سرویس نقد رسانه 598؛ بخش
اصلی «گذشته» به نوعی درباره سلین، همسر سمیر است. کسی که خودکشیش
احتمالات و فرضهای متعدد داستان را شکل میدهد. او که حالا در کماست در
مورد دلیل خودکشیش احتمالات مختلفی میرود؛ اینکه از بدو تولد فرزندش روان
پریش بوده، یا از رابطه سمیر و ماری خبر داشته، یا ایمیلهای عاشقانهی
سمیر و ماری را خوانده بوده و یا به شوهرش شک داشته که آیا با
نعیمه(کارگرش) رابطه دارد. در حقیقت این علل خودکشی یکی پس از دیگری در طول
داستان مطرح میشوند و فیلم با طی کردن روندی معکوس- برخلاف روند معمول
گرهافکنی و گرهگشایی- از داستانی ساده و واضح به داستانی در اوج پیچیدگی و
سردرگمی میرسد. هرکس با روایت و قرائتی که از ماجرا دارد علت این اتفاق
را بیان میکند و البته این دلیلهای مختلف در پایان فیلم، بدون آنکه به
نتیجهای مشخص برسد رها میشود.
بنابراین در گذشته این حدسیات و
گمانههاست که موجب میشود فیلم پیچیده شود. هر کس از دیدگاه شخصی و دلایل
خودش به این خودکشی مینگرد و رفتار سلین را مورد قضاوت قرار میدهد. یعنی
برداشتهای متعدد از دلایل وقوع این اتفاق مشخص(یعنی عمل خودکشی) است که
در فیلم مورد توجه و مداقه قرار میگیرد. در نتیجه، بیان این دلایل متعدد
برای یک رویداد اتفاق افتاده در گذشته موجب سردرگمی در فهم اصل داستان
میشود. این مشخص نبودن حقیقت و واقعیت تا پایان فیلم در داستان غلبه
مییابد. حتی در نمای پایانی فیلم هم نمیدانیم آیا سلین نسبت به عطرهای
خودش واکنشی نشان داد یا نه. زیرا سلین دست سمیر را نفشرد اما واکنش
احساسی(ریزش اشک) نسبت به بوی عطر سمیر بروز داد و نهایتا مشخص نگردید که
آیا این بخش مغز او فعال است یا نه. بنابراین همه چیز در فیلم در ابهام
قرار دارد. حتی پزشک سلین هم به یقین نمیداند پاسخ منفی سلین به آزمایش
بویایی به معنای از دست رفتن کامل هشیاری مغز اوست یا نه.
در «گذشته» نمیتوان دنبال نتیجهی قطعی
و حتمی بود. مرور اتفاقات گذشته نهتنها موجب فهمیدن حقیقت نمیشود؛ بلکه
آنچنان فضای پر از ابهامی را ایجاد میکند که شخصیتهای داستان میخواهند
به سرعت از آن فرار کنند و به حال برسند. اما آنها در هزارتوی تعدد
برداشتها و قضاوتهایشان گرفتارند. این نتیجهی محتوم تماشاگری است که
میخواهد در گذشتهی یک رابطه سرک بکشد.
اما این مشخص نبودن «واقعیت» و «حقیقت» و
برداشتهای شخصی هرکس از حقیقت بیشباهت به فیلم «درباره الی» از همین
فیلمساز نیست. پس شاید بتوان داستان گذشته را از جهاتی با «درباره الی» هم
مقایسه کرد. نبود سلین و بیان قضاوتهای متعدد در مورد او تا حدی شبیه به
سرنوشت الی است.
«دربارهی الی» در مورد دختری به نام
الی است که در نیمهی نخست فیلم، در یک جمع خانوادگی حضور عینی دارد اما در
نیمهی دوم فیلم ظاهرا در دریا غرق میشود و حضور ندارد. با غیبت «الی»
گمانهها و قضاوتهای مختلفی درباره اویی که حالا دیگر نیست - و تبدیل به
خاطره و گذشتهی مشترک یک جمع شده- آغاز میشود. هر کس دربارهی الی گمان و
حدسی میزند. حتی درباره نام کامل الی هم حدس میزنند چرا که آن جمع حتی
نام دقیق او را هم نمیدانند. قضاوتهایی متعددی هم در مورد رفتارهای الی
انجام میشود. در نتیجه این تردیدها و قضاوتهای شخصی در مورد الی است که
نیمه دوم فیلم را جذاب و پر تعلیق نگاه داشته است و سوالات متعدد را خلق
میکند.
پس، با رفتن الی او هم در معرض قضاوت
قرار میگیرد و از این جهت سرنوشت و وضعیت سلین و الی به هم شباهت دارد. هر
دوی آنها گرفتار برداشتها و و قضاوتها درباره گذشتهشان شدهاند. حضور
الی و در پی آن عدم حضورش و بیان قضاوتهای مختلف در مورد او، حالا در
«گذشته» تبدیل به داستانی شده که در آن از ابتدا فرد قضاوت شونده حضور
ندارد.
آنچه که فیلمساز در «گذشته» نشانمان می
دهد فضایی است که اجازه قضاوت و رجوع به گذشته در آن وجود ندارد. زیرا اگر
قرار باشد درباره اتفاقات و رخدادهای اطرافمان گمانی داشته باشیم اساسا به
هیچ نتیجهای نمیرسیم. همانطورکه هیچ وقت مطمئن نیستیم الی چرا به این
جمع آمده بود و آیا جسد پیدا شده جسد الی بوده است و یا چرا سلین خودکشی
کرده و آیا مغز سلین از کار افتاده است؟
در دنیای سلین و الی ما شبیه احمد هستیم
که سرخوشانه وارد میشویم و با سرگیجه از داستان خارج میشویم. در این دو
فیلم به این نتیجه خواهیم رسید که اتفاقات و حقایق تنها از دید ما قضاوت
میشوند. واقعیات در بیان هرکس با توجه به جایگاههای فردی او روایت می شود و
بنابراین از یک اتفاق واحد حتی می تون دو برداشت متناقض داشت.
منبع: رجانیوز