پروژه حذف اندیشه‌های امام(ره) از هاشمی‌ تا خاتمی

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، همزمان با بازگشت اعتدالیون به عرصه قدرت مردگان سياسي كه در راس آنها رئيس دولت اصلاحات قرار دارد تلاش دارند تا با نظريه پردازي و بيان ديگاه هاي خود جنازه اصلاحات را در قالبي جديد احيا كنند  که در تازه ترين اين تلاش ها بنابر خبر روابط عمومی بنیاد باران، سيد محمد خاتمي در قامتي طلبكارانه در جمع اعضاي ستاد بزرگداشت آيت الله طاهري اصفهاني با جسارت تمام به ايراد سخناني پرداخته است كه هر انسان آگاهي را به ياد سنگ پاي قزوين مياندازد .

وي در بخشي از سخنان خود ايده به وجود آمده در دوران اصلاحات تحت عنوان فرستادن امام به موزه را در قالبي جديد و لطيف تر مطرح نموده است تا اين بار با تيپ اعتدال پروژه حذف انديشه هاي امام راحل را كليد بزند .

خاتمی با نشان گرفتن مواضع انقلابي امام راحل آن مواضع را اتخاذ شذه از روي اضطراب و اظطرار دانست و گفت : "نمی‌شود شما به موضع عملی امام در مقام مسئول اول کشور در موقعیت جنگ و ترور و اضطراب و اضطراری به یک مساله‌ای متمسک بشوید که هر کشوری و هر حکومتی در دوران بحران مجبور است یک روش‌هایی اتخاذ بکند برای حفظ اصل نظامش این را بگویید خط امام! و آن همه حرف‌ها و موضع‌گیری‌ها و روشن بینی‌هایی که امام داشتند را اصلا کنار بگذاریم."

حال آنكه به شهادت تاريخ تصميمات امام در همه جا برخاسته از عقلانيت ديني و فقهات شيعي بوده است. در تبيين خاتمي از خط امام هويت امام كه همان مواضع انقلابي بوده است از شخصيت ايشان تفكيك شده و تلاش ميشود تا به جاي تطبيق خود بر خط امام، امام را بر مشي اصلاحات انطباق دهند.

البته نسبت تصميمات غير عقلاني به امام براي اولين بار از سوي هاشمي مطرح شد وي در خاطرات سال 63 خود چنين مينويسد: " ه زیارت امام رفتم. مدت زیادی در خدمتشان در اندرون نشستم. تمایل به انزوا در امام پیدا شده است، تاکید کردم که لازم است بیشتر با مردم حرف بزنند. احتمال کناره‌گیری کامل را مطرح کردند، درخواست کردم که دیگر نفرمایند و مصلحت نیست".

وي با تغافل نسبت به جملات رهبر معظم انقلاب نسبت به لزوم عذر خواهي فتنه گران و سردمداران فتنه 88 دست پيش را گرفته و از عفو و گذشت خود چنين ميگويد :"ما نسبت آن کسی که با ما بد کرده، بد‌ترین بدی‌ها کرده، بنده شخص خودم را می‌گویم به هیچ وجه یک ذره در ذهنم انتقام جویی نیست، دلم می‌خواهد همه خوب زندگی کنیم".

این ادعای گستاخانه در حالی است که مشاركت بالاي 80 درصدي در انتخابات يعني تثبيت نظام در همه عرصه هاي داخلي و خارجي . اين مشاركت قدرتي به وجود مي آورد كه رئيس جمهور ديكتاتور ترين كشور دنيا يعني امريكا را به نوشتن نامه به رهبر معظم انقلاب وادار ميكند. اما با ظلمي كه صورت گرفت تمام دستاوردهاي اين حماسه سياسي از بين رفت و به جرات ميتوان تحريمها را ثمره ايجاد شكاف در بين ملت توسط سران فتنه دانست.

محمد خاتمی در ادامه با مصادره راي مردم اصلاحات را پيروز انتخابات دانست و افزود: "حالا اینکه اکثریت با ماست معنایش این نیست که آن‌ها نفس نکشند بلکه می‌گوئیم همه نفس بکشند و همه با هم ایران را بسازیم. امیدوارم این راه باز شده باشد."

خاتمي بدون اشاره به بي توجهي به راي اكثريت در سال 88 توسط يارانش چنين گفت : "باید به رای اکثریت احترام بگذاریم و اکثریت هم هوای اقلیت را داشته باشد، هیچ کس به فکر انتقام نباشد همه می‌خواهیم این اسلام و ایران و این مردم به خوشبختی و سعادت برسند، باید این تنگ نظری‌ها تمام شود."

وي در ادامه براي تعريف اعتدال مطابق خواست خود، خود را اولين مطرح كننده اين كليد واژه دانست تا انحراف اين گفتمان را به نفع اصلاحات رقم زده باشد و افزاود: "بنده در برنامه دور دوم انتخابات (سال۸۰) به نام گام دوم؛ یک فصل درباره اعتدال صحبت کرده‌ام. اصلاح طلبی واقعی با اعتدال عقلانی سازگار است بنابر این شعار اعتدالی که داده می‌شود نه تنها بیرون از حوزه اصلاح طلبی نیست، بلکه اعتدال با افراط و تفریط از هر طرف که باشد مخالف است و ما هم با آن مخالفیم و این گفتمان رای آورد. آقای روحانی هم همین گفتمان را داشت، تردید نکنید گفتمان اصلاح طلبی که اعتدال هم در آن نهفته است توسط این مردم مورد تایید قرار گرفت."

در پایان بخش هایی از سخنان نابخردانه سید محمد خاتمی می آید:

* بسیار متاثرم که امروز مظهر و نماینده انقلاب ما کسانی باشند که هیچ نسبتی با سابقه انقلاب، تفکر انقلابی و با فداکاری‌هایی که برای این کار شده ندارند.

* شخصیت والایی چون حضرت آیت الله العظمی آقای منتظری به عنوان یکی از ارکان انقلاب که از تئوریسین‌های بزرگ انقلاب اسلامی بودند جایگاه بسیار مهمی داشتن.

* ما درباره قرائتمان از دین و امام راحل حرف داریم و می‌توانیم از آن دفاع کنیم و معتقدیم انقلاب ما بر آن اساس تحقق پیدا کرد و می‌بایست در عمل هم تحقق پیدا کند.

* نمی‌شود شما به موضع عملی امام در مقام مسئول اول کشور در موقعیت جنگ و ترور و اضطراب و اضطراری به یک مساله‌ای متمسک بشوید که هر کشوری و هر حکومتی در دوران بحران مجبور است یک روش‌هایی اتخاذ بکند برای حفظ اصل نظامش این را بگویید خط امام! و آن همه حرف‌ها و موضع‌گیری‌ها و روشن بینی‌هایی که امام داشتند را اصلا کنار بگذاریم.

* عقلانیت در ایجاد رابطه با جهان امروزدر عین حفظ مصالح ملی اعتقاد دارد و نمی‌گذارد هزینه‌های زیاد بر دوش این مردم به خاطر بعضی روش‌های غلط بیفتد.

* چند روز پیش یکی از اقتصاددانان بزرگ گفته بود اگر همه دست به دست هم بدهیم و تلاش کنیم بعد از چهار سال به سال ۸۴ می‌رسیم. این حرف درستی است. یعنی ما باید زمینه درست بکنیم به نقطه صفر برسیم، نقطه صفری که شروعش برنامه چشم انداز بیست ساله بود که سال ۱۴۰۴ ما باید قدرت بر‌تر منطقه باشیم.

* اگر هدف این است که ما به قدرت برسیم، فکر نمی‌کردیم زمینه برای آن وجود داشته باشد به همین دلیل هم بنده خودم مسئولیت را نپذیرفتم اما دیدید با اقای هاشمی چگونه برخورد کردند؟!

* باید به رای اکثریت احترام بگذاریم و اکثریت هم هوای اقلیت را داشته باشد، هیچ کس به فکر انتقام نباش.

* ما نسبت آن کسی که با ما بد کرده، بد‌ترین بدی‌ها کرده، بنده شخص خودم را می‌گویم به هیچ وجه یک ذره در ذهنم انتقام جویی نیست.