کد خبر: ۱۶۰۸۷
زمان انتشار: ۱۹:۰۳     ۲۸ تير ۱۳۹۰
ریاست محترم شورای نگهبان قانون اساسی

اینجانب نه به عنوان یکی از نیروهای مردمی فعال در هیئت نظارت  بر انتخابات ، بلکه به عنوان یکی از آحاد ساده جامعه که حق رای و اظهار نظر دارد تکلیف دارم تا نقصانی در ماده 28 قانون انتخابات را به اطلاع برسانم ، انشاالله که این مورد مغفول مانده ی قانون ، برطرف شده تا جنبه کیفیتی افرادی که برای انتخابات مجلس ثبت نام می کنند ارتقاء یابد.

طبق نص صریح ماده 28 قانون انتخابات ، شرایط لازم برای کسانی که قصد کاندیدا شدن در انتخابات مجلس را دارند چنین است :

1-  اعتقاد و التزام عملي به اسلام و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران.
2- تابعيت كشور جمهوري اسلامي ايران.
3-  ابراز وفاداري به قانون اساسي و اصل مترقي ولايت مطلقه فقيه.
4-  داشتن مدرك تحصيلي كارشناسي ارشد يا معادل آن
5-  نداشتن سوء شهرت در حوزه انتخابيه.
6-  سلامت جسمي در حد برخورداري از نعمت بينائي، شنوائي و گويائي.
7-  حداقل سن سي سال تمام و حداكثر هفتاد و پنج سال تمام.

ریاست محترم ،

اینجانب معتقدم که بند ششم این ماده ناقص است و صرفا سه حس بینایی ، شنوایی و گویایی به هیچ وجه برای داشتن حداقل شرایط سلامت جسمی در انجام وظایف خطیر نمایندگی (هرچند لازم است) مطلقا کافی نیست.

بنظر حضرتعالی ؛

آیا حس لامسه برای لمس درست حقایق سیاسی کشور یکی از ملزومات یک نماینده نیست؟

آیا حس شامه برای تفکیک بوی فتنه از بوی کباب ، لازمه ی یک نماینده ی مجلس جمهوری اسلامی نیست؟

و برتر از حس های پنجگانه ؛

آیا با توجه به بند ناقص 6 که صرفا بینایی ، شنوایی و گویایی را برای داشتن سلامت جسمانی لازم می داند ، تمامی کسانی که در آسایشگاه های روانی کشورمان در حال درمانند و صرفا از گویایی و شنوایی و بینایی خوبی برخوردارند حق ثبت نام برای انتخابات مجلس را دارند؟

آیا تمامی بیماران اسکیزوفرنی و... که در لابلای جامعه زندگی می کنند و از مشکلات روحی و روانی عدیده و پنهان رنج برده و چه بسا از تست های روان شناسی  رورشاخ  و یا MPI  مردود خارج می شوند شایستگی وکالت مردم در خانه ملت را دارند؟

جناب رئیس ،

چگونه است که برای استخدام در بسیاری از مشاغل عادی کشور (که از شغل نمایندگی مجلس بسیار معمولی ترند)  لازم است تا فرد متقاضی ، گواهی سلامت ارائه کند، لاکن متقاضیان ورود به مجلس از این قاعده مستثنی هستند.

فرض کنیم نماینده ای در صحن مجلس قسم جلاله می خورد که :

     (( ولله.. بالله.. تالله..، اگر آقای ..... رئیس جمهور نشود از سمت خود استعفا خواهم داد ))

 اما با ناکامی کاندیدای ریاست جمهوری مورد نظرش نه تنها استعفا نمی دهد بلکه در دور بعد نیز با تقلای فراوان خود را به کرسی مجلس میرساند ، از سلامت عقل برخوردار است؟

اجازه دهید مثالی ملموس تر بزنیم :

آقازاده ای را متصور شوید که قصد ورود مجدد به مجلس را داشته باشد.

فرض می کنیم که ایشان طبق بند ششم ماده 28 از نعمت بینایی ، شنوایی و گویایی برخوردارند .
فرض کنیم که وی آقازاده ی یکی از شهدای پاک و مطهر انقلاب باشد. از سویی خود را جزو لیست اصولگرایان ارزشی مجلس هشتم نیز قالب کرده باشد.

فرض دیگر :

آقازاده ی فرضی قصه ی ما ، بارها و بارها در دوره هشتم مجلس ، در جهت خلاف خواسته ها و ارزشهای طیف اصولگرای ارزشی حرکت کرده تا جایی که یکی از نمایندگان طیف اصولگرا را در ملاعام مجلس به باد ناسزا گرفته و همچون کودکان وی را تهدید به درگیری فیزیکی کندو همچنین بارها و بارها آب به آسیب فتنه گران بریزد و آرمانهای پدر شهیدش را زیر سوال ببرد.

سرتان را در نیاورم جناب رئیس؛

 فرض کنیم که وی را یک گندم نمای جوفروش کامل شناخته باشیم.

و فرض نهایی؛

آقازاده ی مفروض ما بار دیگر قصد داشته باشد در انتخابات دور نهم مجلس نیز شرکت کند و با علم به اینکه کارنامه ی دوپهلوگرایی های وی در چهار سال گذشته موجب "دفع" او از پیکره ی اصولگرایان است ، ساز رفتن در لیست اصلاح طلبان مطرود را کوک کند به امید آنکه ایشان وی را "جذب" کنند.

به عقیده حضرتعالی؛

آیا غیر از دو قضاوت زیر ، برداشت دیگری می توان در خصوص  شخصیت فرضی بالا قائل شد؟

قضاوت اول : اصولا چنین کسی از همان روز اول ، نفوذی فتنه گران و اصلاح طلبان بوده و به معنای واقعی کلمه رای ملت اصولگرا را به سرقت برده است.

قضاوت دوم : وی با نیت اصولگرایی آراء خلق را به چنگ آورده و در میانه راه کعبه ، سر خویش به سمت ترکستان کج کرده و به دام فتنه گران افتاده است . چنین کسی مطلقا از مزاج سالم و توان لازم برای تشخیص راه از چاه برخوردار نیست.

حال اگر قضاوت اول در خصوص آقازاده ی  فرضی مان صدق کند ایشان حائز شرایط  بندهای 1 و 2 ماده 28 قانون انتخابات نمی باشد. زیرا کسی که برای جمع کردن رای مردم ، مانند رقاصان بالماسکه نقابی دروغین به چهره بزند و پس از ورود به مجلس نقاب از چهره برفکند، مرتکب مصداق بارز شارلاتانیسم انتخاباتی شده است.

و اگر قضاوت دوم درست باشد ، لازم است  بند 6 ماده 28 قانون انتخابات اصلاح شود تا شخصیت فرضی قصه ی ما به جای آنکه وکالت مردم را برعهده گیرد ، به سرعت هرچه تمامتر تحت قیمومیت یکی از اعضای خانواده ی خویش قرار گیرد.

و اما اصلاح پیشنهادی برای بند 6 ماده 28 قانون انتخابات :

بنده 6 : داشتن کف سلامت جسمی بدین شرح : برخورداری از سلامت حس های پنجگانه و همچنین عبور از تست های تخصصی روانشناسی و گرفتن گواهی سلامت روح و روان و نداشتن هیچگونه عقده ی روحی و روانی.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها