکر می کنم دلیل این امر را بدانم. من گمان می کنم که ارتش بشار اسد اکنون به طور محرمانه در حال چیره شدن بر مخالفانی است که ما در حال رساندن اسلحه به آنها بوده ایم. بشار اسد با کمک حزب الله لبنان که تحت پشتیبانی جمهوری اسلامی قرار دارد، با معارضان در قصیر برخورد کرد و شاید در حال عقب راندن آنها به سمت شمال حمص باشد. ایران نیز بیش از هر زمان دیگری در سوریه نفوذ دارد تا از دولت بشار محافظت کند. بنابراین پیروزی بشار به منزله پیروزی ایران خواهد بود و غرب تاب پذیرش پیروزی ایران را ندارد.

و زمانی که ما روی موضوع جنگ متمرکز هستیم، چه بلایی بر سر مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین می آید که جان کری در مورد آن سخن می گوید؟ زمانی که ما سرگرم بحث در خصوص کاربرد تسلیحات شیمیایی در سوریه هستیم، سرزمین فلسطین با بحران دست و پنجه نرم می کند. سیاست لینکودیست های اسرائیل مبنی بر مذاکره برای صلح تا زمانی که هیچ فلسطینی باقی نماند، با جدیت ادامه دارد و به همین دلیل است که کابوس شاه عبدالله اردن ترسناک تر شده است: کابوسی که می گوید فلسطین در اردن خواهد بود نه در فلسطین.

اما اگر بخواهیم یاوه گویی های واشینگتن، لندن، پاریس و دیگر کشورهای جهان متمدن را گوش کنیم، مدت کوتاهی  تا به آتش کشیده شدن سوریه زمان باقی است. این شاید یکی از دردناک ترین تجربه ها و شرم آورترین آنها، برای منطقه باشد. این یک واقعیت است که ما برای خوش رقصی در برابر مسلمانان سنی، به نبرد با مسلمانان شیعه می رویم و این همان چیزی است که ماهیت جنگ متمدن  را شرح می دهد.

* نویسنده و روزنامه نگار روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت" و تحلیلگر امور خاورمیانه

مترجم: آزاده افتخاری
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها