فارس، باندهای مافیایی انسان و مواد مخدر در کمین دختران و زنانی نشستهاند که فرار را بر قرار ترجیح میدهند تا با سوءاستفاده از آنها به اهداف شوم و پلید خود و سودهای کلان دست یابند.
آبرویی که در یک شب سیاه از دست رفت
مریم دختر 25 سالهای است، اما غم چشمهایش بیانگر دردی کهنه در وجودش است، انگار نای سخن گفتن ندارد، اما آرامآرام شروع به حرف زدن میکند و میگوید: پدرم معتاد بود، وضع خوبی نداشتیم، من از 19 سالگی رفتم سرکار، هم خرج خودم را درآوردم و هم به خانوادهام کمک کردم.
وی میافزاید: مثل یک مرد کار میکردم و هیچ منتی هم برای هیچ کس نداشتم، اما چند سال که گذشت، خانوادهام فکر کردند که انگار وظیفه من است که کار کنم و خرجی آنها را بدهم، هر چه من تلاش میکردم و به آنها میرسیدم، اما آنها مثل همیشه به من بیتوجه بودند و هیچ محبتی به من نمیکردند.
این دختر جوان عنوان میکند: زندگی خیلی برایم سخت شده بود، به شدت احساس تنهایی میکردم و هیچ کس من را درک نمیکرد، هر کدام از اعضای خانوادهام فقط به فکر خودشان بودند، اما من آنقدر به فکر خانوادهام بودم که حسابی از خودم غافل شدم، حتی گاهی متوجه میشدم که خانوادهام برای اینکه درآمد من را از دست ندهند، جواب رد به خواستگارهایم میدادند.
مریم تصریح میکند: وقتی که احساس کردم، عمر خودم را هدر دادم، تصمیم به ترک خانه گرفتم و یک چمدان کوچک برداشتم و از خانه زدم بیرون و به یکی از شهرهای بزرگ رفتم، زمانی که به این شهر رسیدم، نمیدانستم، کجا باید بروم، رفتم توی یک پارک نشستم، در افکار خودم غرق بودم که یک زن جوان با لبخندی مهربان کنارم نشست.
مریم در حالی که صدایش میلرزد آهسته میگوید: زمانی که لبخند این زن را دیدم با خودم گفتم ای کاش مادرم یک بار این گونه با من سخن گفته بود، خودم را تنهای تنها میدیدم، هیچ جایی را هم برای ماندن نداشتم، زن من را به خانهاش دعوت کرد و من هم قبول کردم و همراه وی به راه افتادم و به خانهاش رفتم.
دختر جوان با آهی از ته دل ادامه داد چند روز در خانه این زن بودم و وی به گرمی از من پذیرایی کرد تا اینکه یک روز به من گفت، میخواهی تو را با یک پسر خوب آشنا کنم، من که به شدت احساس تنهایی میکردم و به محبت نیاز داشتم، قبول کردم و آشنایی من با یک پسر جوان آغاز شد، بعد از چند ماه که از آشنایی ما گذشت به خانه ما آمد و در یک شب سیاه من آبرو و پاکدامنی خود را ناخواسته از دست دادم.
دخترک خود با اذعان به اشتباهش در زندگی گفت: بعد از آن رابطه و علاقه ما بیشتر شد، اما یک روز این پسر به من گفت که اگر بخواهی درآمدی داشته باشی باید چند بسته را به آدرسی که به تو میدهم، ببری و من هم بدون اینکه بپرسم که بستهها حاوی چه موادی است، قبول کردم و بعد از اینکه پول خوبی به من داد، متوجه شدم که بستههای مذکور حاوی موادمخدر است.
مریم میافزاید: به همین راحتی من به عنوان دختری که بهترین سالهای عمرم را زحمت کشیدم به دام یک باند موادمخدر افتادم و آبرو و حیثیت و اعتبار خودم را نابود کردم.
مصرف دارو برای کمرنگ کردن آثار فرار از خانه
سمیرا یک دختر نوجوان دیگری است که هنوز 18 سالش هم تمام نشده است، وی هم یکی از دخترانی است که اقدام به فرار از خانه کرده است، وی میگوید: خانواده من وضع مالی به نسبت خوبی دارند، اما من در خانه همیشه احساس تنهایی میکردم، زیرا والدینم تمام هوش و حواسشان به خواهر بزرگم است که از ناحیه پا معلول است و انگار نه انگار که من هم بچه آنها هستم.
وی که به شدت از تبعیض ناراحت است، میافزاید: در راه مدرسه با یک پسر جوان آشنا شدم و پس از مدتی تصمیم گرفتم که به همراه وی به یک شهر دیگر بروم تا از این راه جواب تمام بیمهریهای خانوادهام را بدهم.
این دختر نوجوان عنوان میکند: با خودم فکر میکردم که با فرار از خانه روزگار بهتری را در پیش دارم، وقتی که از خانه فرار کردم به خانه یکی از دوستان همان پسری رفتم که با هم فرار کردیم، همان شب نخست که بیرون از خانه بودم، دامن من به گناه آلوده شد و بعد از چند روز توسط ماموران نیروی انتظامی که با شکایت خانوادهام به دنبال من بودند، دستگیر شدم و من را به خانه برگرداندند.
سمیرا با غمی در گلوی بغض گرفته خود میگوید بعد از فرار به شدت از نظر روحی و روانی به هم ریختم و زیر نظر روانپزشک قرار گرفتم و دارو مصرف میکنم و خانوادهام هم کنترل بسیار شدیدی بر من دارند.
وی به خبرنگار فارس که از وی در مورد اوضاع و احوال پسری پرسید که سمیرا با وی اقدام به فرار کرده است، میگوید: بعد از اینکه به خانه آمدم، چند بار با وی تماس گرفتم، اما جوابم را نداد و فقط یک پیام برایم فرستاد با این مضمون که من این خط را عوض میکنم و دیگر با من تماس نگیر.
نوجوان بزهدیده در حالی که بغض کرده میافزاید: احساس میکنم، حماقت بزرگی کردم که دست به فرار از خانه زدم و خانوادهام را ترک کردم و حالا دیگر آیندهای ندارم.
شباهتها و تفاوتهای فرار دختران
مریم و سمیرا نمونهای از دختران و زنانی هستند که در نزدیکی ما زندگی میکنند و برای فرار از مشکلات خود اقدام به فرار کردهاند و هر کدام قصه خودشان را دارند، گر چه قصههای قبل از فرار از خانه تفاوتهای زیادی با هم دارد، اما نتیجه این داستانها بسیار به هم شبیه است، بسیاری از این افراد در کمترین زمان بعد از فرار به دام افراد نااهل میافتند و مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و اگر راه آنها به زندان و یا خانههای فساد ختم نشود، بیشک با مشکلاتی چند برابر مشکلات قبل از فرار به خانه برمیگردند.
اما چرا دختران و زنان از خانه فرار میکنند و محیط ناامن و افراد ناشناس را بر خانه و خانواده خود ترجیح میدهند؟
عوامل فرار دختران از خانه چیست؟
مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: زمانی که میخواهیم به آسیبهای روانی بپردازیم، یکسری عوامل خطر وجود دارد که احتمال بروز آسیبهای روانی را افزایش میدهد و از یک طرف هم عواملی وجود دارد که در برابر آسیبهای روانی حفاظتکننده هستند.
علی بهرامنژاد ابراز داشت: عوامل خطر در فرار که موجب بروز این پدیده میشود در چند بخش طبقهبندی میشوند که شامل ویژگیها و خصلتهای فردی، حیطه خانوادگی، گروه همسالان و حیطه اجتماعی است.
دختران فراری گوشهگیر و یا سرکش هستند
وی با اشاره به عوامل خطر حیطه فردی در پدیده فرار بیان کرد: بعضی از شخصیتها به دلیل اینکه در برابر ناکامیها و استرسها شکننده هستند در برابر پدیدههایی مانند فرار یا آسیب اجتماعی هم شکننده میشوند.
این روانشناس بالینی افزود: افرادی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند در برابر بیماریهای روانی، اجتماعی و آسیبها بسیار شکننده و آسیبپذیرند.
بهرامنژاد استرس را بخشی از زندگی انسانها خواند و بیان داشت: افرادی که به استرسها پاسخ مناسب دهند و استرس را مدیریت کنند، دچار آسیب نمیشوند.
وی گفت: استرسهایی در زندگی بعضی از زنان و دختران وجود دارد که آنها راه مقابله با این استرسها را بلد نیستند و میخواهند با اجتناب و دوری از استرسها این موقعیت را کنترل کنند که این نوعِ برخورد با استرس موجب فرار میشود.
بهرامنژاد تصریح کرد: اگر افراد این مهارت را داشته باشند که استرس را در درون خانواده مدیریت کنند، استرس منجر به فرار نمیشود.
وی وجود انزوا و یا سرکشی و نافرمانی را از دیگر عوامل شخصیتی بروز فرار دانست و اظهار داشت: گوشهگیری و عدم تمایل به فعالیتهای اجتماعی یکی از ویژگیهای شخصیتی است که در بسیاری از دختران و زنان فراری وجود دارد.
مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان عنوان کرد: بسیاری از دختران و زنان فراری هم افراد سرکشی هستند که قواعد، قوانین و ارزشهای خانواده را قبول ندارند و این امر منجر به نافرمانی میشود و تلاش میکنند که خلاف قواعد، قوانین و هنجارهای خانواده رفتار کنند.
هیچ پدیدهای به اندازه طردشدگی آسیبزا نیست
بهرامنژاد بروز برخی مشکلات مانند بلوغ زودرس را از دیگر ویژگیهای شخصی افرادی دانست که اقدام به فرار میکنند و ابراز داشت: بلوغ زودرس یکی از پدیدههایی است که منجر به بروز آسیبهایی مانند روابط جنسی زودهنگام، مصرف موادمخدر و رفتارهای ضداجتماعی زودرس میشود و مقدمهای برای گرایش فرد به آسیبهایی مانند فرار است.
وی با بیان اینکه بسیاری از زنان و دختران فراری مبتلا به طردشدگی هستند، افزود: طردشدگی یکی از احساسهای بسیار دردناک روانی است و هیچ پدیدهای به اندازه طردشدگی آسیبزا نیست.
بهرامنژاد تصریح کرد: افرادی که احساس طردشدگی دارند، احساس میکنند که کارآمد و مفید نیستند که این احساس منجر به رفتارهای ضداجتماعی میشود.
شکستهای تحصیلی و عشقی مقدمهای برای فرار از خانه
وی بیان داشت: شکستهای تحصیلی و عشقی در زندگی میتواند، فرد را آسیبپذیر کند و زمینهساز فرار از خانه باشد.
بهرامنژاد گفت: زمانی که اطلاعات و دانش در زمینه نحوه تعامل با دیگران و پذیرش هنجارهای موجود در خانه محدود است و افراد پیوند اجتماعی مثبت با جامعه ندارند و ارتباط مثبت با همسر، والدین و بزرگسالان پایین است این عوامل منجر به فرار دختران و زنان از خانه میشود.
وی تصریح کرد: دخترانی از خانه فرار میکنند که ارتباط مثبت والدینی و آنها در خانواده ضعیف و کمرنگ است.
این روانشناس بالینی با اشاره به آسیبهای مربوط به خانواده که منجر به فرار دختران و زنان از خانه میشود، اظهار داشت: خانوادههایی که نظارت بر رفتار نوجوانان در آن پایین است و یا قواعد و انتظارات مشخص در آن خانواده نیست و یا خانوادههایی که قواعد سخت دارند، فرار دختران در این خانوادهها بیشتر روی میدهد.
درگیری زوجها موجب فرار زنان از خانه میشود
بهرامنژاد اعتیاد والدین و فقدان انتظارات هماهنگ از فرزندان که متناسب با شرایط بچهها نیست را از دیگر عوامل فرار از خانه خواند و افزود: درگیری بین زوجها و استرسهای میان زن و شوهر از عوامل فرار زنان از خانه است.
وی بیان داشت: وقتی که رابطه نزدیک و صمیمانه بین والدین با فرزند و یا خواهر و برادرها وجود نداشته باشد، طردشدگی نمود پیدا میکند.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه موضوع مهم در خانواده توجه به اصول تربیتی هماهنگ و ثبات در این امر است، ابراز داشت: سابقه فرار در خانواده از عوامل فرار است و اگر مادر یا پدر زمانی که به مشکل برخورد میکرده، خانه را حتی به صورت موقت ترک کرده است این ترک کردن به عنوان یک راهکار حل مسئله برای فرزند الگو شده است.
بهرامنژاد تصریح کرد: اگر افراد درجه یک و یا درجه دو خانواده که نقش آنها در ذهن فرد کلیدی است، اقدام به ترک خانه کند، بچهها این کار را از آنها یاد میگیرند.
ازدواج اجباری زمینهساز فرار از خانه است
وی با بیان اینکه عدم مشارکت نوجوانان و جوانان در تصمیمگیریها، انجام کارهای خانه یا تصمیمگیری جمعی از دیگر عوامل فرار دختران است، افزود: در بعضی موارد که بحث ازدواج مطرح میشود، دختر را مجبور میکنند با فردی ازدواج کند که دلخواهش نیست و دوستش ندارد که این موضوع مقدمه فرار میشود.
مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان با اشاره به نقش گروه همسالان در بروز پدیده فرار از خانه اظهار داشت: نگرش مثبت همسالان به مسئله فرار و اینکه دوستان مسئله فرار را تایید میکنند و به عنوان یک پدیده نابهنجار از آن یاد نمیکنند، بار ارزشی مثبت به آن میدهد.
بهرامنژاد گفت: ارتباط فرد با افرادی که رفتارهای سالم و سازنده ندارند از جمله عواملی است که میتواند موجب فرار از خانه شود به طور مثال وقتی فرد در مدرسه با دانشآموزانی که رفتار بزهکارانه دارند، معاشرت داشته باشد این گروههای بزهکار فرد را به صورت ناخواسته تشویق به فرار میکنند.
وی عدم مشارکت فرد در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مانند اردوها را در فرار از خانه مؤثر دانست و افزود: زمانی که فرد در این فعالیتها شرکت نمیکند این امر منجر به طرد شدن فرد از گروه میشود و ممکن است این شخص وقت خود را با پرسه زدن در خیابان و یا به انجام رفتارهای بزهکارانه سپری کند.
مهارتهای حل مسئله در کاهش فرار از خانه تاثیر دارد
این روانشناس با تشریح عوامل حیطه اجتماعی در بروز پدیده فرار از خانه عنوان کرد: زمانی که مدرسه انتظارات رفتاری و تحصیلی نامشخص از فرد دارد و عدم وجود مراکزی که بتواند در شرایط بحرانی خدمات مناسب را به این افراد ارائه دهد در فرار از خانه و افزایش آسیبهای ناشی از آن مؤثر است.
بهرامنژاد محیطهای نابسامان مانند حاشیهنشینی، فقر، بیکاری و تبعیض را از جمله عواملی خواند که در فرار دختران نقش دارد و اظهار داشت: نبود سازمانهایی که بتواند در زمان نابسامانی و تنش در خانواده جایگزین خانواده شود، سبب افزایش آسیبهای ناشی از فرار میشود.
وی عدم وجود موقعیت برای فعالیتهای اجتماعی، نبود خدمات اجتماعی و نبود ویژه برنامههایی که بتواند، مهارتهای زندگی را در نوجوان تقویت کند، عنوان کرد: مهارتهای حل مسئله، کنترل استرس و افزایش خودآگاهی در کاهش فرار از خانه تاثیر دارد.
بهرامنژاد اذعان داشت: هر چقدر فرد در زمان فرار از خانه در سن پایینتری قرار داشته باشد، مستعد بروز بزهکاری است.
بعضی از فیلمها مروج فرار از خانه هستند
وی در مورد نقش رسانهها در مورد فرار دختران از خانه تصریح کرد: رسانهها اگر آمارهای بیش از اندازه و غلو شده در مورد فرار را اعلام کنند و فرار از خانه به عنوان پدیدهای مطرح شود که قبح زیادی ندارد، این امر منجر به افزایش شیوع این پدیده میشود.
مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان عنوان کرد: وقتی که رسانهها فرار یک دختربچه را به عنوان شیوه حل مسئله مطرح میکنند و این موضوع سرتیتر رسانهها میشود، این امر در افزایش وقوع فرار از خانه تاثیرگذار است.
بهرامنژاد با بیان اینکه آسیبها عوامل منطقهای دارند، گفت: از طریق کالبدشکافی روانی باید عوامل هر منطقه شناسایی و راهکارهای مناسب با آن ارائه شود و روشهای کاربردی و مؤثر صورت گیرد.
وی با اشاره به اینکه رسانهها تغییراتی در رفتار و ادراک فرد ایجاد میکنند، ابراز داشت: رسانهها مرکز اطلاعات کلیدی هستند و زمانی که یک فرد فرار و یا خودکشی میکند باید علت این پدیده را در رسانه بیان کرد.
این روانشناس اذعان داشت: عدم نظارت خانواده در هنگام تماشای بسیاری از فیلمها و سریالها حتی در شبکههای داخلی توسط فرزندان ممکن است پدیده فرار را ترویج دهد.
بهرامنژاد شناسایی ریز فاکتورها در پدیده فرار از خانه را مهم دانست و بیان کرد: کسانی که در معرض خطر هستند باید شناسایی شوند و در مدرسه یا جامعه روی این افراد سرمایهگذاری در زمینه آموزش صورت گیرد.
فرار از خانه در خانوادههای پرتنش بیشتر است
وی خاطر نشان کرد: در بحث فرار دختران باید گروههای شناسایی در مدرسه، منزل، محیط کار و محیطهای اجتماعی این دختران را به عنوان گروههای در معرض خطر و افرادی که قادر به تصمیمگیری نیستند و مهارتهای اجتماعی ضعیفی دارند را مورد شناسایی قرار دهند.
بهرامنژاد بیان کرد: در مدارس میتوان بچههای کمرو، خجالتی، منزوی و گوشهگیر و یا دانشآموزان دارای رفتارهای خشن، سرکش، نافرمان و اختلال شخصیت هستند و افرادی که مورد سوءاستفاده جسمی و یا جنسی و آزار قرار گرفتهاند را شناسایی کنیم و با ارائه آموزش موجب از بین بردن پدیده فرار از خانه در بین این افراد شویم.
وی اذعان داشت: کسانی که در خانوادههایی زندگی میکنند که درون آن خانواده دلبستگی ضعیفی وجود دارد و احساس آرامش کم است بیشتر از دیگران اقدام به فرار از خانه میکنند و با شناسایی خانواده پرتنش، بچههای طلاق و ازدواجهای ناموفق و ارائه آموزشهای مناسب میتوان به کاهش پدیده فرار از خانه کمک کرد.
مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی کرمان عنوان کرد: بچههایی که پیشرفت تحصیلی ضعیف، سابقه غیبت مکرر و فرار از مدرسه دارند در معرض خطر فرار از خانه هم هستند.
بعد از فرار چه اقداماتی باید انجام داد؟
بهرامنژاد تصریح کرد: وقتی که فرار از خانه روی میدهد، اقدام نخست ارجاع فرد به مکان امن روانی و عاطفی و ارائه خدمات مشاورهای است، زیرا اگر اقدامات تنبیهی، تحقیر و سرزنش وجود داشته باشد، این عامل را تشدید میکند.
وی افزود: بعد از وقوع فرار باید مهارتهای حل مسئله به افراد آموزش داده شود و زمانی که فرد به خانه برمیگردد باید تغییراتی در فرآیند و کارکرد خانواده ایجاد شود.
بهرامنژاد با بیان اینکه افرادی که اقدام به فرار میکنند بعد از بازگشت به خانه به درمانهای طولانی مدت نیاز دارند، ابراز داشت: این افراد باید شش ماه تا یک سال تحت درمان مشاورهای یا روانپزشکی قرار گیرند و حتی خانوادههای آنها هم باید این مشاورهها را دریافت کنند.
مشکلات اخلاقی علت فرار دختران نیست
وی اذعان داشت: در بسیاری مواقع آسیبهای روانشناختی و کژکاری در سیستم روانشناختی فرد از عوامل فرار از خانه است در صورتیکه خانواده یا جامعه فکر میکنند، افرادی که از خانه فرار میکنند دارای مشکلات اخلاقی هستند.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی بیان کرد: اگر این مشکلات اصلاح نشود، فرد به صورت مجدد این رفتار را تکرار میکند و احتمال فرار را افزایش مییابد.
مداخله رواندرمانی بهترین شیوه برای کاهش آسیبهای فرار
بهرامنژاد اظهار داشت: بهترین شیوه برای کاهش آسیبهای ناشی از فرار مداخله روان درمانی، روانپزشکی و حتی دارویی است.
وی افزود: دختران و زنان فراری بعد از فرار در دام افرادی میافتند که منتظر این فرصت هستند و آسیبهایی مانند تجاوز، انواع سوءاستفادههای جسمی و جنسی و روانی از آنها صورت میگیرد که این امر منجر به حساس ناخوشایند نسبت به خود میشود و حتی ممکن است، روزنه امیدی که برای رفع مشکلاتشان وجود داشته از بین برود.
بهرامنژاد با بیان اینکه آسیبهای ناشی از فرار از خانه منجر به افسردگی و بروز اختلال استرس پس از حادثه میشود، گفت: ممکن است، آسیبهای این پدیده از پدیده نخست هم بیشتر باشد و فرد باید تحت درمان قرار گیرند و اگر درمان نشود، ممکن است که پدیده خودکشی و یا آسیب به دیگران در این افراد تشدید شود.
دختران فراری قربانی بزهکاران میشوند
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرمان اظهار داشت: ابتدا باید واژهها و اصطلاحات تعریف شود، زیرا تا زمانی که ما نمیدانیم در مورد چه موضوعی صحبت میکنیم، کار دشوار است.
محمود روحالامینی عنوان کرد: «دختران فراری» به عنوان واژهای معمول در ایران به کار برده میشود و واژه «دختر» به جنسیت مربوط میشود و ما جنس خاصی را مدنظر داریم، اما «فراری» واژه سختی است و به نظرم باید دو مفهوم متفاوت برای این واژه قائل شویم.
وی با طرح دو مفهوم ترک خانواده و فرار از خانواده برای واژه فرار بیان داشت: برای اینکه این دو مفهوم را تفکیک کنیم باید گفت که دختر در ترک خانواده، خانه را ترک میکند، اما رابطه خود با کانون خانواده را قطع نمیکند، اما دختران فراری با وجود اینکه خانه را ترک میکنند، رابطه با خانواده را هم قطع میکنند و مرز ما در این دو مورد مشخص است.
این استاد دانشگاه ابراز داشت: به عنوان مثال یک دانشجو خانه را ترک میکند، اما فرار نمیکند و آثار این دو نوع ترک خانه برای ما قابل توجه است و میتوان همان آثار فرار را در ترک خانواده هم داشت.
روحالامینی با اشاره به اینکه در فرار از خانه باید سن فرد را مشخص کرد، افزود: از منظر جرمشناسی افراد زیر 18 سال را کودک و بالای 18 سال را بالغ میدانیم.
وی تصریح کرد: اگر دختر بالای 18 سال خانواده را ترک کند با ترک خانه توسط یک کودک آثار آن یکی نیست، زیرا فرد زیر 18 سال نیاز به حمایت دارد و بنابراین ما باید توجه ویژهای به این بحث داشته باشیم و افراد زیر 18 سال از نظر جرمشناسی باید زیر نظارت و حمایت والدین و همچنین اطاعتپذیر باشند در حالی که برای افراد بالای 18 سال این موضوع مطرح نمیشود.
عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و الهیات دانشگاه شهید باهنر کرمان با بیان اینکه افراد زیر 18 سالی که از خانه فرار کردهاند به دو دسته دختران فراری بزهکار و دختران فراری بزهدیده بزهکار تقسیم میشوند، اذعان داشت: فرار این دختران آثار متفاوتی دارد.
روحالامینی بیان داشت: دختری که بزهدیده و بزهکار است، تحت تاثیر شرایطی که خانواده و یا اجتماع ایجاد کرده و یا مشکلات فردی و روانی اقدام به فرار کرده است و در واقع ابتدا بزهدیده به شمار میرود و ما دید حمایتی به وی داریم و با انتخاب این راه این فرد بزهدیده ممکن است به بزهکار تبدیل شود.
وی اظهار داشت: در واقع دختر فراری بزهدیده بزهکار بر اثر عوامل مختلف از خانه فرار کرده و مرتکب اعمالی شده که در قوانین کیفری ما ممنوع بوده و برای آن مجازات تعیین شده است.
این جرمشناس افزود: دسته دوم دختران فراری که شامل افراد بزهدیده میشوند، دخترانی هستند که بر اثر عواملی از خانه فرار میکنند، اما مرتکب جرم نمیشوند، بلکه امکان دارد در این فرار خودشان قربانی شوند.
آمار سرقت در بین دختران فراری زیاد است
روحالامینی در پاسخ به این پرسش خبرنگار فارس که آیا فرار در قوانین ما جرم است، تصریح کرد: فرار در قوانین ما جرم نیست و از نظر من هم جرمانگاری برای فرار درست نیست، البته این امر دلیل نمیشود که یکسری ضمانت اجراهای حمایتی و آموزشی در این زمینه وجود نداشته باشد.
وی خاطر نشان کرد: ما میتوانیم در قوانین کیفری برای افرادی که خانواده را ترک میکنند که تاکیدم بر افراد زیر 18 سال است، ضمانت حمایتی و آموزشی داشته باشیم.
روحالامینی ابراز داشت: از منظر حقوق مدنی ایران و عرف این کشور دختران از 18 سالگی از تحت حضانت و نظارت خانواده خارج نمیشوند.
وی گفت: گاهی دختران زیر 18 سال مرتکب فرار میشوند، اما بزهکار و یا بزهدیده نیستند و ممکن است این فرد فقط حس استقلالطلبی داشته باشد و از طریق پولی که از خانواده به دست آورده و یا با حمایت مالی دوستان خانواده را ترک کند.
مدیر پژوهشی انجمن جرمشناسی مرکز کرمان اظهار کرد: موضوع مهم به ویژه برای دختران بالای 18 سال بزهکار این است که این افراد نمیخواهند با خانواده باشند و با توجه به شرایط موجود نمیتوانند به راحتی در اجتماع منبع درآمد داشته باشند و به ناچار به کارهای خلاف روی میآورند.
روحالامینی افزود: با توجه به تجربهای که از کشور فرانسه دارم در این کشور پیدا کردن شغل، کار راحتی است و یک دختر میتواند در مکانهای مختلفی مشغول به کار شود، اما در ایران این شرایط وجود ندارد و شرایط جامعه به گونهای نیست که یک دختر بتواند کار کند و درآمد مشروع داشته باشد و ناچار به روابط نامشروع، فروش قاچاق موادمخدر، سرقت و ... است.
وی تصریح کرد: آمار سرقت در بین دختران فراری زیاد است، زیرا سرقت از مغازهها و حتی سرقت از خودرو برای دختران راحت است.
دختران فراری قربانیان اصلی باندهای مواد مخدر
روحالامینی ابراز داشت: دختران فراری گاهی قربانی باندهای موادمخدر هستند و به علت کسب درآمد وارد باندهای موادمخدر میشوند و این باندها دختران فراری را کنترل میکنند و در حمل موادمخدری مانند شیشه این دختران فراری هستند که بدون اطلاع اقدام به جابهجایی مواد میکنند.
وی اذعان داشت: دختران فراری نمیتوانند از زیر کنترل باندهای مافیای موادمخدر خارج شوند، زیرا مافیا آنها را کنترل میکنند.
این جرمشناس بیان کرد: قوانین کیفری باید ضمانت اجراهایی برای آموزش و حمایت از دختران آسیبدیده داشته باشد و آموزش و حمایت باید به محل اقامت دختران، مدارس دخترانه و اماکن عمومی راه یابد.
روحالامینی اظهار داشت: برای دختران فراری که بزهدیده بزهکار هستند باید ابتدا علت را شناسایی و سپس با آن مبارزه کنیم و اگر بر روی این موارد کار کردیم، میتوان روی فرد هم کار کرد.
والدین باید مسئول شوند
وی با بیان اینکه خانواده یکی از عوامل مهم در فرار دختران است، عنوان کرد: والدین وظیفه مراقبت، نظارت و بهداشت اطفال را بر عهده دارند و در قوانین کیفری ما ضمانت اجرایی کیفری برای عدم مواظبت پدر و مادر از کودکان وجود ندارد و عدم کنترل آنها هیچ جرمی برای والدین نیست در حالی که باید والدین را مسئول کنیم که مراتب کنترل را بیشتر کنند.
روحالامینی افزود: نکته مهم دیگر و از دلایل فرار دختران در جوامع ما این است که والدین شیوه رفتار با فرزندان را بلد نیستند، زیرا آموزش ندیدهاند و برخورد نامناسب والدین موجب فرار دختران میشود و باید روی خانواده کار کرد.
وی گفت: مدارس جای خوبی برای ارائه آموزش است و مراجع ذیربط میتوانند در مدرسهها به پدران و مادران آموزش دهند، زیرا سطح دانش مردم در بعضی مسائل کم است.
تحصیل و کار بهانهای برای خروج دختران فراری از کشور
این استاد دانشگاه اذعان داشت: در بحث دختران فراری باندهای مافیایی سریع وارد عمل میشوند و گاهی به صورت سازمان یافته دختران را به بهانه تحصیل و یا کار از مرز خارج میکنند و سپس آنها را مورد سوءاستفاده قرار میدهند.
روحالامینی بیان داشت: ارائه مقالات و پایاننامهها نشان میدهد که آسیب دختران فراری وجود دارد و شورای پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه هم باید این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دهد.
وی با بیان اینکه نحوه رفتار بسیار مهم است، تصریح کرد: اگر والدین در ارتباط با فرزندان خوب و علمی برخورد کنند، بسیاری از مشکلات برطرف میشود.
پدیده فرار دختران را بپذیریم
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: ما باید واقعیت جامعه را بپذیریم، زیرا اگر صورت مسئله را در هر موضوعی نپذیریم، نمیتوانیم، هیچ تلاشی برای حل مسئله داشته باشیم.
علیرضا پریور بیان کرد: به هر صورت فرار دختران و زنان از منزل یکی از واقعیتهای جامعه ما است، پس گام نخست این است که ما صورت مسئله را بپذیریم.
وی ابراز داشت: فرار دختران از خانه با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه ما یکی از معضلات و آسیبهای اجتماعی قلمداد میشود، لذا با پذیرش این پدیده اجتماعی و واقعیت وجود آن باید به دنبال کشف علل به وجود آورنده و راه حل علمی، منطقی و قابل اجرا برای آن باشیم.
پریور خاطر نشان کرد: فرار دختران و زنان از خانه یکی از پدیدههای اجتماعی جامعه ما است، پدیدهای که میتوان آن را برطرف کرد، زیرا یکی از ویژگیهای مسائل اجتماعی قابلیت رفع آنها است، اما در مسائل اجتماعی اینگونه نیست که برای یک مسئله خاص در یک زمان خاص یک نسخه خاص پیچید بلکه باید مکان، زمان و دلیل خاص خودش را داشته باشد.
وی عنوان کرد: یک پدیده اجتماعی متأثر از یکسری پدیدههای کلان اجتماعی دیگری است که این پدیدهها بر تمام فضای عمومی جامعه تاثیرگذار هستند و وجه مشترکی دارند که برخی از آنها در کلیت جامعه ما صدق میکند.
دختران فراری در خانه تحقیر شدهاند
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان با اشاره به اینکه فرار دختران از خانه در شهرستانها هم مشاهده میشود، ابراز داشت: یکی از علل فرار از خانه مربوط به خانواده میشود، زیرا در مواردی نگرشهای اجتماعی افراد جامعه به ویژه نسل قبل به نسبت شرایط امروز ما تغییر نکرده و والدین همان افکار و اندیشههای قبلی را دارد در حالی که تمام مسائل اجتماعی ما عوض شده و نگرش بچهها متفاوت است.
پریور افزود: در خانوادههای ما این موضوع مطرح است که یک دختر باید کنترل شود، اما در حال حاضر هر دختری برای خود حق و حقوقی قائل است و به سادگی نمیپذیرفتند که حق و حقوقشان با برادرانشان متفاوت است و دختران که تا دیروز میپذیرفتند، برادرانشان کنترلکننده و بزرگتر آنها هستند، امروز به این امر قائل نیستند.
وی با بیان اینکه ما این واقعیتها را نپذیرفتیم و با روش قبل کار تربیتی خود را ادامه دهیم، اذعان داشت: ما در خانواده به نحوی دختران خود را تحقیر میکنیم و اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را میگیریم و در جامعه پیچیده امور وقتی که عزت نفس از دختران گرفته شود باید منتظر باشیم که هر رفتار خارج از شئون از آنها سر بزند.
پریور تصریح کرد: ما هنوز در خانواده دختر 16 ساله را به برادر 10 سالهاش میسپاریم در حالی که بلوغ اجتماعی دختران بیشتر از پسران است.
وی عنوان کرد: زمانی فرا میرسد که تحمل افراد کاهش مییابد، محیط سنگین میشود، دختران خودشان را با دیگران مقایسه میکنند که در محیط اجتماعی راحتتر رفت و آمد میکنند و محیط خانوادگی برای آنها غیرقابل تحمل میشود در نتیجه باید انتظار فرار را داشت.
نباید به زن به عنوان یک ابراز نگاه کرد
این کارشناس ارشد علوم اجتماعی در مورد فرار زنان متأهل از خانه گفت: زنانی را در جامعه داریم که در خانواده هنوز تصور میشود که آنها باید کاملا در بند و زیر کنترل باشند، با کسی ارتباط نداشته باشند و چشم و گوش بسته هر چه به آنها گفتند، حق اعتراض نداشته باشند و تصمیمگیری نکنند و مورد بیحرمتی قرار میگیرند و از آنجا که به عنوان یک ابزار هستند از خانواده فرار میکنند و در خانه نمیمانند.
پریور ابراز داشت: خانواده برای ما محل و مکان امنی است که هر زمان به خانه وارد میشویم باید احساس آرامش کنیم و خانه یک تکیهگاه است و خانه باید پناهگاهی باشد که در آن احساس آرامش کنیم و اگر این خانه به عنوان یک تکیهگاه برای ما امنیت نداشته باشد و تحمیل بیحرمتی و زور در خانه باشد، این محیط غیرقابل تحمل میشود.
وی افزود: ما باید بپذیریم که جامعه امروز ما با جامعه 20 سال قبل متفاوت است و نگرش انسانها متفاوت شده است و 10 سال آینده هم با حال حاضر متفاوت است و فرزندان را باید برای زمان خودشان تربیت کنیم.
پریور با بیان اینکه در جامعه ما ارزشها و هنجارهای اجتماعی تغییر پیدا کرده است، اظهار داشت: با این شرایط طبیعی است که نگرشهای اجتماعی هم تغییر میکند و ما بین نسلها با واقعیت اجتماعی روز نتوانستهایم تعادل ایجاد کنیم و این دو نسل با یکدیگر مشکل دارند.
وی گفت: یکی از پیامدهای آسیب اجتماعی این است که دختران و زنان فرار میکنند و اگر یک نوجوان و یا جوان از خانه فرار میکند به علت این است که محیط امنی که به عنوان پناهگاه داشته را از دست داده است و دنبال پناهگاه میگردد.
بیشتر دختران فراری مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان با اشاره به اینکه افراد سودجو ممکن است در ابتدا به دختر یا زن فراری پناه دهند، اما در مراحل بعدی از وی سوءاستفاده میکنند، اذعان داشت: زمانی که فرد از خانه فرار میکند، یکسری نیازهایی از جمله نیاز به پول ، خوراک و پوشاک دارد که باید به آن دست یابد و زنان و دختران فراری به سرعت توسط افراد سودجو شناسایی میشوند و به دام کارهای خلاف میافتند.
پریور ابراز داشت: افراد سودجو نیازهای عاطفی دختران فراری را پاسخ میدهند که این امر برای این دختران بسیار مهم است و آنها جذب میشوند و به آنها اعتماد میکنند و سودجویان از این اعتماد بهره میبرند و بعد از سوءاستفاده جنسی از این دختران، برای رسیدن به اهداف خود این زنان و دختران فراری را معتاد به مواد مخدر میکنند.
وی افزود: برآوردها نشان میدهد که بیشتر زنان و دختران فراری در 48 ساعت نخست بعد از فرار مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند.
پریور با بیان اینکه نوع فرارها با یکدیگر فرق میکند، گفت: ممکن است دختری با پسری قصد ازدواج داشته باشند که به علت مخالفت خانوادهها اقدام به فرار میکنند و یا در مورد دیگر ممکن است، فرد توسط شخص دیگری اغفال شود و اقدام به فرار کند، یا اینکه فرد از شرایط زندگی به ستوه آمده باشد و دست به فرار بزند و گاهی افراد برای کسب تجربه جدید از خانه فرار میکنند که این امر ناشی از عوامل تاثیرگذار بر نگرش این آدمها است.
باید به دادِ خانوادهها رسید
وی بیان کرد: خانوادهها در ارتباط با فرزندان خود به نوعی با مشکل مواجه هستند، زیرا شیوههای تربیتی، کنترلی و نظارتی را نمیدانند و باید به داد خانوادهها رسید و به آنها یاد داد که چگونه با فرزندان خود برخورد کنند.
این مقام انتظامی اظهار داشت: هنوز این موضوع در جامعه ما نهادینه نشده است که مشاوران و روانشناسان میتوانند، خوب کار کنند و در حالی که ما برای بیماری جزئی چند 100 هزار تومان هزینه میکنیم، اما برای مسئله مهمی مانند ناسازگاری فرزندان حاضر نیستیم، 30 هزار تومان هزینه کنیم در صورتی که کمک از مشاور و روانشناسان راه حل مشکلات خانوادههای ما است.
پریور عنوان کرد: خانواده یکی از نقاط قوت جامعه ما است، اما خانواده در معرض آسیب قرار دارد و باید فکر اساسی به حال خانوادهها کرد و برای تحکیم بنیان خانوادهها حرکتی اساسی انجام داد.
اقدامات نیروی انتظامی برای دختران فراری
وی در مورد عملکرد نیروی انتظامی در زمینه دختران و زنان فراری گفت: بعضی از خانوادهها بعد از فرار دنبال فرزندانشان هستند و شکواییهای را مینویسند که نیروی انتظامی باید اقدامات قانونی در این زمینه را انجام دهد و نیرو با دستورات قضایی ردیابی این افراد را انجام میدهد و آنها را به خانوادهها تحویل میدهد.
پریور تصریح کرد: در بعضی موارد هم انتظامی فرد فراری را پیدا میکند و سپس از خانوادهها دعوت میکند و زن و یا دختر فراری را به آنها تحویل میدهد.
وی با بیان اینکه یکی از اقدامات نیروی انتظامی در زمینه دختران فراری انجام اقدامات مشاورهای برای افراد فراری و خانوادههای آنها است، خاطر نشان کرد: ما زنان و دختران فراری که پیدا میکنیم و یا دستگیر میشوند را به مرکز مشاوره آرامش ارجاع میدهیم و اقدامات روانشناختی و مشاورهای برای آنها انجام میشود.
ارائه آموزش به دختران فراری نتیجه مطلوبی دارد
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان آسیبشناسی فرار دختران از خانه هم توسط نیروی انتظامی انجام میشود، گفت: در مراکز مشاوره نیروی انتظامی فرد آسیبدیده و خانواده وی را آموزش میدهند که این روش نتیجه مطلوبی داشته است.
پریور خاطر نشان کرد: آموزشهای عمومی از دیگر اقدامات نیروی انتظامی در بحث زنان و دختران فراری است و ما به گروههای مختلف آموزشهایی را ارائه میدهیم و مشاوران ما در نقاط مختلف شهر از جمله محلهها و مدارس برای شناسایی مشکلات افراد تلاش میکنند و آموزشهایی را ارائه میدهند.
حرف آخر
گر چه آمار مربوط به دختران و زنان فراری جزو آمارهای محرمانهای است که کمتر از سوی مسئولان و نهادهای ذیربط اعلام میشود، اما واقعیت جامعه امروز نشان میدهد، بحث دختران فراری پدیدهای نیست که به راحتی بتوان از کنار آن گذشت، بنابراین میتوان علاوه بر مطرح کردن علل و عوامل این آسیب اجتماعی به رفع مشکلات افرادی پرداخت که قصد فرار از خانه و کاشانه خود را دارند.
بیشک نقش خانواده را در فرار دختران از خانه نمیتوان کتمان کرد، اما دستگاههای مختلف میتوانند با ارائه آموزشهای صحیح به خانوادهها و همچنین به زنان و دختران آسیبدیده از بروز پدیده ناخوشایند دختران فراری جلوگیری کنند.