به گزارش 598 به نقل از عروج، آنچه که در ادامه می آید رنجنامه بخش فرهنگی یکی از همین گروه های جهادی است :
دردی
که باید بازگو شود این است که جوانان جهادگر بدون چشم داشت، باری را که
مسئولین زمین گذاشتند، بر می دارند؛ ولی بسیاری از مسئولین امر متوجه
نیستند که این جوان جهادگر نه قرار است پستی و سمتی بابت این کار بگیرد و
نه وجهی و حقوقی و نه شهرتی و آوازه ای. در حالی که اگر مسئولی طبق ماموریت
اداری اش، کاری برای مناطق محروم انجام دهد، دیر یا زود از هر سه موهبت
بهره مند می شود.
آن چه در این میان قابل تامل است و با هیچ مرامی
قابل توجیه نیست، اتلاف وقت نیروهای جهادی در چم و خم اداری است. جالب است
که اگر مدت زمانی که گروه های جهادی در ادارات تلف می کنند و دنبال فلان
مسئول و فلان مدیر راه می افتند تا بتوانند هزینه ساخت یک غسالخانه یا مسجد
و یا مدرسه را در یک روستای محروم تامین کنند، نسبتش با میزان وقتی که در
مناطق محروم صرف می شود سنجیده شود، معلوم می شود که وقت تلف شده در
ادارات، از زمان اردوی جهادی بیشتر است.
یعنی مسئول عمرانی یک گروه
جهادی برای کار عمرانی در یک اردوی 10 روزه در روستا حدود 80 ساعت وقت
مفید اختصاص می دهد، اما برای پیگیری اداری مربوط دست کم 100 ساعت باید وقت
بگذارد.متاسفانه بسیاری از مدیران در سیستم اداری موجود، هضم شده اند و
اندک افرادی هم که دوست دارند به گروه های جهادی کمکی بکنند؛ دست و پا می
زنند و چندان کاری از پیش نمی برند، به عنوان مثال گروه ما یک سال پیش از
معاون عمرانی استانداری فارس قول تامین بخشی از هزینه تابستان 89 را گرفت و
گروه هم با اعتماد به این قول چند طرح را اجرا کرد، اما تاکنون 5 بار جلسه
تشکیل شده و هر بار که وی به ذی حساب معاونت عمرانی دستور می دهد، این
دستور در ذی حسابی بایگانی می شود تا پی گیری دوباره گروه و قرار جلسه بعدی
و اما و اگرهای دوباره.
باید فکری کرد. آن دسته از مدیرانی که خود
را دلبسته به آرمان های امام و رهبری معرفی می کنند، باید به این سوال پاسخ
دهند که در شرایطی که در چند سال گذشته طبق آمارهای رسمی دست کم 4000
عنوان کتاب در ترویج معنویت های ضد دینی در کشور چاپ شده است و به معنای
واقعی، باورهای دینی جوانان مورد هجمه جدی قرار گرفته است، دسته ای از
جوانان که خودشان با پای خودشان آمده اند و آماده خدمت رسانی به مردم اند و
با بصیرتی ستودنی در یکی از بهترین محیط های ایمانی و انقلابی وارد شده
اند؛ مراکز مرتبط با کار جهادی مانند بسیج سازندگی و قرارگاه خاتم (قرب
کوثر) و سازمان ملی جوانان و استانداری ها چه برنامه ای برای حفظ و تقویت و
به کارگیری این گروه ها دارند؟ تکثیر این گروه ها و تشکیل گروه های جدید،
پیش کش!
منظور از برنامه، طرح عملی و کارشناسی جهت ارتباط داشتن با
گروه های جهادی و تامین مالی بودجه های عمرانی و فرهنگی ـ بدون وقت کشی ـ
این گروه هاست.
روش صحیح این است که اگر یک گروه جهادی برنامه کاری
خود را تدوین و به یکی از نهادهای مرتبط عرضه کرد، دیگر نباید ساعت ها و
روزها وقت بگذارد تا خبر تصویب آن را بگیرد و چند ماه هم منتظر بماند تا
تامین بخشی از این هزینه را از نهادهای مسئول بشنود.
هم اکنون قرار
گاه خاتم و قرب کوثر طبق دستور رسمی فرماندهی سپاه مامور به پشتیبانی مالی و
اداری از گروه های جهادی است؛ اما ایا این دستور به روشی که در بالا گفته
شد، الان مورد عمل واقع می شود؟
نتیجه این است که گروه های جهادی نه
فقط تکثیر نمی شوند که ریزش زیادی دارند. چرا که اعضاء گروه های جهادی
متوجه می شوند که اگر بخواهند کار جهادی کنند باید از کار و زندگی بیفتند
تا بتوانند یک اردوی 10 روزه برای ساخت مثلا یک غسالخانه 30 متری که مجموعا
با هزینه فرهنگی جانبی 15 ملیون تومان هزینه در بردارد؛ برگزار کنند.
واقعیت
این است که دولتمردان و متولیان و حامیان گروه های جهادی در عمل نتوانسته
اند این جوانان پا به رکاب و با انگیزه را حفظ کنند و با سازماندهی دقیق از
پتانسیل این گروه ها، برای اعتلای ارزش ها و تقویت نظام استفاده کنند.
واحد فرهنگی گروه جهادی یاران سید علی (مدظله)