* از روزهای قبل از بازی بگویید، مثل اینکه قبل از آن دربی تمرینات خیلی منظم نبود؟
- آن روزها اردوهای تیم ملی خیلی طولانی بود. حدود هشت نفر ملیپوش بودیم. بازیهای مقدماتی جام جهانی بود و با استرالیا بازی داشتیم. استقلالیها هم شرایط مشابهی داشتند. حدود یک هفته قبل از بازی به تمرینات برگشتیم.
* با این اوصاف سریع هماهنگ شدید؟
- هماهنگ بودیم. آن زمان مثل الان نبود که هر سال بازیکن عوض شود. ما سالها کنار هم بازی کرده بودیم و همه همدیگر را میشناختیم.
* مثل اینکه آلن راجرز که به مرخصی رفته بود و شب قبل از بازی آمد، مگر آن روزها بازیهای دربی مثل الان حساس نبود؟
- اتفاقا خیلی حساس بود. برای همان بازی ورزشگاه پر شد. حتی دوربینها هم اول آنجا مستقر بودند، بعد گفتند برای مسابقات کشتی مقامات میروند و دوربینها منتقل شدند.
* آن روزها نسبت تماشاگران چطور بود؟
- آن روز شاید کمتر از 20 درصد ظرفیت ورزشگاه استقلالی بودند، بقیه پرسپولیسی بودند.
* واقعا؟
- بله، استقلالیها یک گوشه نشسته بودند. پرسپولیس طرفداران خیلی بیشتری داشت. طرفداران پرسپولیس از شاهین آمدند و طرفداران استقلال گروهی از طرفداران دارایی بودند. طرفداران شاهین هم خیلی خیلی بیشتر از طرفداران دارایی بودند. میتوانم بگویم حتی طرفداران دارایی بیشتر از استقلالیها بودند.
* در غیاب راجرز، بهزادی تیم را تمرین میداد، روز بازی چه کسی تیم را هدایت کرد؟
- راجرز خودش هدایت تیم را بر عهده داشت ولی آن روزها این مسائل مطرح نبود. همه با تمام وجود در خدمت تیم بودیم و دلیل موفقیت ما هم همین بود.
* شروع آتشبازی هم با پاس گل شما بود؟
- آن روزها خیلی سرحال بودم. یکی از بهترین بازیهای عمرم بود. من یک توپ را سانتر کردم. منصور رشیدی آمد توپ را جمع کند، نتوانست و توپ به تیر دروازه خورد، در برگشت حسین کلانی امان نداد.
* وقتی دو گل زدید، در بین دو نیمه، راجرز نمیخواست با احتیاط بازی کنید؟
- او اتفاقا ما را تهییج کرد. میگفت با این بازی میتوانیم به گلهای بیشتری برسیم.
* وقتی چهار گله شدید چقدر دنبال زدن گلهای بیشتر بودید؟
- ما میتوانستیم آن روز به هشت یا حتی ده گل برسیم. در 15 دقیقه آخر شرایط خاصی بوجود آمد. استقلالیها دیگر نمیتوانستند بازی کنند. مرتب با هم جنگ لفظی داشتند. تقصیرها را گردن هم میانداختند. ما در آن 15 دقیقه بخشی از حواسمان به آنها بود. با تعداد زیادی از آنها در تیم ملی همبازی بودیم. بخشی از تمرکزمان روی این مساله رفته بود که میانداری کنیم تا آنها با هم درگیر نشوند. خودم چند بار آنها را از هم جدا کردم.
* این اتفاقات در جریان بازی روی داد؟
- در همان جریان بازی اتفاق افتاد و اگر درگیر این مساله نمیشدیم، حتما گلهای بیشتری میزدیم. آخر بازی هم اکثر آنها روی زمین افتاده بودند و گریه میکردند. ما دیگر سراغ خوشحالی کردن و کری خواندن نرفتیم. وقتی دیدم حال آنها خیلی بد است و بچههای استقلال زار زار گریه میکنند سراغشان رفتیم و به آنها دلداری میدادیم. زیر بغل آنها را گرفتیم تا به طرف رختکن خودشان بروند.
* چه چیزهایی میگفتید؟
- هر چیزی که به ذهنمان میرسید تا آنها را آرام کند. مثلا میگفتیم این بازی را شانسی بردیم.
* پیروزی با 6 گل که شانسی نمیشود؟
- باید یک چیزی میگفتیم که تحمل آن شکست برایشان آسانتر میشد.
* و کاسه، کوزهها سر جواد ا...وردی شکست؟
- او را قربانی کردند، وگرنه اکثر گلها روی ضربات راه دور بود یا اینکه دروازهبان و سایر مدافعان بیشتر مقصر بودند. استقلالیها سالها تلاش کردند آن بازی را از ذهن همه خارج کنند ولی هیچگاه موفق نشدند.
* نسبت به دربی که در آن زاید سه گل زد چه حسی دارید، بسیاری هیجان آن را با بازی 6تاییها مقایسه میکنند؟
- آن بازی برای همه ما لذتبخش بود. پرسپولیس 10 نفره در 10 دقیقه بازی را برگرداند اما اصلا به پای دربی 6 تاییها نمیرسد. اگر به دربی 6 تایی نمره 100 بدهیم، به آن بازی نمره 70 میدهم.
* شرایط پرسپولیس برای دربی روز جمعه را چطور میبینید؟
- امیدواریم اتفاقاتی مانند اشتباهات داوری این بازی را تحت تاثیر قرار ندهد. اعتقاد دارم پرسپولیس شرایط بهتری نسبت به استقلال دارد. پرسپولیس حتی در روزهایی که باخته است، سرتر از استقلال بازی کرده ولی الان فکر میکنم هم نتیجه و هم بازی بهتر برای پرسپولیس خواهد بود. الان تیم جوانی بسته شده است و اتفاقا این جوانها خیلی خوب جواب دادهاند. پرسپولیس به موقع و هوشمندانه نقطه ضعف خود را تبدیل به نقطه قوت کرد. الان با حضور نفراتی مثل؛ حقیقی، دهنوی، کفشگری، صادقیان و عالیشاه، خط هافبک پرسپولیس به نقطه قوت بدل شده است تا مشکل سال قبل برطرف شود. الان این تیم پرسپولیس میتواند پایه تیمی باشد که حتی به قهرمانی آسیا برسد.