سرویس سیاسی پایگاه 598 - حسن نوروزی/ اگر ما نقش رهبر در جامعه را نه «وکالت» و نه «نظارت»، بلکه ولايت و سرپرستی جامعه اسلامی بدانيم بايد زمينه جريان فرمايشات ايشان در همه سياست گذاریها و برنامه ها جاری در جامعه مسلمين، فراهم بيايد. اگر جريان های فکری و سياسی و مسئولين، به زير پرچم «ولی فقيه» نروند و حرف پرچمدار را مورد بحث قرار ندهند و راه تحقق آن را در محدوده کار خودشان مشخص نکنند و به طور کلی، آن فرمايشات را کم رنگ کنند و حساسيت و دقت لازم نسبت به آن نداشته باشند، در آن صورت، اساساً ولايت، جاری نمی شود و توسعه قدرت اسلام و تکامل اجتماعی صورت نمی گيرد.
متأسفانه گاهی ديده می شود که «ولی فقيه»، سياست ها و تأکيدات درازمدت، ميان مدت و يا کوتاه مدت را بيان می فرمايند و جريان های فکری و سياسی هم ده يا پانزده روز و يا يکی دو ماه، اظهار علاقه جدی به آن مطالب می کنند و احيانا جمعی را مأمور پیگيری آنها می کنند، ولی پس از مدتی از تب و تاب و دغدغه اجتماعی خارج می شود! يا مثل فرمايشات اخير ايشان که نسبت به «مشتعل کردن اختلاف دستگاه ها» هشدار دادند اما فردای آن روز، تيترهاي تند بر صفحه برخی از سايت ها قرار گرفت؛ انگار نه انگار ...
يکی از آثار اين سهل انگاری و کم توجهی به فرمايشات ولی فقيه، تشتت در آراء و عقايد و سليقه ها، در امور سياسی و فرهنگی و اقتصادی است که زمينه اختلاف و چنددستگی و نفوذ دشمن در صفوف به هم پيوسته مسلمين را به دنبال دارد. اثر ديگر اين سهل انگاری، نرهيدن از خطرات و فتنه ها حتی برای کسانی است که عمر خود را در خدمت اسلام و انقلاب اسلامی سپری کرده اند.
فرمايشات رهبری، زمينه ساز ايجاد بصيرت و رسيدن به معيارها و محتواهای صحيح است؛ چون او عادل است و خط و خطوط را از موضع بالا و برتر می بيند و بر شرايط حکومت می کند و محکوم شرايط نيست، اما ديگران، هر قدر محترم و بزرگوار، بالاخره ولیّ اجتماعی نيستند و در جامعه زندگی می کنند و گاهی اشراف به شرايط پيدا نمی کنند.
بنابراين، لازم است که مردم و جريان های مختلف اجتماعی، بين فرمايشات مقام معظم رهبری و سخنان ديگران تفاوت اساسی قائل باشند و با حساسيت خاصی آنها را فراگيرند و مرتباً کيفيت تحقق آنها را به بحث و گفت و گو بگذارند تا در ذهن ها باقی بماند و در عمل ها جاری شود.
حال با نگاهی بر چند فرمایش اخیر رهبر معظم انقلاب در بین مسئولان به بار دیگر این فرامین را مرور می کنیم:
* مراقب باشيم دستگاههاى انقلاب سرشان گرمِ كارهاى غيرمفيد و احياناً مضر در اين حركت پيشرونده نشود، كه يكى از اينها، همين مسئلهى اختلافات است، كه من اگر روى اينها تكيه ميكنم، به خاطر اين است. يك وقت هست كه يك جريانى در مقابل انقلاب مىآيد قد علم ميكند به قصد كوبيدن انقلاب، خب، وظيفهى هر كسى است كه دفاع كند. انقلاب از خودش دفاع ميكند، مثل هر موجود زندهى ديگرى. انقلابى كه نتواند در دوران فتنه، در دوران ايجاد كودتاهاى گوناگون ـ سياسى و نظامى و امثال اينها ـ از خودش دفاع كند، زنده نيست. اين انقلاب زنده است؛ لذا از خودش دفاع ميكند، غالب هم ميشود، پيروز هم ميشود، برو برگرد هم ندارد؛ كمااينكه در سال 88 ديديد اين كار اتفاق افتاد. يك وقت اين است قضيه، يك وقت نه، قضيه، قضيهى ايستادگى در مقابل يك حركت براندازانه و اينچنين نيست؛ اختلاف نظر، اختلاف سليقه، اختلاف عقيده احياناً است. اينها را بايستى هرچه ممكن است فرو كاست. اينجور چيزها را هرچه ممكن است بايد كم كرد. مشتعل كردن اين اختلاف نظرها مضر است.
يك مسئله اين است كه اگر يك كسى يك حرف غلطى زد، آيا كسى بايد به او جواب بدهد يا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شيوهى خودش را دارد، راه خودش را دارد، كار خاص خودش است. يك وقت هست كه حالا كه كسى يك حرف غلطى زد، ما بيائيم مثلاً صدجا اين حرف غلط را تابلو كنيم، شعار كنيم كه آقا، فلانى اين حرف غلط را زد، تا همه بدانند. اين است كه اشتباه است، خطاست. من با حركت روشنگرانه از سوى هر كسى، از سوى هر نهادى، هيچ مخالفتى ندارم، بلكه علاقهمندم و معتقدم به مسئلهى تبيين. يعنى اصلاً جزو راهبردهاى اساسى كار ما از اول، مسئلهى تبيين بوده است. تبيين لازم است؛ اما اين معنايش اين نيست كه ما به اختلافات درونى، هى دامن بزنيم. مراقب باشيد.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران
* همهى شواهد نشاندهندهى اين است كه دشمن امروز بر روى چند نقطه تكيهى اساسى دارد. از واضحترينهايش انسان شروع كند، يكى مسئلهى اقتصاد است. اينكه ما امسال گفتيم »سال جهاد اقتصادى«، ناظر به اين بخش قضيه است. به زانو درآوردن كشور از لحاظ اقتصاد، عقب راندن و پس راندن كشور در زمينهى اقتصاد، كه منتهى بشود به فلج پايههاى اقتصادى، منتهى بشود به نوميدى مردم، يكى از كارهاى اساسى است. خب، اين چيز واضحى است؛ خودشان هم اين را دارند بيان ميكنند و ميگويند. اين، هم براى مجلس، هم براى دولت، هم براى يكايك مسئولانى كه در بخشهاى مختلف مشغول تلاش هستند، خط روشنى را ترسيم ميكند كه چه بايد كرد.
يك نقطهى ديگر - كه آن هم خيلى واضح است - ايجاد اختلاف بين دستگاههاى مديريتكنندهى كشور است؛ اين هم يكى از كارهاى اساسى آنهاست. اين مسئله را پنهان هم نميكنند. نه اينكه نميخواهند پنهان كنند؛ پنهانكردنى نيست. نوع كار دشمنان در اين قضاياى مهم و كلان و بينالمللى اقتضاء ميكند كه يك كارهائى را بكنند، يك چيزهائى را بگويند، اظهاراتى را داشته باشند؛ لذا اين تدابير و سياستهاى دشمنان در پرده نميماند. ميخواهند اختلاف ايجاد كنند. اين اختلاف را به هر شكلى بتوانند، تزريق ميكنند؛ ما بايستى بيدار باشيم. اختلاف سليقه، اختلاف نظر، اختلاف عقيده در مسائل سياسى، نبايد به چالش ميان جناحهاى كشور، ميان عناصر كشور منتهى شود. گناه بزرگ فتنهگران در سال 88 اين بود كه اگر خوشبينانه نگاه كنيم و بگوئيم اينها يك شبههاى، خدشهاى در ذهنشان بود، اين خدشه را به صورت ايجاد چالش براى نظام اسلامى مطرح كردند. اين گناه بزرگ، قابل اغماض هم نيست؛ آثار آن هم همچنان در جامعهى ما موجود است. البته ملت، ملت بيدارى است. نصاب لازم در فهم و بصيرت اين ملت موجب ميشود كه خيلى از اين حوادث پوشيده بشود و بتدريج آثار آن زائل شود؛ ليكن اينها به خاطر همين، ضربه زدند. ايجاد دعوا، گريبان يكديگر را گرفتن، ايجاد اختلاف عميق، يكى از كارهاى بسيار بد، بسيار بزرگ و نكوهيده است؛ اين همان چيزى است كه دشمن ميخواهد.
بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراى اسلامى
* يك چيزى كه ضد حالت اعتماد مردم است، اين است كه افرادى عليه قوه - چه اين قوه، چه قوهى مجريه يا قوهى مقننه - بنا كنند تشكيك كردن. عادت بدى پيدا شده است - البته اين جديد هم نيست، اينها هميشه بوده است؛ اما خب، حالاها چون وسائل ارتباط جمعى متكثر است، همهگير است، فراگير است، بيشتر خود را نشان ميدهد - اين عادت بد، تشكيك كردن در گزارشهاست. قوهى قضائيه گزارش ميدهد، يك نفر مىآيد ميگويد كه از كجا معلوم اينها راست است. يك شبههاى به وجود مىآورد. قوهى مجريه گزارش ميدهد، يكى پيدا ميشود و ميگويد آقا از كجا معلوم اين آمارها درست باشد. تشكيك ايجاد ميكند. عين همين قضيه در مورد قوهى مقننه هم هست. نميشود زحمات يك مجموعهى انسانىِ فعال را با يك ان قلت بيجا و القاء شبههى بىمورد، همه را انسان زير پا له كند؛ اين غلط است. البته جلوى حرف كسانى كه اختيار حرف زدن خود را ندارند، نميشود گرفت؛ اما مسئولان متوجه باشند. رسانههائى كه احساس مسئوليت ميكنند، متوجه باشند؛ بىدليل گزارشهاى رسمى مسئولان برجستهى نظام را زير سؤال نبرند. هم در قوهى قضائيه اين حرف هست، هم در قوهى مجريه اين حرف هست، هم در قوهى مقننه اين حرف هست. زير سؤال بردن فعاليتها، زحمات را ضايع ميكند. انسان مىبيند اين ايام در مورد آمارهاى قوهى مجريه خدشه ميكنند، در مورد اظهارات و آمارهاى قوهى قضائيه خدشه ميكنند، در مورد اقدامهاى مثبت و فعاليتهاى خوب قوهى مقننه و مجلس القاء شبهه ميكنند؛ اين، اعتماد مردم را از بين ميبرد. ما به عنوان كسى كه مستمع و شنونده و مخاطب اين گزارشهاست، بايد هوشيارانه نگاه كنيم، اما گزارشها را تلقى به قبول كنيم. بايد تلقى به قبول كنيم. البته در مواردى ممكن است يك آمار دروغ، آمار غلط، آمار اشتباهى هم داده شود؛ اين را نبايد تعميم داد و شبهه كرد؛ اين، اعتماد مردم را از دستگاههاى نظام، از بدنههاى نظام سلب ميكند، ضايع ميكند. مسئولين به اين نكته توجه داشته باشند. بنابراين، اين اعتماد هم خيلى مهم است.
بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه