این بار نیز با نگاهی به سخنان
اخیر رهبر انقلاب در خصوص نگاه منفی و سیاه نمایی در مورد مسائل اقتصادی و همچنین سخنان
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی در همین مورد، بدون هیچ شرحی به آن می
پردازیم:
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری (90/4/21)
رهبر انقلاب اسلامي به پيشرفتهاي بزرگ كشور در زمينه هاي گوناگون بويژه در مسايل اقتصادي اشاره و خاطر نشان كردند:
بايد اين نگاه اميدآفرين را مقدمه اي براي هر پيشنهاد و طرحي قرار داد و در توضيح و تشريح وضعيت از نگاه منفي و سياه نمايي پرهيز كرد چرا كه در سايه اميد، نشاط حاصل مي شود.لینک مطلب http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=8324
***
به گزارش خبر گزاری مهر ( همان روز 90/4/21 )
هاشمی رفسنجانی ارتباط خود با مقام معظم رهبری را بسیار خوب و همدلانه توصیف کرد و گفت: این به معنای این نیست که در مواردی هم اختلاف سلیقهای وجود ندارد، اما همواره سعی کردهام مسائل را تا حدّ توان با رایزنی و گفتگو با ایشان و تأثیرگذاران نظام حل کنم و بر فضای التهاب و درگیری نیفزایم و البته
در نهایت تابع نظر ایشان هستم.
لینک مطلب http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1358119
***
پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی 90/4/19 (درج و تکرار و تاکید بر مواضع بهمن 89 )
ایشان (رهبری) گفتند من از این اصلاح اصل ۴۴ یک انقلاب اقتصادی انتظار داشتم. نمیبینم بعد از چند سال. به نظرم هنوز تا این لحظه آن سیاستهای مصوب در تصدیگری که واگذار بشود به مردم. حاکمیت واگذار کند. این اتفاقها مال حالا نیست. یارانهها و تحول اقتصادی از بعد از جنگ شروع شد. ما به عنوان سیاست تعدیل میخواستیم رفته رفته و قدم به قدم به سامان برسانیم. بعدها با تصویب سیاستهای کلی شکل روشنتری گرفت و
متاسفانه آنها اجرا نشده است.
میگویند اجرا میکنیم، ولی من به نظرم قسمت اعظمش اجرا نشده.
اگر فرض میکردیم که همان حرکتی که شروع شد به عنوان سیاستهای تعدیل در دولتهای بعدی هم ادامه پیدا میکرد تا حالا، و ضعفهایی هم که داشت جبران میشد، ترمیم میشد به نظرم الان
بدون شوک به اهداف اقتصادی رسیده بودیم. یعنی لازم نبود
یک کار فوقالعادهای انجام بدهیم. یارانهها به تدریج حذف شده بود، قیمتها تابع عرضه و تقاضا شده بود. رقابت در کشور رقابت واقعی میشد،مردم خودشان کارها دستشان بود، دولت هم فرماندهی میکرد. اگر آن وضع ادامه پیدا میکرد،
ما امروز با این مشکلات مواجه نمیشدیم. کوپنها را خیلی کم کرده بودیم. اواخر دولت ما، تعداد کمی از کوپنها مانده بود مردم بدون کوپن زندگی میکردند. به جای اینکه بهشان پول بدهیم، شغل بهشان داده بودیم. کار میکردند و هزینهها را میپرداختند. بعد از دولت ما، این راه تبدیل به سیاستهای چشمانداز شد.
این سیاستها بعدها اجرا نشد. بخش عمدهاش اجرا نشده.همین سیاستهای مصوب رهبر انقلاب را که قانون هم هست، و وظیفه هم هست، در قالب برنامه اجرا میکردم. دو تا برنامه کافی است که این سیاستها همه پیاده شود، یعنی ۱۰ سال. ما از بخش نفت وابستگیمان کم میشود، نفت میرود به سمت سرمایهگذاری یا ذخیره کردن و بخش تصدیگریها را خود مردم به عهده میگرفتند، احزاب کار سیاسی انجام میدادند. احزاب باید ضربهگیر نظام باشند.
نمیشود با تبعیض اینها را اجرا کرد. اینها یک مجموعه است.
ما موظفیم تجربههای بشری را بگیریم، چه در دانش، چه در فن و چه در سیستم زندگی. چیزهای خوب را باید بگیریم. اسلام گفته اقتباس اصل اسلامی است. فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه.
فقط حرف نیست. قول نماینده عمل است. ما این وظیفه دینیمان است که باید انجام بدهیم. تجربه بشری را تا آنجا که قابل تطبیق احکام اسلامی میتوانیم بگیریم. ولی اینطور نیست که الان نیاز داشته باشیم یک الگوی شرقی یا غربی بگیریم. ما خودمان براساس اعتقادات خودمان و تجربه عملی خودمان سیستمی درست میکنیم و در این سیستم هم ممکن است از تجربیات و دانش و فن دیگران هم استفاده کنیم. اینها دیگر راهش باز شده و مشکلی در کشور نیست. عمده این است که خودمان چطور تصمیم بگیریم.
اولین وظیفه ما این است که بدانیم ما به عنوان مسلمان آمدهایم و انقلاب کردهایم. این اسلام را باید حفظ کنیم، البته
نه اسلامی که متحجرین معرفی میکنند. اسلامی که واقعا کارشناسان راستین معرفی میکنند. ثانیا اراده رکن بوده، هنوز هم رکن است، همیشه هم رکن خواهد بود، در تحقق جامعه اسلامی، این هم باید اصل گرفته شود. یک حقوقی مردم دارند که در قانون اساسی ذکر شده. در شرایط حاضر قانون اساسی را کافی میدانم برای اداره همین وضع یعنی هم حفظ اسلام و هم حفظ مردم و هم حفظ مصالح جامعه. ممکن است بعد از ده، پانزده سال قانون اساسی یک چیزهایی از آن جابجا شود. من فکر میکنم اگر اینها را مراعات کنیم خیالمان میتواند راحت بشود.
متاسفانه مشکلات داریم. از نظر اخلاقی، فرهنگی،
اقتصادی اسلامی. و
خیلی چیزها را نمیتوانیم بگوییم اسلامی است. از لحاظ مردم هم بالاخره بخشی از مردم ناراضی هستند. به هر دلیلی. حالا یا حقشان باشد یا نباشد. باید بهتر از این مردم را در صحنه نگه داریم. قانون اساسی هم باید بهتر از این مراعات بشود.
لینک مطلب http://hashemirafsanjani.ir/?type=dynamic&lang=1&id=4432