تاكنون 27 اجلاس روسا برگزار شده است. از زمانی كه آقای حاجی بابایی
وزیر شده این گردهمایی در مركز همایشهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران،
كه به «سالن اجلاس سران كشورهای اسلامی» موسوم است برگزار میشود. مركز
همایش ها در ضلع شمالی نمایشگاه بین المللی واقع شده است. سالن اصلی این
مجموعه با بالكن، گنجایش 3000 نفر را دارد و هزینه رزرو سالن اصلی برای یك
روز 300 میلیون تومان است. هزینه یك وعده غذا برای هر نفر 30 هزار تومان
است كه با توجه به حضور 1000 نفر از مدیران تنها هزینه یك وعده غذای
مهمانان 30 میلیون تومان برآورد می شود. سرجمع خدمات جانبی مانند ترانسفر
از محل در اصلی به سوی سالن اصلی، گلآرایی، چاپ استند و بنر، فیلمبرداری
داخلی، پذیرایی میان وعده، روزانه در یك پكیج 35 میلیون تومانی عرضه
میشود.
اجلاس مدیران آموزش و پرورش به مدت 3 روز برگزار می شود كه فقط
هزینه اجاره سالن و جوانب آن برای آموزش و پرورش بیش از یك میلیارد تومان
خرج برمیدارد. 90 درصد مدیران شركت كننده در اجلاس از شهرستانها به تهران
می آیند، بنابراین باید حق ماموریت مدیران، هزینه بنزین و حق ماموریت
راننده، هزینه اقامت مدیران و همراهان در هتل و... را به این مبلغ افزود.
این رقم هم حدود 800 میلیون تومان برآورد می شود. تا قبل از وزارت آقای
حاجی بابایی این اجلاس در اردوگاه شهید باهنر كه متعلق به وزارت آموزش و
پرورش است برگزار می شد اما آقای حاجی بابایی محل اجلاس را برای بالا بردن
كلاس آن، به سالن اجلاس سران كشورهای اسلامی انتقال داد.
به راستی در شرایطی كه مدیران مدارس، پولی برای پرداخت قبض های آب و برق
و تلفن و گاز ندارند و مجبورند دست نیاز به سوی والدین دانش آموزان دراز
كنند، این گونه هزینه ها از بودجه ضعیف آموزش و پرورش چه توجیهی دارد؟ یكی
از مدیران دست اندركار برگزاری این اجلاس با این شرط كه نام او فاش نشود،
گفت: «چنین همایش پرخرجی به دستور مستقیم آقای حاجی بابایی برگزار می شود.
عده ای در ستاد مخالف این هزینه ها هستند اما نمی توانند بیان كنند.آقای
وزیر در توجیه این هزینه ها می گوید كه این گونه مراسم، شكوه و عظمت و
اقتدار معلمان را در چشم جهانیان بالا می برد. در واقع وزیر با برگزاری این
همایش می خواهد بزرگی آموزش و پرورش را به رخ داخل و خارج بكشد».
چنین
تصوراتی در شرایطی ذهن وزیر را پركرده كه معیارها و شاخص های عظمت آموزش و
پرورش یك كشور، كمیت دانش آموزان تحت پوشش، كیفیت برنامه های آموزشی، رضایت
شغلی معلمان و گستردگی فضاهای آموزشی و... است. اجلاس روسای آموزش و
پرورش یك نشست رسمی است كه معمولا دستاورد قابل لمس آموزشی و تربیتی ندارد.
به عنوان مثال آقای وزیر روشن كنند كه دستاورد سال گذشته این اجلاس چه
بود؟ آیا شنیدن چند سخنرانی رسمی مقامات و چند بازدید رسمی ارزش این هزینه
ها را دارد؟ خواننده این یادداشت نگاهی به بیانیه هشت بندی بیست و هفتمین
اجلاس مدیران و رؤسای آموزش و پرورش كشور كه سال گذشته برگزار شد بیاندازد
تا با دستاوردهای این گونه اجلاس ها بیشتر آشنا شود. این بیانیه مضمونی
كاملا سیاسی و كلیشه ای دارد و در آن هیچ مطلبی درباره مشكلات آموزش و
پرورش و راهكارهای آن دیده نمی شود. البته برگزاری نشست روسای آموزش و
پرورش در محل اجلاس سران با این هزینه سرسام آور برای مدیران آموزش و پرورش
خاطره ای به یاد ماندنی است و نام بانی آن در اذهان آنها باقی می ماند!
سال
پیش در راستای دیدگاه عظمت طلبانه وزیر آموزش و پرورش در اجلاس سالانه
اتفاق جالبی افتاد كه وزیر و اطرافیان او با تبلیغات فراوان درصدد الگوسازی
از آن برآمدند. در جریان اجلاس روسای آموزش و پرورش سراسر كشور، یكی از
روسای مناطق آموزش و پرورش مشهد، طی نامه ای به وزیر نوشت: «عزت بخشی به
معلم و آموزش و پرورش به دست توانمند حضرتعالی، هدیه گرانبهایی است كه همه
معلمین از آن بهره مند شده اند و امروز كه عازم مشهد مقدس هستیم، دست خط
مبارك شما را به عنوان هدیه برای همكاران عزیزم برترین ارمغان این سفر می
دانم. استدعا دارم مفتخرم فرمایید - با احترام خاص....». آقای حاجی بابایی
هم متواضعانه پائین نامه نوشتند: «بسمه تعالی - بدینوسیله ارادت قلبی خود
را به فرهنگیان عزیز اعلام می نمایم». تا این جای كار را ممكن بود حمل بر
احساسات صادقانه اما غیرمتعارف یك رئیس كرد، اما تهیه بنر تبلیغاتی از این
نامه و پاسخ وزیر و نصب آن در محل اجلاس و مكان های دیگر نشانه این بود كه
كل داستان برنامه ریزی شده و در جهت كیش شخصیت وزیر بوده است.
ادبیات
نامه و درخواست دستخط مبارك، آنچنان مورد پسند وزیر قرار گرفته بود كه این
شیوه نامه نگاری به عنوان یك شیوه معیار، توسط دستگاه تبلیغاتی وزارتخانه
ترویج شد. اگر آنگونه كه این رئیس آموزش و پرورش گفته بود «برترین ارمغان
این سفر» و حضور در اجلاس، گرفتن «دست خط مبارك» وزیر بوده است، معلوم می
شود كه اجلاس بیست و هفتم با این همه هزینه و تشكیل 16 كارگروه و ده ها
مصوبه، در واقع دستاورد قابل توجه آموزشی و تربیتی نداشته است!
شاید این
مانورهای پرخرج نه در جهت نمایش شكوه آموزش و پرورش، بلكه در جهت تبلیغ
سیاسی برای شخص وزیر و یارگیری های انتخاباتی برگزار می شود. در این صورت
سهم معلمان به عنوان پایین ترین رده های حزب سراسری آموزش و پرورش نشستن بر
قله های خیال و شنیدن تعارف های مبالغه آمیز وزیر و یك نوبت افطاری ماه
مبارك است! روسای آموزش و پرورش هم در حكم سرشاخه ها با چنین برنامه هایی
مورد تفقد قرار می گیرند... گویا بذرهایی كه در این 20 ماه پاشیده شده،
قرار است زمستان بار بدهد.
نكته جالب این كه معمولا در سخنرانی های این
مراسم یادی از شهید رجایی و ساده زیستی او می شود و آقای وزیر، شهید رجایی
را به عنوان اسوه و الگوی مدیران آموزش و پرورش معرفی می كند. اگر روح آن
شهید ناظر بر اعمال و افعال مدیران ارشد آموزش و پرورش باشد، برای آرامش
روح آن شهید باید به برگزاركنندگان اجلاس گفت: هر چه می خواهید بگویید اما
لطفا از ساده زیستی شهید رجایی نگویید.