به گزارش رجانيوز به نقل از كتابستان،
سوالي که اين کتاب مي کوشد به آن پاسخ دهد اين است که چرا طي چهار دهه
اخير ، برخي از کشورها گام هاي بلندي در مسير رشد و توسعه اقتصادي برداشته
اند و به موفقيت هاي چشمگيري در اين زمينه دست يافته اند ، در حالي که
بسياري از کشورهاي ديگر کم و بيش در وضعيت سابق خود «درجا زده اند» و شرايط
زندگي مردم آنها در اين مدت تغيير چنداني نيافته است.
بي ترديد ناکامي در دستيابي به نرخ رشد
سريع اقتصادي و بهبود شرايط زندگي مردم در يک کشور ، ناشي از عوامل متعدد و
متنوعي است که بحث در مورد همه آنها در يک کتاب نسبتا کوتاه (287 صفحه اي)
ناميسر است. از جمله به همين دليل ، نويسندگان اين کتاب ، دو عامل مشخص را
که به اعتقاد آنها از مهم ترين عوامل بازدارنده رشد اقتصادي در بسياري از
کشورهاي درحال توسعه به شمار مي روند ، موضوع مطالعه خود قرار داده و با
استفاده از ابزار تحليلي علم اقتصاد و تحقيقات ميداني، به نتايجي بکر و
جالب توجه دست يافته اند. يکي از اين دو عامل ، فساد مالي است که در بسياري
از کشورهاي درحال توسعه جنبه اي فراگير دارد و ديگري انواع گوناگون خشونت و
از جمله جنگ هاي محلي پايان ناپذيري است که به ويژه در قاره آفريقا از
موانع اصلي ناکامي در پيشرفت اقتصادي به شمار مي آيد.
نويسندگان کتاب ، گرچه نسبتا جوانند ،
اما هردو آنها از چهره هاي صاحب نام در شاخه اي از علم اقتصاد هستند که
مسائل «کشورهاي در حال توسعه» را مورد بررسي قرار مي دهد و «اقتصاد توسعه»
نام گرفته است. ريموند فيسمن استاد دانشگاه کلمبيا و ادوارد ميگل استاد
دانشگاه کاليفرنيا در برکلي است ، هرچند که به گفته خودشان ، طي ده سال
گذشته بارها از «برج عاج» دانشگاهي خود بيرون آمده و براي مطالعات ميداني
به بسياري از کشورهاي در حال توسعه سفر کرده و در اين کشورها اقامت گزيده
اند. اغلب مطالبي که در اين کتاب آمده ، حاصل پژوهش هايي هستند که با بهره
گيري از پيشرفته ترين ابزارهاي تحليلي و کاربردي علم اقتصاد (به ويژه
اقتصادسنجي) صورت گرفته و بسياري از آنها به صورت مقالات مستقل ، در
معتبرترين نشريات اقتصادي انگليسي زبان منتشر شده اند.
اکنون اين مطالب ، همراه با مطالعات
تکميلي ديگري که براي نگارش اين کتاب انجام گرفته ، به زباني ساده و روان و
براي استفاده خوانندگاني که با مفاهيم و اصطلاحات تخصصي اقتصاد آشنايي
ندارند ، به صورت کتابي براي عموم ، منتشر شده است. در حقيقت همه کتاب
خواناني که به مسائل اجتماعي و اقتصادي علاقه مندند ، اما لزوما تخصصي در
اين رشته ها ندارند ، مطالعه اين کتاب را جذاب و بسيار آموزنده خواهند
يافت.
شايد مهم ترين امتياز اين کتاب ،
پرهيز از کلي گويي و تاکيد بر نمونه هاي واقعي خلاف کاري اقتصادي و خشونت
هاي ظاهرا بي منطق ، و ارتباط اين دو بليه با فقر و عقب ماندگي کشورها است.
مطالبي که در اين کتاب مورد مطالعه قرار گرفته اند براي اغلب ما نا آشنا
نيستند. همه ما مي دانيم که برخي از واردکنندگان کالا، به ترفندهاي گوناگون
متوسل مي شوند تا از پرداخت حقوق و عوارض گمرکي شانه خالي کنند يا مبلغ
پرداختي شان را به حداقل برسانند. اما اين ترفندها دقيقا چه ماهيتي دارند؟
قاچاقچيان کالاچگونه قوانين را دور مي زنند و آنها را بي اثر مي سازند؟ و
چنانچه دولت ها مصمم به مبارزه با قاچاق کالاباشند ، از چه ابزار و شيوه
هايي مي توانند استفاده کنند و چه اقداماتي در اين زمينه بي اثر و ناکارآمد
هستند؟ در يکي از بخش هاي کتاب ، عمليات يکي از بزرگ ترين قاچاقچيان
کالادر جهان که شبکه عظيم و کارآمدي را در اختيار خود داشت و 6 ميليارد
دلار کالارا به صورت غير قانوني به چين وارد کرد ، تشريح مي شود و خواننده
درمي يابد که بسياري از ترفندهاي مورد استفاده او، هرچند در سطوحي محدود تر
، در بسياري از کشورهاي ديگر نيز به اجرا در مي آيد.
اين نکته را نيز همه مي دانند که برخي
از خلافکاران ، با استفاده از ارتباطاتي که با صاحبان قدرت و نفوذ برقرار
مي کنند ، منافعي را نصيب خود مي سازند و به اصطلاح ما «رانت خواري» مي
کنند، اما چگونه مي توان در باره اين قبيل ارتباطات احکام کلي صادر کرد و
از آن مهم تر ، چگونه مي توان ارزش مالي اين نوع ارتباطات را محاسبه نمود؟
در يکي از فصل هاي اين کتاب ، نويسندگان با استفاده از ابزار و روش هاي
تحليلي علم اقتصاد و به شيوه اي خلاقانه ، ارزش پولي برقراري ارتباط با
خانواده رييس جمهوري سابق اندونزي را محاسبه مي کنند و به اين سوال پاسخ مي
دهند که «پسر رييس جمهور بودن چقدر مي ارزد؟».
در جريان تشريح اين روابط و محاسبات ،
خواننده از نکات جالبي در مورد «چم و خم هاي» فساد مالي و رانت خواري آگاه
مي شود. اين نکات ، به ويژه براي کساني که قصد مقابله با خلافکاران اقتصادي
را داشته باشند ، سخت سودمند خواهند افتاد.
يکي ديگر از بخش هاي جالب و آموزنده
اين کتاب ، بررسي انگيزه هاي گوناگون خلافکاري و ارتباط ميان قانون شکني با
فرهنگ جوامع است. چرا در برخي جوامع رشوه دادن و رشوه گرفتن امري عادي و
رايج است و در بعضي ديگر پديده اي نادر و غيرعادي به شمار مي رود؟ آيا صرفا
با افزايش حقوق کارمندان ، رشوه خواري کاهش مي يابد؟ چه ابزاري در دست
سياست گذاران است تا با بهره گيري از آنها بتوان خلافکاري اقتصادي را کاهش
داد؟ چرا در نروژ يا سوئد اکثر مردم قوانين رانندگي را رعايت مي کنند ،
پاکت خالي سيگارشان را از پنجره اتومبيل به خيابان پرتاب نمي کنند و اساسا
بي آنکه کسي مراقبشان باشد ، از قانون شکني پرهيز مي کنند ، اما در کنيا و
اتيوپي اين قبيل کارها حتي تعجب کسي را هم بر نمي انگيزد؟ آيا وجود ارتباط
علت و معلولي ميان فرهنگ جوامع با جنبه هاي گوناگون خلافکاري وقانون شکني
قابل اثبات است؟ مطالعه مشخصي که نويسندگان کتاب براي يافتن پاسخ به اين
سوالات انجام داده اند ، به راستي خلاقانه و خواندني است.
بخش ديگري از کتاب به رابطه خشونت ، در
جلوه هاي مختلف آن ، با رشد و توسعه اقتصادي مي پردازد و با تکيه بر
تحقيقات ميداني ، به استنتاجات جالبي در اين زمينه دست مي يابد. اينکه رواج
خشونت عامل بازدارنده اي در فرآيند رشد اقتصادي به شمار مي رود بر کسي
پوشيده نيست، اما اينکه اغلب خشونت ها ريشه در عوامل اقتصادي مشخص دارند و
اينکه با يک سلسله تدابير و سياست هاي اقتصادي ناظر به مقصود ، مي توان
ريشه خشونت ها را خشکاند يا دامنه آنها را محدود کرد ، از جمله درس هايي
است که مطالعات متعدد تشريح شده در اين کتاب ، آنها را قابل پذيرش مي سازد.
در جايي از اين کتاب ، نويسندگان
يادآوري مي کنند که چهل سال پيش دو کشور کره جنوبي و کنيا شرايط اقتصادي کم
و بيش مشابهي داشتند و هيچ کس نمي توانست پيش بيني کند که چهل سال بعد ،
مردم کدام يک از اين کشورها وضعيت اقتصادي بهتري خواهند داشت، البته امروز
شرايط اقتصادي اين دو کشور به گونه اي درآمده که گويي شهروندان آنها در دو
جهان متفاوت زندگي مي کنند. اين قبيل تفاوت ها تاثير فساد و خشونت را بر
فرآيند رشد اقتصادي به روشني نمايان مي سازند. با اين همه ، آن بخش از کتاب
«تبهکاران اقتصادي» که موفقيت چشمگير کشور فقير و جنگ زده ، اما عملاعاري
از فساد ، ويتنام را در بازسازي ويراني هاي جنگ و پايه گذاري يک نظام
اقتصادي بالنده به تصوير مي کشد ، براي خواننده کتاب ترديدي باقي نمي گذارد
که در صورت وجود عزم ملي و نيز سلامت مالي مسوولان ، رشد سريع اقتصادي و
آينده اي روشن ، حتي براي فقيرترين کشورهاي جهان نيز دور از دسترس نيست.
کتاب تبهکاران اقتصادي به زبان هاي چيني
، آلماني و پرتغالي ترجمه شده و نسخه هايي به زبان هاي هلندي ، کره اي ،
اسپانيايي و تايلندي نيز در دست ترجمه است. آقاي ادوارد ميگل مقدمه اي براي
چاپ نسخه فارسي اين کتاب نوشته است.
براي خواندن 12 نكته جالب پيرامون اين كتاب مي توانيد به سايت
كتابستان مراجعه كنيد.