تنها چند روز پس از چهارشنبه خونین مصر، فارین پالیسی، نشریه تحلیلی مسائل بینالمللی یادداشتی را با این عنوان منتشر کرد: «مبارک هنوز در مصر حکومت میکند». مدت زمان زیادی از انتشار این مطلب نگذشته بود که رسانههای جهان خبر از آزادی قریبالوقوع حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر دادند.
صاحب این قلم از همان زمانی که سخنرانی مرسی را در جریان افتتاحیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران شنید، منتقد وی بوده اما انتقاد داشتن به مرسی، مانع از این نمیشود که بگوییم برکنار کردن رئیسجمهوری منتخب و قانونی در یک شبهکودتای نظامی – پوپولیستی، مخالف شان ملت مصر و خلاف قواعد شناخته شده دموکراتیک است.
علاوه بر آن، ذهن مخاطب کنجکاو و فرهیخته نمیتواند نسبت به این واقعیت بیاعتنا باشد که دیکتاتور سابق در شرایطی در آستانه آزادی است که بازداشت رئیسجمهور قانونی مکررا تمدید شده و اتهامات متعدد به وی ایراد شده است.
در شرایطی که انقلاب مصر در مخالفت با ژنرالهای حاکم و شخص حسنی مبارک آغاز شد، اکنون یکی از اتهامات عجیبی که به مرسی وارد شده این است که به فرار زندانیان کمک کرده است! البته این زندانیان ظاهرا همان انقلابیونی هستند که مبارک آنها را بهخاطر مخالفت با دیکتاتوری 30 ساله خود به زندان افکنده بود. طنز تلخی است که آزاد کردن آنها اکنون یک اتهام باشد.
حتی اگر مرسی را جنایتکاری در سطح مبارک بدانیم – که فرض درستی نیست – بازهم فرصت جنایت برای او یکسیام مبارک مهیا بوده و لذا آزاد شدن مبارک در کنار در حبس ماندن مرسی، از این منظر نیز نادرست بهنظر میرسد.
واقعا کسی که با تاریخ خاورمیانه و عملکرد حسنی مبارک آشنا است، میتواند باور کند که وی در دادگاهی بیطرف از اتهام فساد تبرئه شده باشد؟ آیا بهواقع او و خانوادهاش هیچ فسادی نداشتند که بهخاطر آن به زندان محکوم شوند؟
در دورانی که مبارک قدرت را در مصر در دست داشت، فساد سیاسی در اوج خود بود و بسیاری از جوانان و فعالان سیاسی بدون محاکمه زندانی میشدند. در دوران مبارک بود که بازداشتگاههای مخفی در مصر ایجاد شد و دانشجویان، روزنامهنگاران و وعاظ مساجد بهخاطر گرایشهای سیاسی خود تحت تعقیب قرار میگرفتند. در دوران مبارک بود که به استناد قانون شرایط فوقالعاده، نیروهای امنیتی اجازه یافتند به دلخواه شهروندان مصری را دستگیر کنند.
در عرصه اداری نیز در همین دوران، بوروکراسی سنگین و رشوهخواری حاکم شده بود. به تصریح گزارش «خانه آزادی»، موسسهای غیردولتی که برای تحقیق در خصوص دموکراسی تاسیس شده است، در دوران مبارک، «فساد» همواره مشکلی بزرگ در مصر بوده و وی علیرغم وعدههایش، کار مهمی برای رفع آن نکرده است.
این «فساد»، همان اتهامی است که مبارک از آن تبرئه شده و با این وضعیتی که در مصر مشاهده میشود، در صورتی که وی توان جسمی لازم را داشت بعید نبود که تا چند ماه دیگر حتی به قدرت بازگردد. آنهایی که پس از کودتا علیه مرسی در مصر حکومت میکنند، جز دار و دسته مبارک نیستند. السیسی مبارکی جوانتر و شادابتر است که تبحر خود را در سرکوب نشان داده است.
شاید یکی از خصوصیات قابل تامل تاریخ آن باشد که خود را تکرار میکند. در تاریخ ایران و اندکی پس از انقلاب مشروطه، بهوضوح مشاهده میکنیم که امثال عینالدوله به قدرت بازگشتند و اینها همان کسانی بودند که با مشروطهخواهان مبارزه میکردند. در همین حال، شیخ فضلالله نوری بر فراز دار بود و ستارخان پس از مجروح شدن در پارک اتابک، به انزوا رفته بود تا سرانجام در غربت بمیرد.
وارث انقلابی که با خون مشروطهخواهان به ثمر رسید، همان دشمنان سابق حقوق مردم بودند. امروز نیز السیسی وارث انقلابی شده است که علیه حاکمیت امثال او صورت گرفت و با خون جوانان مصری به ثمر نشست. بدیهی است که وقتی مبارک به قول فارین پالیسی در قدرت باشد، جای افرادی چون مرسی و بدیع غیر از زندان نیست.
* علیرضا کریمی